اسپوتنیک - این روزها هر کس به شما بگوید برنامه ای دارد باید در پاسخ به او بگویید صبر کن ببینیم نتیجه انتخابات آمریکا چه می شود.
منظور من فقط ایران نیست، همه جای جهان اینگونه است.
به قول دایی جان ناپلیون دروغ چرا تا قبر آ آ آ.
بله ما ایرانی ها هم همه آتیه سیاسی خود را فعلا به انتخابات آمریکا گره زده ایم، گو اینکه خودمان هم به خوبی می دانیم هر کس در انتخابات آمریکا پیروز شود فرقی به حال ما نخواهد کرد و به قول معروف گرگ برادر شغال است.
این روزها یک ویروس به نام کرونا به همه جهان زده و سلامتی واقتصاد جهان را فلج کرده و ویروس دیگری به نام ترامپیسم به سیاست جهان زده و همه معادلات بین المللی را به هم ریخته.
همه منتظر هستند که واکسنی برای کرونا بتوانند کشف کنند تا سلامتی به جان و اقتصاد جهان برگردد و منتظر هستند نتیجه انتخابات آمریکا مشخص شود تا سلامتی به معادلات بین المللی بگردد.
با اینکه عموما همه جهانیان امروزه آرزو دارند که ترامپ شکست بخورد و از صحنه سیاست آمریکا و جهان خارج شود اما بعضی ها هم تصور دارند که باقی ماندن ترامپ بهتر است چون وی می تواند نقش گورباچوف را در آمریکا ایفا کند و در نهایت موجب فروپاشی ایالات متحده شود و نظم جهانی مجددا تعادل جدیدی پیدا کند.
ظاهرا شرایط هم امروزه به همان سمت و سو پیش می رود که جریان دوم باور دارد.
اکثر نظر سنجی ها در آمریکا نشان می دهد که نفرت و انزجار از عملکرد آقای ترامپ بسیار زیاد است و به همین دلیل اکثر مردم آمریکا تصمیم دارند به رقیب او، یعنی آقای بایدن رای دهند.
نه به دلیل اینکه بایدن محبوبیت زیادی میان آمریکایی ها دارد بلکه به دلیل اینکه ترامپ خیلی منفور است.
از سوی دیگر روند سیاست داخلی آمریکا به سمت و سویی پیش می رود که احتمالا آقای ترامپ حاضر نباشد به قانون اساسی و نظر مردم آمریکا تمکین کند و بسیاری باور دارند ممکن است وی از تحویل قدرت خوددای کند.
امری که او حتی به صراحت نیز چند بار چه مستقیم چه غیر مستقیم بیان کرده.
حال با فوت یک قاضی دادگاه عالی آمریکا مساله پیچیده تر شده چون آقای ترامپ و جمهوری خواه ها به دنبال آن هستند تا هر چه سریعتر یک قاضی همسو با آنها به جای قاضی سابق منصوب گردد، که خوب در این شرایط می توان تصور کرد که رای دادگاه عالی آمریکا هم به سمت آقای ترامپ بچربد.
با توجه به این شرایط و با توجه به اینکه آمریکا کشوری است که حمل سلاح در آن آزاد می باشد بسیاری باور دارند این ماجرا می تواند موجب اعتراضات و شورش های مردمی وسیعی در این کشور گردد و در نهایت یا اینکه برخی ایالت ها به سمت و سوی استقلال از ایالات متحده بروند یا اینکه برخی سلاح حمل کنند و برای استقرار دمکراسی جنگ داخلی در آمریکا شروع شود.
در همه این شرایط می توان گفت ایالات متحده به سمت و سوی آینده ای روشن پیش نمی رود و این اختلافات می تواند حتی به نیروهای مسلح این کشور نیز کشیده شود و در حالی که حکومت های آمریکا تصور می کنند در جای خود دور از دیگر کشورهای اصلی جهان امن هستند و می توانند نیروهای خود را به چند هزار کیلومتر آن طرف تر بفرستند اما احتمالا مجبور می شوند بخش بزرگی از این نیروها را برگردانند و حتی شاید هم این نیروها مجبور شوند در داخل آمریکا رویاروی یکدیگر و یا مردم قرار بگیرند.
اگر به تاریخ هم برگردیم می بینیم اکثر ابر قدرت ها در تاریخ بر اثر حمله مستقیم خارجی نابود نشدند بلکه به دلیل ستیز های داخلی وحدت خود را از دست دادند و بعد با یک تلنگر به هم ریختند.
زمان جنگ جهانی دوم وقتی که دو جبهه یکی به رهبری آلمان و دیگری به رهبری انگلیس تشکیل شده بود لابی های صهیونیستی جهانی شروع به فعالیت های گسترده هم در آلمان و هم در انگلیس نمودند.
بر کسی هم مخفی نیست که این لابی های یهودی بودند که آمریکایی ها را متقاعد کردند به نفع انگلیس وارد جنگ شوند و همین ماجرا یکی از دلایل نفرت هیتلر از یهودی ها بود.
این لابی ها هم بی دلیل به سمت و سوی نزدیک شدن به کشورها روی نمی آورند، آنها برخی اطلاعات پشت پرده را دارند که خیلی های دیگر ندارند.
این روزها مشاهده می کنیم مجددا لابی های صهیونیستی در سطح جهان فعال شده اند و لابی های اروپا از یک سو و لابی صهیونیست ها در چین و هند از سوی دیگر در حال فعالیت هستند تا به سیستم های قدرت نزدیک شوند و در بسیاری موارد لابی صهیونیستی آمریکا و نخست وزیر اسراییل بنیامین نتانیاهو را شدیدا به باد انتقاد می گیرند که بیش از حد یهودی ها را قربانی نقشه های شوم شخصی خود کرده اند.
با توجه به این شرایط می توان تصور داشت که حتی لابی های یهودی جهانی هم به این نتیجه رسیده اند که ایالات متحده به سمت فروپاشی می رود و باید جای پای خود را جای دیگری محکم کنند.