محمد جمشیدی، معاون سیاسی ریاست جمهوری ایران در توییتی نوشت: پس از یک سلسله رایزنی، ابتکار صلح همراه با پیام مهم حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه به مسکو ارسال شد. بعدها رسانه های ایران گزارش دادند که سیاستمداری که به تهران روی آورده امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه است.
فرهاد ابراگیموف، کارشناس در امور ایران و عضو سازمان گفتگوی والدای در گفتگو با خبرنگار اسپوتنیک به بررسی این موضوع پرداخت.
امانوئل ماکرون از این نتیجه رسد که ایران یک کشور بسیار مهم و قابل توجه برای روسیه است، ایران یک شریک استراتژیک است. روابط جمهوری اسلامی و روسیه اخیراً بسیار محکم شده است و رئیس جمهور ماکرون احتمالاً فکر میکرد که به دلیل اینکه ایران برای روسیه کشوری معمولی نیست، ایران میتواند به نوعی به عنوان یک میانجی در مسئله اوکراین باشد. فقط باید درک کنید که اگرچه ایران سعی کرد تا جایی که ممکن است خود را به عنوان یک مذاکره کننده مثبت نشان دهد، اما در واقع ایران به عنوان یک تعدیل کننده در تاریخ مورد توجه قرار نگرفت. شایان ذکر است که همین ترکیه به موضوع حل و فصل و میانجیگری بین روسیه و اوکراین علاقه نشان داد، اما اتفاق خاصی رخ نداد. از این رو، تلاش ماکرون، استیصال رئیس جمهور فرانسه به نظر می رسد که دیگر نمی داند برای حل این وضعیت به چه کسی مراجعه کند، خود اروپایی ها نتوانستند کاری انجام دهند اکنون رئیس جمهور فرانسه در تلاش است مسئولیت مذاکره را به کشورهای دیگر واگذار کند. رئیس جمهور ماکرون در در ماموریت میانجیگری خود به طرز بدی شکست خورد. ماکرون نمیتوانست کاری برای جلوگیری از ایجاد وضعیت با همان نیروگاه هستهای زاپوروژیه انجام دهد، حتی به این دلیل که او یکی از مهمترین اعضای ناتو و رئیس یک قدرت هستهای است. او می توانست برای جلوگیری از بروز این بحران تلاش کند. اما این اتفاق نیفتاد..
جمهوری اسلامی ایران پتانسیل میانجیگری را دارد، ایران، حتی از آغاز عملیات ویژه در اوکراین بارها اعلام کرد. این حال، باید مثل ترکیه یک موضوع را درک کرد: در موضوع عملیات ویژه روسیه در اوکراین، مذاکره کنندگان هیچ چیز مثبتی در مورد وضعیت ارائه نمی دهند، گاهی اوقات، برعکس، می تواند تشدید شود. روسیه اهدافی را برای عملیات ویژه تعیین کرده است که باید بدون تأخیر به آنها عمل کند. بنابراین، مذاکره کنندگان نمی توانند بر روند آن تأثیر بگذارند یا آن را تغییر دهند.
رئیسجمهور ماکرون دقیقاً از این موضع حرکت میکند: اگر ایران یک مذاکرهکننده باشد، میتواند به نحوی بر موضع روسیه در مورد عملیات ویژه تأثیر بگذارد. این توهم و ساده لوحی اروپایی هاست. ایران به خوبی میداند که حتی در صورت تبدیل شدن به یک سکوی مذاکره، نقش تعدیلکننده آنها تنها فراهم کردن قلمرو خود برای دیدارهای هیئتهای روسیه و اوکراین خواهد بود، نه بیشتر. تا زمانی که هدف تعیین شده - غیرنظامی سازی و غیرنظامی کردن اوکراین - محقق نشود، عملیات ویژه پایان نخواهد یافت، صرف نظر از اینکه چه کشورهایی به عنوان مذاکره کننده یا میانجی عمل می کنند: ایران، ترکیه یا کشورهای اروپایی.
علاوه بر این، در زمینه موضوع نیروگاه اتمی زاپوروژیه، ایران قطعاً به هیچ وجه قادر نخواهد بود حتی در پاسخ به اظهارات خود مبنی بر آمادگی ماموریت میانجیگری، به عنوان میانجی عمل کند. تهران خود سوالات و مشکلات بزرگی با خود آژانس بین المللی انرژی اتمی همانند توافق هسته ای در مورد برنامه هسته ای ایران دارد. بنابراین بعید است که تهران بتواند نقش یک مذاکره کننده را برای خنثی کردن وضعیت با تهدید هسته ای اطراف نیروگاه اتمی زاپروژیه ایفا کند. متأسفانه بازرسان آژانس آنطور که باید رفتار عینی ندارند. این موضوع در نمونه توافق هسته ای با ایران به وضوح دیده می شود. رفتار آنها ذهنی و کاملا سیاسی است. بنابراین امروز خود ایران نیاز دارد که مشکل هسته ای خود را با کمک مذاکره کنندگان حل کند. ایران به سختی قادر به تبدیل شدن به یک میانجی و مذاکره کننده جدی در حل بحران های پیچیده ای مانند بحران اوکراین است.