اسپوتنیک - این روزها اگر به خیابان های تهران یا هر شهر دیگری در ایران مراجعه کنید به راحتی می توانید ناراحتی مردم ایران نسبت به رفتار سیاست مداران آمریکایی را مشاهده می کنید.
نا امیدی از هرگونه مذاکره و یا گفتگو کاملا مشهود است و بدیهی است که شخصیت های سیاسی ایران هم به خوبی متوجه این ماجرا هستند و چه اصولگرا چه اصلاح طلب چه میانه رو همه می دانند که هر حرفی از گفتگو یا مذاکره بزنند باید پاسخگوی سوالات زیادی باشند.
بسیاری دیگر سیاست مذاکره و گفتگو با آمریکا و غرب را قبول ندارند و حتی برخی سوال می کنند چرا ما ایرانی ها نباید بمب هسته ای داشته باشیم؟
مگر پاکستان و هند و اسرائیل ندارند؟
مگر نمیگویند که عربستان و امارات از پاکستان بمب و تسلیحات هسته ای خریداری کرده اند؟
چرا آمریکایی ها انواع و اقسام تسلیحات مدرن خود را در اختیار عرب ها قرار می دهند و بعد از ما توقع دارند موشک تولید نکنیم؟
مگر همین ها نبودند با هر آنچه در توان داشتند به ایران حمله کردند و جنگ هشت ساله را بر ما تحمیل کردند؟
چرا اسراییلی ها حق دارند ایرانی ها را تهدید کنند که پانصد هدف در ایران را می خواهند بمباران کنند و به صورت غیر رسمی حتی ایران را تهدید به بمباران اتمی می کنند اما جهان واکنشی نشان نمی دهد و در مقابل می خواهند جلوی پیشرفت تولید تسلیحات دفاعی ما را بگیرند؟
بعد چون روی یک موشک نوشته شده اسرائیل باید نابود شود زمین و زمان را به هم میدوزند.
چرا امارات و یا عربستان و ترکیه و اسرائیل و... به خود حق می دهند از شرق آسیا تا غرب آفریقا را قلمروی دخالت خود قرار دهند، بعد درباره نفوذ ایران در منطقه صحبت می کنند؟
اگر آنها مسلمان هستند ما هم مسلمان هستیم.
اگر آنها عرب هستند ما تعداد شهروندان عرب مان از جمع جمعیت بسیاری از این کشورها بیشتر است، تازه عرب های ایران حتی ریشه دارد تر از عرب های جنوب خلیج فارس هستند و مضاف بر این به صورت تاریخی عشایر عرب منطقه همه با همدیگر پیوندهای فامیلی دارند و این استعمار بود که مرز سیاسی میان کشورهای منطقه ایجاد کرد ولی دل مردم این منطقه وابسته به این مرز ها نیست.
اگر ترک ها مدعی پشتیبانی از پان ترکیسم در آذربایجان هستند؛ در حالی که درون آذربایجان در باره وابستگی به نژاد ترک هنوز بحث است، ما هم آذربایجانی داریم ، هم آذربایجان داریم ، هم مردم آذری ما کلا (به دلیل اینکه کشور فعلی آذربایجان به صورت تاریخی بخشی از ایران بوده) ارتباط عاطفی و خانوادگی با آذربایجان دارند.
مردم سوال می کنند اصلا خود آمریکایی ها در منطقه ما چه کاره هستند؟
اگر آنها منافع دارند پس چرا ما حق نداشته باشیم به دنبال منافع خود باشیم؟
ما بیشتر حق داریم دلواپس دشمنان پیرامونی خود باشیم یا آمریکایی ها که از ده پانزده هزار کیلومتر آنطرف تر آمده اند تا منابع خدادادی ملت های منطقه را به یغما ببرند؟
مردم سوال می کنند که چرا ما باید به کشورهایی که به تعهدات خود پایبند نیستند اعتماد کنیم؟
ما که شدید ترین تحریمها را تحمل کرده و می کنیم، مگر از سیاهی سیاه تر هم هست، برویم بمب اتم را بسازیم کار را تمام کنیم ببینیم حرف حسابشان چیست.
مردم سوال می کنند چه تضمینی است که ما دوباره بخواهیم به آمریکا و اروپا اطمینان کنیم و آنها دوباره از پشت به ما خنجر نزنند؟
مگر ما برجام را امضا و اجرا نکردیم؟
چه شد؟
آیا تحریم ها را برداشتند یا اینکه اضافه کردند و دوباره شروع کردند بازی در آوردن؟
اگر همین الأن هم همه آنچه می خواهند را اجرا کنیم باز هم چه تضمینی است که آنها به تعهدات خود عمل کنند؟
کلا چه تضمینی است که چند سال دیگر ترامپ دیگری سر کار نیاید و دوباره همه چیز از اول شروع شود؟
چه فایده ای دارد اصلا آمریکا به برجام برگردد اگر بنا نباشد تحریم ها برداشته شود؟
اصلا چرا ما باید در مقابل آنها کوتاه بیاییم، مگر ایرانی ها چه تعهدی را انجام دادند که انجام ندادند؟
امروزه مقامات آمریکایی و اروپایی به گونه ای رفتار می کنند که انگار ما از برجام خارج شدیم و ما به تعهدات خود عمل نکردیم و ما زیر قول ها و وعده وعید های خود زده ایم و آنها مظلوم هستند و هیچ گناهی انجام نداده اند.
فرقی نمی کند چه کسی بخواهد در ایران رئیس جمهور و یا رئیس دولت و یا وزیر خارجه و یا ... باشد، به هر حال هر کسی این روزها بخواهد از مذاکره و یا حتی گفتگوی ساده صحبت کند مجبور می باشد جواب مردم را بدهد، مردمی که شدید ترین فشارها را تحمل کرده اند اما تا به حال خم به ابرو نیاورده اند.