این گفتگوها گفتگوی بازگشت به برجام نیست، برجام سر جایش است، ایران هم هنوز در برجام می باشد و فقط آمریکا از برجام خارج شده و اظهار می دارد می خواهد به برجام برگردد.
طبق گفته های اوباما در کنگره آمریکا این کشور و همه اعضای برجام حق آن را داشتند و دارند که هر وقت بخواهند از آن خارج شوند، ولی طبق برجام ساز و کاری برای برگشت به برجام وجود ندارد.
یعنی خروج از برجام اختیاری است اما برگشت به آن اختیاری نیست و بازگشت آمریکا به برجام مستلزم رضایت همه اعضای برجام می باشد، مخصوصا ایران.
در واقع این گفتگو ها به این دلیل است که آمریکا ایران را قانع کند از اشتباه گذشته خود پشیمان شده و می خواهد مثل یک بچه خوب دوباره به برجام برگردد.
ولی به قول معروف این جریان بچه بازی نیست که هر وقت دلش بخواهد از آن خارج شود و هر وقت بخواهد برگردد.
اگر آمریکا بابت خروج خود از برجام تاوانی پرداخت نکند قطعا بعدا هم دوباره این کار را انجام خواهد داد.
یعنی حتی استفاده از بازگشت متقابل به برجام هم عبارت اشتباهی است، چون فقط آمریکا است که بنا است به برجام برگردد و امروزه بحث شرایطی است که ایران راضی می شود بپذیرد آمریکا به برجام برگردد.
آمریکایی ها با استفاده از این عبارت "بازگشت متقابل به برجام"، تلاش می کنند خود را از کرده خود مبرا کنند و اینکه ایران طبق برجام اجرای برخی از تعهدات خود را کاهش داده را با خروج خود از برجام و سنگ اندازی در اجرای مصوبه 2231 شورای امنیت، که یک قانون بین المللی به حساب می آید، را یکی کنند.
این دو به هیچ وجه حتی یک هزارم درصد هم شبیه هم نیست.
اینکه مطرح می کنند ایران باید چیزی تقدیم کنند هم یک اشتباه است.
ایران نباید چیزی تقدیم کند، بلکه ایران باید چیزی بگیرد، وحد اقل اش این است که آمریکا باید بابت خروج خود از برجام جریمه هم شود .
حد اقل حق خود در اجرای برجام که عملا رفع تحریم ها می باشد.
ایران همه تعهدات خود در برجام را انجام داده و محدودیت هایی را که برای برنامه هسته ای خود پذیرفته به این دلیل بوده که حسن نیت خود را به جامعه جهانی نشان دهد و در مقابل هم تحریم ها از بالاسر ملت ایران رفع شوند.
اگر بنا نباشد تحریم ها رفع شود، چه دلیلی دارد که ایران قبول کند برجام را اجرا کند.
آنچه امروزه توسط آمریکایی ها و غربی ها در دوحه قطر شده این است که ایران برجام را اجرا کند و در مقابل آن صادرات نفت خود را انجام دهد.
هیچ تضمینی ها ارائه نمی شود که آمریکایی ها تحریم ها را به صورت عملی رفع می کنند و یا اینکه به تعهدات خود در آینده عمل می کنند و یا اینکه دوباره تحریم ها را به بهانه دیگری بر علیه ایران اعمال نمی کنند.
خوب این که همه اش به نفع طرف مقابل است.
کدام عقل سالمی است که چنین توافقی را می پذیرد.
نه در سطح کلان و بین المللی، حتی در سطح یک معامله ساده در کوچه و بازار.
فرض کنید می خواهید یک خانه بخرید.
یکی بیاید و به شما بگوید مثلا یک خانه دارم و می خواهم بفروشم شما پولش را فعلا به من بدهید، هیچ جا حاضر نیستم بنویسم که این پول را از شما گرفته ام، چه زمانی قرار است خانه را به شما تحویل بدهم و یا اینکه تعهد کنم در آینده خانه را به نام شما بزنم.
بعد رفته یک سری گنده لات آورده و در کوچه و خیابان جلوی شما و کار و کاسبی تان را گرفته اند و برای زن و بچه شما مزاحمت ایجاد کرده اند.
حالا تازه یکبار هم به او اطمینان کرده باشید و قبلا هم پولی از شما گرفته و به تعهد خود عمل نکرده و بعد دوباره در و همسایه بیاید و به شما بگویند دوباره به او پولی بده و وی قول می دهد بچه خوبی باشد، بعدا خانه دیگری را به شما بدهد.
آیا شما قبول می کنید کلا با چنین فردی اصلا وارد صحبت شوید یا اینکه حتی معامله ای با او انجام دهید؟
جریان ایران و آمریکا هم همین است.
کار آمریکایی ها و اروپایی ها امروزه گیر است اگر ایران به بازار نفت بر نگردد و اجازه ندهد گاز و نفت از خاک ایران به اروپا برسد احتمال فروپاشی بسیاری از کشورهای غربی و آشوب های خیابانی وجود دارد.
امروزه بسیاری حتی سر و صدایشان در آمریکا در آمده که چرا آمریکا باید چهل ملیارد دلار هزینه جنگ اوکراین را بپردازد در حالی که این پول را می تواند داخل آمریکا برای رفاه حال مردم خرج کند.
این صحبت ها را از روی تحلیل نمی گویم، همین چند روز پیش آقای ترامپ زده و مردم آمریکا هم در حال حمایت از این صحبت ها هستند.
امروزه از قیمت سوخت گرفته تا بقیه کالاهای اساسی در آمریکا و کشورهای غربی روز به روز به صورت سرسام آور در حال افزایش است و همین اتفاق ها در حال رخ دادن در دیگر کشورهای غربی می باشد.
بدیهی است که تنها راه نجات آنها این است که اینها با ایران کنار بیایند و توافقی با ایران به امضا برسد تا بلکه التهاب روانی به وجود آمده کاهش یابد و بازارها متعادل گردد.
در این شرایط آنها باز هم به دنبال زرنگی هستند و به دنبال آن هستند که ایران نفت و گاز خود را رسما در بازارها تزریق کند تا قیمت سوخت کاهش یابد، در حالی که طبق همه ارقام و آمار ایران در حال حاضر در حال فروش نفت خود به بالاترین قیمت و بالاترین حجم در تاریخ پس از امضای برجام می باشد.
عملا به این ترتیب قیمت نفت کاهش می یابد، ایران هم که پول خود را امروزه نقدا از مشتری ها دریافت می کند امیدوار باشد پول خود را از سیستم بانکی تحویل بگیرد، به قول معروف هم وقتی خر غربی ها از پل عبور کرد آنها پولهای ایران در بانک هایشان را مانند سابق به بهانه های مختلف بلوکه و مصادره کنند، چون هیچ جا تضمین نداده اند که ایران پول خود را دریافت کند فقط تضمین داده اند ایران نفت اش را صادر کند.
اگر اینها هیچ سوء نیتی در کار خود نداشته باشند باید بپذیرند که تضمین بدهند همه تحریم ها را از بالاسر ملت ایران بردارند و این تحریم ها را به بهانه های دیگر بر علیه ایران اعمال نکنند و همه پولهای بلوکه شده ایران در خارج کشور را آزاد کنند.
با توجه به اینکه نه قسم اینها و نه امضای اینها اعتباری ندارد تنها راه باقی مانده برای ایران هم این است که این مسایل را روی زمین اعتبار سنجی کند و مطمئن شود تحریم ها به صورت عملی برداشته شده و ایران می تواند راحت هم نفت خود را بفروشد و هم صادرات دیگر خود را انجام دهد و پول اش را دریافت کند، بعد ایران اجرای تعهدات خود را انجام دهد.