پشت پرده تلاشهای زیادی برای احیای برجام درحال انجام است و سفر اخیر وزیر امور خارجه قطر به تهران در همین راستا بوده.
آقای محمد بن عبدالرحمن آل ثانی وزیر امور خارجه قطر رسما این مساله را بیان داشتند "که حامل پیغامی از طرف آمریکایی ها برای ایران است" تا حرف و حدیث و تفسیرها در باره سفر وی به تهران وارد قیل و قال نشود.
محافل دیپلماتیک در تهران باور دارند که پیغام آمریکا هم عموما در دو مساله که به نوعی مرتبط باهم است می باشد یکی بحث برجام و دیگری بحث آزادی یا مبادله زندانی های ایرانی و آمریکایی.
آنهایی که پیگیر مسایل و مذاکرات برجام بودند همه متفق القول هستند که یک پیش نویس توافق در ماه مارس گذشته میان همه طرف های عضو برجام تهیه شده و بنا بر این بود که این پیش نویس بلا فاصله پس از انتخابات کنگره آمریکا به امضا برسد.
اتفاقاتی که در ایران رخ داد موجب آن شد که آمریکایی ها و اروپایی ها تصور کنند ممکن است بتوانند امتیازهای بیشتری از ایران بگیرند و حتی برخی سیاستمداران غربی تحت تاثیر حمله های تبلیغاتی کاذب دشمنان ایران قرار گرفتند و تصور کردند که ممکن است نظام جمهوری اسلامی سقوط کند وبه این دلیل ترجیح دادند که امضای توافق را به تاخیر بیاندازند شاید بتوان این توافق را در شرایط بهتری به امضا رساند.
برخی دیپلماتها که در تهران مستقر بودند تاکید داشتند که چنین باوری اشتباه است و آن اتفاقی که آنطرف آب منتظرش هستند در حال رخ دادن نیست اما جنگ تبلیغاتی به گونه ای بود وهنوز هم هست که مراکز این دیپلمات ها حتی گفته های دیپلمات های خود را باور نداشتند و از آنها می خواستند که بیشتر و جدی تر تحقیق کنند.
حتی برخی کشورها برای اینکه به ایران فشار بیاورند رفتارهای عجیب و غریب از خود نشان دادند و به بهانه حمایت از اعتراض ها در ایران شروع کردند رسما در امور داخلی ایران دخالت کردن.
به هر حال امروزه همه متوجه شده اند که آن باور که آنها اشتباه بوده و ضرورت بازگشت به برجام اولویت اساسی برای آنها است چون راه دیگری وجود ندارد و اگر برجام نباشد یا باید درباره برنامه هسته ای ایران بی خیال باشند یا با ایران وارد جنگ شوند و حد اقل فعلا هیچ کس به دنبال راه افتادن یک جنگ در خاورمیانه نیست، مخصوصا که آنها به خوبی می دانند جنگ با ایران در مرزهای ایران محدود نخواهد شد و می تواند موجب آتش گرفتن کل منطقه غرب آسیا گردد.
با توجه به این شرایط گروه هایی در آمریکا شروع کرده اند فعالیت کردن برای اینکه لابی های کنگره را تحت تاثیر قرار دهند وآنها را متوجه کنند که بازگشت آمریکا به برجام بیش از اینکه به نفع ایران باشد به نفع خود آمریکا است.
به استناد پایگاه خبری فری بیکن که وابسته به نومحافظه کاران آمریکا می باشد در تلاش برای احیای برجام می باشد و این پایگاه با نفوذ در آمریکا نوشته:
"ائتلافی متشکل از فعالان ترقی خواه با حمایت مالی "جورج سوروس" سرمایهگذار و میلیاردر یهودی، "چارلز کوک" میلیاردر و کارآفرین آمریکایی و صندوق برادران راکفلر و... در حال لابیگریهای پنهانی برای احیای توافق هسته ای هستند.
بر اساس این گزارش، فعالان نهادهایی مانند جی.استریت، نایاک اکشن، بنیاد جامعه باز، دیده بان حقوق بشر و صندوق برادران راکفلر به منظور لابیگری با نمایندگان کنگره آمریکا گردهم آمدهاند.
پایگاه خبری واشنگتن فری بیکن این ادعاها را با استناد به ایمیلی که می گوید یک لابی گر جی استریت برای دیگر فعالان ارسال کرده، مطرح کرده است.
بر اساس گزارش این رسانه آمریکایی، فردی به نام ویلیامز از اعضای جی استریت، این ایمیل را برای گروهی از فعالان همچون رایان کاستلو از گروه نایاک اکشن، مایک آمیتای از بنیاد جامعه باز و مت داس از اندیشکده کارنگی ارسال کرده که همگی از سوی جورج سوروس یا چارلز کوک حمایت مالی شدهاند.
این پایگاه خبری آمریکایی مدعی شده است این گروه از فعالان، استفاده از مسائل حقوق بشری را به عنوان پوششی برای پیشبرد طرح خود درباره برجام بیان کرده اند.
به ادعای فری بیکن در این ایمیل آمده است: این نامه را برای طرح این پیشنهاد مینویسم که اعضای گروه هفته آینده نشستی مجازی تشکیل داده و درباره مفاد طرحی که میتوانیم به قانونگذاران طرفدار دیپلماسی برای حمایت از مردم ایران پیشنهاد دهیم به اجماع برسیم.
واشنگتن فری بیکن مدعی شده است که طرح فعالان مورد نظر دو مسیر دارد.
آنها قرار است از سویی طرحی حقوق بشری برای حمایت خود از مردم ایران ارائه کنند و از طرف دیگر اعضای مجلس نمایندگان و سنا را قانع کنند با ارسال نامهای به جو بایدن رئیسجمهور آمریکا، خواستار بازگشت او به برجام شوند."
نکته مهم در این گزارش این نیست که برخی در آمریکا در حال لابی گری هستند بلکه حضور افرادی مانند جورج سوروس و صندوق برادران راکفلر و چارلز کوک و... است.
رهبران لابی های پشت پرده قدرت در آمریکا یا آنچه از آن به عنوان دولت عمیق یا deep state نام برده می شود.
دولت عمیقی که حاکمیت واقعی ایالات متحده آمریکا توسط آنها انجام می شود و رئیس جمهوری و دیگر مقامات حکومتی و کنگره و... فقط عروسک های خیمه شب بازی هستند که تحت فرمان آنها می باشند.
نام افرادی را در این گزارش ملاحظه می کنیم که معمولا نام آنها با انقلاب های رنگین و لابی های صهیونیستی و لابی های عربی در آمریکا گره خورده.
این مساله نشان می دهد که بحث امروزه در سطح حتی محافل مرتبط با اسرائیل و عربستان سعودی که تا همین چند روز پیش مخالف شدید برجام بودند مطرح است که اگر آمریکا به برجام بر نگردد ممکن است در شرایطی قرار گیرند که دیگر امکان مقابله با ایران وجود نداشته باشد و ایران دیگر یک کشور هسته ای شود.
مضاف بر همه اینها میتوان تصور کرد این لابی ها مطمئن شده اند که انقلابی که آنها روی آن حساب باز کرده بودند به نتیجه نخواهد رسید و هر چه سریعتر باید اوضاع را جمع و جور کنند.
البته قطر هم معمولا بی گدار به آب نمی زند و اینکه وزیر خارجه قطر رسما اعلام کرده که با چه هدفی به ایران آمده نشان می دهد که قطری ها هم از جریان های پشت پرده مطمئن هستند که وارد گود شده اند و سابقه نشان داده که قطری ها در باز کرده گره محرمانه ترین پرونده های آمریکایی ها در منطقه خاورمیانه نقش آفرین بودند و به احتمال زیاد امروزه تلاش دارند در بازکردن دو گره یکی گره برجام و دیگری گره روابط ایران با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نقش کلیدی بازی کنند.