گزارش و تحلیل

آیا رویای دالان تورانی محقق می شود؟

Sputnik
یکی از ابزارهایی که طی قرن ها توسط استعمارگران برای تسلط بر دیگر کشورها استفاده می شد و هنوز هم می شود استفاده از انواع و اقسام حربه های سیاسی و اجتماعی و قومی و دینی و مذهبی و ... برای ایجاد تفرقه بر کشورها و ملت ها و تسلط بر آنها بوده و می باشد.
چندین دهه هم هست که سازمان های صهیونیستی و لابی های قدرت در کشورهای غربی مانند ایالات متحده آمریکا متولی چنین کاری شده اند.
هدف هم پر واضح است، تجزیه منطقه به کشورهای کوچک که مادام العمر با هم درگیر می باشند برای اینکه در نهایت اینها بتوانند بر آنها تسلط یابند.
در سال 1972 میلادی برای اولین بار فردی به نام برنارد لوئیس و به تقاضای هنری کیسینجر از لندن به آمریکا رفت تا روی پروژه تجزیه منطقه خاورمیانه به شکلی که در آن منافع آمریکا و اسرائیل تامین شود کار کند و وی رسما از سال 1974 میلادی کاملا در آمریکا به عنوان استاد دانشگاه پرینستون مستقر شد و نظریه برخورد تمدن ها را مطرح کرد و بسیاری از سیاستمداران ارشد غربی را متقاعد کرد که درگیری شرق وغرب به نوعی برخورد تمدن ها است.
وی همچنین در برخی محافل به عنوان بنیانگذار بنیادگرایی اسلامی معرفی می گردد و متهم می باشد که سازمان های جاسوسی غربی که خود برای سالها برای یکی از آنها، "ام آی 6 انگلیس"، کار می کرد را متقاعد کرد برای ضربه زدن به مسلمانان باید روی تقویت بنیادگرایی اسلامی و تفکر های جاهلی مانند تفکر های سلفی تکفیری و همچنین تشویق قومی گرایی جهت فراهم کردن زمینه تجزیه منطقه فعالیت کنند و عملا مشاهده می کنیم که این سازمان ها چند دهه است روی همین مسائل دارند کار می کنند.
از یک طرف بحث قومی گرایی عربی، فارسی، کردی، ترکی، بلوچی و... را رواج می دهند و از سوی دیگر بحث اختلافات قومی و مذهبی میان اقوام و گروه های مختلف دینی و مذهبی منطقه را تقویت می کنند.
با توجه به اینکه تخصص برنارد لوئیس روی بحث امپراتوری عثمانی بود و وی سالها روی دلایل فروپاشی و تجزیه این امپراتوری تحقیق کرده بود وی کاملا متوجه بود که وارد کردن ترکیه به دو چالش اساسی، یعنی بحث قومی گرایی و مذهب گرایی می تواند موجب آن شود که ترکیه تجزیه گردد، در نهایت هدف این بود که چهارده کشور جدید در منطقه ایجاد گردند و ترکیه باید به سه کشور یکی کرد در شرق و دیگری ترک در مرکز و یکی دیگر علوی در غرب ترکیه فعلی تقسیم شود.
البته وی مشابه همین طرح ها را برای ایران ودیگر کشورهای منطقه هم داشته یعنی ایران هم طبق این طرح باید به چند کشور کوچکتر بلوچ و کرد و عرب و آذری و فارس نیز تقسیم شود.
نکته قابل تامل در این ماجرا این است که تصور امکان ایجاد یک ائتلاف پان ترک که ترکیه دنبال آن می باشد مانند تصور ایجاد یک ائتلاف کشورهای عربی که زمانی مصر دنبال آن بود یک تصور ساده لوحانه بیش نیست.
فراموش نکنید که به صورت تاریخی مردم آذری همیشه با گسترش نفوذ عثمانی ها به سمت شرق جنگیده اند و به آنها اجازه نداده اند به دریای خزر برسند و همه سلاطین عثمانی بدون استثنا آرزو به دل چشم بر دنیا بستند و رفتند.
آنها با همه کبکبه و دب دبه ای که در دوره ای داشتند موفق شدند تا دل اروپا را نیز فتح کنند اما یک وجب در خاک آذربایجان ایران نتوانستند پیشروی کنند.
فراموش نکنید که آذربایجان هم با اشغال نظامی دست روس ها نیفتاد بلکه با قرارداد ترکمنچای تصرف شد.
امروزه در شرایط نوین جهانی این اجازه داده نمی شود که برخی بخواهند چنین ائتلاف هایی ایجاد کنند یا با هم متحد شوند تا اتحاد های بزرگی ایجاد کنند.
نمونه بارزش همان اتحادیه اروپا است که آمریکایی ها سالهاست تلاش دارند از بین ببرند.
همچنین باید توجه داشت دالانی که ترکیه به دنبال ایجاد آن برای ارتباط با دیگر کشورهای دارای ریشه قبایل ترک نیز از طرف همه قدرت های منطقه ای و جهانی قابل قبول نیست.
همانگونه که قبلا مطرح کردم نقشه آمریکایی ها و غربی ها تجزیه منطقه است و نه ائتلاف آن.
همکاری روسیه با قزاقستان، ترکمنستان در کریدور شمال-جنوب
اما در مورد دیگر قدرت های اصلی در منطقه یعنی ایران – روسیه و چین باید گفت بحث ایجاد ائتلافی که ترکیه عضو ناتو بر آن مسلط باشد قطعا توسط ایران و روسیه قابل قبول نیست و همین که قدمی برای ایجاد چنین دالانی برداشته شود قطعا هم ایران و هم روسیه ورود خواهند کرد و جلوی آن را خواهند گرفت.
از سوی دیگر چین هم به هیچ وجه چنین دالانی را بر نخواهد تابید چرا که ایجاد چنین دالانی یعنی اتصال ترکیه به ایگورهای غرب چین و دردسر برای این کشور می باشد.
با توجه به این شرایط می توان گفت جامعه جهانی به هیچ وجه چنین چیزی را نخواهد پذیرفت و قطعا هر گونه تحرکی در این راستا با واکنش بسیار تند جهانی مواجه خواهد شد و رویای ایجاد دالان تورانی یک رویای دست نیافتنی بیش نخواهد بود.
در پایان هم باید گفت امروزه دیگر چیزی به عنوان قوم خالص وجود ندارد، یعنی اینگونه نیست که کسی بتواند بیاید ادعا کند که از یک قومیت خالص می باشد چون ازدواج ها در نسلهای قبلی آنقدر زیاد بوده که این جریان رگه اصیل یک قومیت از بین رفته است.
امروزه هر کسی می تواند برود دی ان ای خود را بدهد چک کنند ببیند ریشه اش به کدام قومیت بر میگردد و بیش از 95% افرادی که رفته اند دی ان ای خود را داده اند تا از ریشه قومیتی خود با خبر شوند با نتایج غیر قابل تصوری مواجه شده اند.
ساخت کریدور شمال - جنوب از طریق خاک ایران ادامه دارد
هیاهویی که درباره قوم ترک و یا فارس و یا عرب و یا لر و یا کرد و یا بلوچ و یا ... راه افتاده فقط و فقط برای این است که میان ایرانی ها تفرقه بیاندازند و بس، همه آنهایی که ادعای پاکی قومیتی دارند باید بروند آزمایش بدهند تا ببینند آیا واقعا آنها از ریشه همان قومی هستند که تصور می کنند یا نه، صرف اینکه برخی به زبانی صحبت می کنند به معنای آن نیست که آنها وابسته به قومیت آن زبان هستند، وگرنه امروزه تعداد چینی ها و هندی هایی که زبان انگلیسی صحبت می کنند به مراتب از تعداد شهروندان انگلیس بیشتر است، پس آنها هم می توانند ادعا کنند که اصل شان انگلیسی است و حق دارند انگلیس را بگیرند، البته فعلا که بدون خون و خونریزی انگلیس را گرفته اند (نخست وزیر انگلیس هندی تبار است).
آنچه مسلم هست این می باشد از هم قومی که باشند و ریشه شان به هر قومیتی برگردد در نهایت همه ایرانی هستند و تعصب روی ایرانی بودنشان منطقی تر است تا تعصب روی قومیتی که معلوم نیست واقعا به آن مرتبط هستند یا نه.
دالان هم ایجاد نخواهد شد حتی اگر شده در منطقه جنگ تمام عیار بر علیه آنهایی که به دنبال ایجاد چنین دالانی هستند راه بیافتد.
بحث و گفتگو