رفع کامل تحریم ها و اجرای قطعنامه 2231 شورای امنیت توسط ایالات متحده ودیگر کشورها و خودداری آمریکا از سنگ اندازی در اجرای مصوبه شورای امنیت خواسته اصلی ایران بود و هست.
همچنین ایران اصرار داشت در صورتی که ایالات متحده تمایل دارد به برجام برگردد باید تضمین بدهد که مجددا از آن خارج نمی شود و سنگ اندازی های قبل را تکرار نمی کند وهمچنین بابت اینکه از برجام خارج شده و ایران متحمل خسارت شده ایالات متحده باید جریمه شود وخسارت های ایران را جبران کند.
مقداری در اینترنت جستجو کنید مشاهده می کنید از ابتدا خواسته ایران همین بود و تا به حال هم خواسته ایران تغییر نکرده وایران چیز دیگری مطالبه نکرده و همه سخنانی که بعضی وقت ها از طرف آمریکایی ها و اروپایی ها در باره زیاده خواهی های ایران مطرح می شود مغالطه بیش نیست، ایران چیزی بیشتر از حق و حقوق خود مطالبه نکرده این آمریکایی ها و اروپایی ها هستند که تلاش دارند حق و حقوق ایرانی ها را سلب کنند.
از همان ابتدا هم ایران مشخص کرده بود که حاضر نیست درباره هیچ موضوع دیگری غیر از توافق سال 2015 در وین صحبت کند و هیچ توافق جدیدی قرار نیست بررسی شود.
خطوط قرمز ایران هم از قبل از شروع گفتگو های وین کاملا مشخص بود و کشورهای اروپایی که اینجا به عنوان میانجی وارد شده بودند قبل از شروع گفتگوها نسبت به ایرانی ها تاکید داشتند که هیچ کدام از خطوط قرمز ایران در این گفتگو ها مورد بحث قرار نخواهد گرفت و آنها این مساله را به آمریکایی ها تفهیم کرده اند و آمریکایی ها بر همین اساس به وین می آیند.
اما از همان اول که آمریکایی ها به گفتگو ها آمدند بهانه کردند که به دلیل مسایل داخلی خود نمی توانند برخی کارها را انجام دهند و باید طرف های مقابل آنها را درک کنند و به همین بهانه تلاش کردند از انجام بسیاری از تعهدات خود در برجام سرباز بزنند و یا اینکه از ارائه تضمین های مورد قبول فرار کنند.
البته می خواستم در تیتر این مقاله از عبارت "آمریکایی ها واروپایی ها" استفاده کنم، ولی مدت ها است که دیگر اروپایی هایی وجود ندارد و متاسفانه اروپایی ها به غلام های بله قربان گوی آمریکایی ها تبدیل شده اند، امروزه در جریان بحران اوکراین مشاهده می کنیم که بله قربان گویی مقامات ارشد سیاسی اروپا نسبت به آمریکا به حدی رسیده که حتی منافع ملی خود را حاضر می باشند زیر پا بگذارند و دیگران دوران آن رهبران عظیم اروپایی که جسارت نه گفتن به آمریکا را داشتند گذشته.
به هر حال از همان ابتدا هم بحث روی این بود که اگر طرف آمریکایی نمی تواند تعهدات خود را انجام دهد و یا تضمین بدهد که دیگر اشتباهات گذشته خود را تکرار نمی کند، کلا پس چرا به وین آمده، دیگر کشورهای باقیمانده در برجام به تعهدات خود عمل کنند و آمریکا را نادیده بگیرند.
طبق همه اصول بین الملل وقتی که کشورها با هم مذاکره و گفتگو می کنند توقع دارند طرف های مقابل پایبند تعهدات خود باقی بمانند و هیچ منطقی در روابط بین الملل نمی پذیرد که کشورها مسایل داخلی خود را بخواهد به مسایل بین المللی سرایت دهند.
یا اینکه مثلا رئیس جمهوری ای بسیار در داخل کشور خود نا محبوب و ضعیف باشد بخواهد بیاید در گفتگو های بین الملل رخت های چرک خود را آویزان کند و از دیگران بخواهد به او کمک کنند و یا او ویا تیم او را درک کنند.
به دیگران چه؟
آیا آنها هم قبول می کند که ایران متعهد بشود فقط تا زمانی که دولت فعلی ایران سر کار است به تعهدات خود پایبند باشد؟
یا فراموش نکنید که ایران قبل از انقلاب به پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای موسوم به ان پی تی پیوسته و با توجه به اینکه در ایران انقلاب شده شاید ایران محق تر باشد که حاضر نباشد به تعهداتی که رژیم سابق تعهد کرده پایبند بماند.
البته قبلا هم گفته ام و باز هم بد نمی دانم این را تکرار کنم که حتی در همان زمان ایران تنها کشوری بود که نماینده آن در حین امضای این تعهد به صراحت قید کرده بود : "ایران به شرطی پایبند این معاهده خواهد مانده که منطقه خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته ای باشد".
آیا امروزه این منطقه عاری از تسلیحات هسته ای می باشد؟
کل جهان متحد القول باور دارد که اسرائیل چند صد کلاهک هسته ای در اختیار دارد، بقیه سلاح های کشتار جمعی اسرائیل به کنار، و متاسفانه به دلیل روزگویی آمریکا مجامع بین المللی حتی جسارت انجام تحقیق وبازرسی در اسرائیل را ندارند.
علیرغم همه مسایل حقوقی که می تواند در رابطه به اصرار آمریکا بر تعمیم قوانین داخلی خود بر جامعه بین المللی پیش آید باید توجه داشت که در توافق هسته ای هم بندی به نام بند ماشه وجود دارد که این تضمین را به طرفهای مقابل می دهد تا در صورت خروج ایران از توافق هسته ای تحریم های شورای امنیت را بر علیه ایران برگردانند.
چرا نباید بند مشابهی در قبال خودداری آمریکا از انجام تعهدات خود وجود داشته باشد، یا مثلا در همین توافق وین چنین شرطی قید شود؟
مثلا در همین توافق وین قید شود که کل اورانیوم غنی سازی شده و دستگاه های سانترفیوژ جدید و... تحت نظر سازمان بین المللی انرژی هسته ای در مکانی پلمپ شده قرار داشته باشد و در صورتی که آمریکا ویا دیگر کشورها به تعهدات خود در برجام عمل نکنند ایران حق داشته باشد به برنامه هسته ای خود از جایی که متوقف شده برگردد و حق اعتراض یا استفاده از بند ماشه از همه آنها سلب گردد.
فراموش نکنید ایران به تعهدات خود در برجام تا همین لحظه پایبند می باشد.
یعنی حتی افزایش غنی سازی اورانیوم و ... که ایران انجام می دهد هم طبق همان مواد 26 و 36 برجام می باشد و در واقع به همین دلیل هم می باشد که دیگر کشورها تا به حال نتوانسته اند از بند ماشه استفاده کنند.
گو اینکه حتی اگر هم بخواهند استفاده کنند کسی جلودارشان نیست، ما امروزه در جهانی زندگی می کنیم که قانون جنگل بر آن حکم فرما است و هر کی به هر کی می باشد و مجامع بین المللی تحت سلطه آمریکا هستند.
واقعیت امر این است که دلیل اینکه آنها بند ماشه را اجرا نمی کنند این نیست که آنها پایبند برجام هستند، دلیل اش این می باشد که تحریم های فعلی ایالات متحده به مراتب بیشتر از تحریم های شورای امنیت است و در صورتی که بند ماشه اجرا شود عملا فرق چندانی به حال ایران نخواهد کرد.
حال اصل بحث در این است که آمریکایی ها با سفسطه کاری از همان روز اول تلاش دارند از انجام تعهدات خود در برجام سر باز بزنند و از ارائه تضمین های محکم فرار کنند و امروزه بهانه می آورند که روسیه و چین متقاضی تضمین های کتبی از طرف آمریکا هستند.
این تقاضای روسیه و چین همان تقاضای ایران است و این تقاضا از یازده ماه پیش روی میز بوده.
امروزه آمریکایی ها و اروپایی ها تلاش دارند با بهانه جویی ایران را متقاعد کنند که تضمین های شفاهی آنها را بپذیرد و تقاضاهای فرابرجامی آنها را قبول کند و معلوم نیست که بعدها می خواهند چه کار کنند؟
امروزه آنها شدیدا به بازگشت انرژی ایران به بازارهای بین المللی نیاز دارند و به همین دلیل می خواهند ایران برگردد و در مواردی که به نفعشان است تحریم ها را بردارند و تحریم های دیگر را به آینده بسپرند، و معلوم نیست آیا به قول معروف وقتی خرشان از پل گذشت پایبند این تعهدات شفاهی خود خواهند ماند یا نه؟
علیرغم اینکه ایران ذیل تحریم های آمریکا قرار دارد اما طبق گزارش های مراکز رصد فروش نفت در جهان امروزه ایران بیش از 1.5 ملیون بشکه نفت خود را روزانه به فروش می رساند و پول آن را نقدا دریافت می کند.
حتی اگر تحریم ها از بالاسر ایران برداشته شود ایران تا مدتی که حد اقل به چند ماه می رسد توان افزایش تولید خود را ندارد چون این افزایش تولید نیاز به سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران دارد و این سرمایه گذاری طی یکی دو شب جواب نخواهد داد.
توجه داشته باشید که در اوج صادرات نفت خود ایران چیزی حدود 2 ملیون بشکه نفت در روز صادر می کرد که با توجه به شرایط بحران سوخت در جهان پیش بینی می شود که به زودی سطح صادرات نفت ایران به همین حد هم برسد.
تولید نفت ایران هم در در حال حاضر در بالاترین حد چیزی حدود 4 ملیون بشکه در روز است که بیش از نیمی از آن در داخل کشور مصرف می شود.
در باره گاز هم به همین شکل می باشد.
اگر ایران بخواهد نفت و گاز بیشتری به خارج کشور صادر کند مجبور می باشد توزیع انرژی در داخل کشور را کم کند، چون به دلیل دهه ها تحریم وعدم سرمایه گذاری در صنعت نفت وگاز امکان افزایش تولید فعلا میسر نمی باشد.
البته بدیهی است که دولت ایران هیچ تمایلی ندارد که توزیع انرژی در داخل کشور را برای رضایت خاطر تامین انرژی اروپایی ها و آمریکایی ها که تا همین چند صباح پیش انواع واقسام تحریم ها را بر علیه ملت ایران اعمال کرده اند، کاهش دهد، به هر حال این ماجرا می تواند موجب نارضایتی داخلی شود.
یعنی بر عکس آنچه رسانه های وابسته به غرب در حال تبلیغ آن می باشد، عملا حتی اگرتحریمهای ایران کاملا برداشته شود و نفت و گاز ایران هم با تمام توان وارد بازارها شود این ماجرا هیچ تهدیدی برای صادرات انرژی روسیه به اروپا به وجود نمی آورد، مضاف بر اینکه کلا روسیه بر اساس قراردادهایی که اخیرا با چین و هند و پاکستان امضا کرده تا چند سال دیگر بخش بزرگی از تولید خود را پیش فروش کرده و برخی حتی پیش بینی می کنند روسیه شاید برای تامین انرژی برخی کشورهای اروپایی که روسیه را تحریم کرده اند بخواهد تجدید نظر کند و این انرژی را به سمت دیگری ارسال کند که در این حال ایران و ونزولا نمی توانند این کاستی را با قیمتی که اروپایی ها قبلا از روسیه دریافت می کردند پوشش دهند.
نکته اصلی در گفتگوهای وین امروزه این است که آمریکایی ها بازی کثیفی را راه انداخته اند که در آن می خواهند فقط برای شرکت های خود و آن هم برای مدت محدودی تا زمانی که بایدن سر کار است چتر حمایتی ایجاد کنند و همچنین اروپایی ها می خواهند فقط برای شرکت های خود چتر حمایتی ایجاد کنند و این چتر حمایتی فقط عموما مربوط به شرکت هایی است که از ایران می خواهند سوخت خریداری کنند، چون فعلا نیاز آنها فقط همین مورد است.
همانگونه که مثلا روسیه را در همه موارد تحریم کرده اند به جز مورد خرید سوخت از روسیه چون منافعشان در این مورد به خطر می افتد.
این در حالی است که در صورت امضای هرگونه توافقی در وین این روسیه و چین هستند که باید چیزی حدود 98% تعهدات کشورهای خارجی در برنامه صلح آمیز هسته ای ایران را اجرا کنند و در صورتی که چتر حمایتی برای شرکت های آنها وجود نداشته باشد قطعا آنها نخواهند توانست در آینده به تعهدات خود عمل کنند.
به نظر می رسد هدف آمریکایی ها و اروپایی ها هم همین می باشد.
یعنی شرایطی ایجاد کنند که فعلا نیاز خود درمورد خرید نفت و گاز از ایران را تامین کنند و بعد اجازه اجرای تعهدات روسیه و چین در برنامه هسته ای را ندهند و همین را بهانه کنند که ایران به تعهدات خود عمل نکرده و دوباره بتوانند زیر میز توافق بزنند.
اگر آنها واقعا خواهان آن هستند که توافقی قطعی در وین امضا شود باید بدون هیچ شیله پیله ای توافقی مکتوب با تضمین های مکتوب و عملی به ایران ارائه دهند که ایران بتواند آنگونه که خودش می خواهد از تمام مزایای برجام بهره ببرد و همه تحریم ها از بالاسر ملت ایران رسما برداشته شود.
باز هم تکرار می کنم این خواسته از همان ابتدای گفتگو های وین خواسته ایران بود و روسیه و چین فقط از خواسته ایران در این گفتگو ها حمایت می کنند.