گزارش و تحلیل

ترامپ بدنبال بحران‌سازی ژئوپلیتیک قابل مدیریت برای فشار بر ایران

آمریکا در حال بررسی اقدماتی علیه ایران بخاطر ارسال محموله نفتی به ونزوئلا است.
Sputnik

چند روز پیش خبرگزاری رویترز خبر از حرکت یک نفتکش ایرانی به ونزوئلا داد و گفت که دولت دونالد ترامپ در حال بررسی اقداماتی است كه می تواند در رابطه با ایران انجام شود، به این خاطر که به ونزوئلا محموله نفتی ارسال می کند. همچنین این خبرگزاری به نقل از یک مقام ارشد در کاخ سفید اعلام کرد که آمریکا با اطمینان بالایی اعلام می کند که ونزوئلا به ایران برای این کار چندین تن شمش طلا پرداخت کرده است.

خبرگزاری اسپوتنیک در رابطه با اقدام آمریکا و اقدامی که دیگر کشورها می توانند برای خنثی سازی انجام دهند با دکتر محمد صادق جوکار – پژوهشگر اقتصاد سیاسی و کارشناس ارشد و عضو هیات علمی موسسه مطالعات بین المللی انرژی وابسته به وزارت نفت به گفتگو نشست.

آمریکا گفته است که در حال بررسی اقدامی علیه ایران در رابطه با ارسال محموله های نفتی به ونزوئلا است، از نظر شما اقدام آمریکا چه می تواند باشد؟

تاثیر بحران کرونا بر آینده نفتی ایران

یک بخشی مربوط به بحث دیپلماتیکی مثل بحث شرمنده کردن است مثلا گفتند که در دولت قانونی ونزوئلا، آنها ذخیره ارزی و منافع ملت ونزوئلا را به ایران که تحت فشارهای تحریمی قرار دارد می دهند. آمریکایی ها با همکاری انگلیس ها کشتی ایران را با این بهانه که دارد نفت ایران را به سوریه منتقل و به این کشور کمک می کند، در جبل طارق توقیف کردند. شاید آمریکا ایجاد چنین بحران های ژئوپلیتیکی کوتاه مدت و قابل مدیریتی را از نظر دور نداشته باشند و شاید این زمینه سازی هایی که در رسانه ها بیان می کنند بخواهد تا با استفاده از قوه قهریه علیه ایران اقدام کند و مثلا بگوید که کشتی ایرانی باید توقیف و بازرسی شود و اتهامات مختلفی به آن وارد کند. ونزوئلا تحت تحریم شورای امنیت نیست و ایران می تواند اقدام کند و به نظر من هم آمریکایی ها با توجه به این که الان به دنبال این هستند که برگ برنده ای در سیاست خارجی خود داشته باشند بدشان هم نمی آید که کشتی ایرانی را با قوه اجباری توقیف کنند و شاید در گام بعدی انتظار داشته باشند که ایران چنین واکنشی را انجام دهد. در حال حاظر آمریکایی به دنبال این هستند که یک تنش ژئوپلیتیکی را به صورت مدیریت شده و نه تنشی که توان مقابله گسترده با آن نداشته باشند ایجاد کنند. آنها می خواهند که تنش ژئوپولتیکی محدود باشد و در جایی باشد که ایران لجستیک لازم را برای پاسخ کافی نداشته باشد و به همین خاطر در خاورمیانه این کار بعید بنظر می رسد انجام دهند زیرا ایران در خاورمیانه لجستیک کاملی برای پاسخ دهی دارد. آمریکایی ها بدشان نمی آید که سیاست خارجی را با ایران به صورت تنش آلود پیش ببرند تا با ایجاد این وضعیت نتایج انتخابات را به نفع خود پیش ببرند. این نکته را توجه داشته باشید که بحران های ژئوپلیتیکی شروع آسانی دارند ولی مدیریت آنها مقدار زیادی دشوار است و مرز بین این که این بحران محدود یا گسترده شود خیلی سخت است. بنظر می رسد در مجموع آمریکایی ها با حرفهایی که می زنند زمینه سازی ها برای انجام یک سری اقدامات را در نظر دارند. بنظر من به عنوان یک کارشناس هرگونه بحران ژئوپلیتیکی چه محدود و یا چه گسترده برای دولت ترامپ نتیجه معکوسی می دهد اما بنظر می رسد که تیم پمپئو این رویکرد را ندارد و بدنبال این است که حداقل در آمریکای لاتین توجیهاتی ایجاد کند و بگوید که اینجا حیات خلوت ما است و مدعی شود که ایران حکومتی زیاده خواه است و نتوانسته منافع ما را در خاورمیانه تهدید کند و اکنون به سمت آمریکایی لاتین می آید و بر این اساس نتیجه بگیرند که به ایران فشار حداکثری را در پیش بگیریم و بگوید که ترامپ رویکرد خوبی را در پیش گرفته و مردم آمریکا به بایدن رای ندهید که می خواهد با این دولت که زیاده خواه است و می خواهد منافع آمریکا را در همه نقاط جهان تهدید کند فشارها را کاهش دهد. به رغم همه اینها ایجاد بحران های ژئوپلیتیکی نه تنها نتیجه مثبتی برای ترامپ نخواهد داشت بلکه نتیجه معکوسی خواهد داشت.

کدام کشورها می توانند اقدامات متقابلی برای خنثی سازی این اقدامات آمریکا انجام دهند و در چه قالبی؟

جنگ «باز یا بسته ماندن شیرهای نفتی» اقتصادها را می لرزاند

همانطور که آمریکایی ها دنبال یک نوع ائتلاف منطقه ای و جهانی علیه برخی کشورها هستند. یک عده دیگر کشورها نیز اصطلاحا به دنبال ائتلافی علیه تحریم کننده هستند. تاکنون کشورهای تحریم شونده به فشارهای افکار عمومی بین المللی تاکید می کردند و یا از مکانسیم های سازمان ملل برای محکوم سازی تحریم کننده استفاده می کردند ولی اکنون به این نتیجه رسیده اند که این وضعیت زمانی از بین خواهد رفت که ما اثر گذاری تحریم ها را در نزد سیاست خارجی آمریکا زیر سوال ببریم و این تصور که تحریم به عنوان یک ابزار سیاست خارجی کمک می کند را بشکنیم و لازمه این کار این است که در حوزه های آسیب پذیری با هم متحد شویم. یکی از حوزه های آسیب پذیری که تحریم شوندگان پیگیری می کنند تراکنش های غیر دلاری است. سیستم تراکنش های بین المللی غیر دلاری که بین روسیه و چین در سال 2015 تحت عنوان یوان-طلا تست شد که بعدا هم در دستور کار بریکس قرار گرفت و هم دیگر کشورها. سیستم های ارز دیجیتال در همین راستا است که اصصلاحا این مکانیسم های بین المللی که آمریکا از آن به عنوان ابزار تحریمی علیه کشورها استفاده می کند و عمدتا هم به خاطر تحولات بعد جنگ جهانی دوم این ابزار ها بین المللی شدند. دلار که از ارز ملی تبدیل به ارز بین المللی شده است و از سیطره آن در نهادهای بین المللی برای اعمال فشار بر دیگر کشورها استفاده می شود. تحریم شوندگان دنبال این کانتر استراتژی ها هستند مثل سیستم های تراکنش های مالی غیر دلاری، استفاده از ارزهای ملی برای تراکنش و حتی بیمه های بین المللی بین کشورها. ما شاهد یک نوع به بلوغ رسیدن ذهنیت کانتر استراتژی در مقابل تحریم یک جانبه هستیم. تحریم یک جانبه آمریکا که دارای اثرات ثانویه است و این یک مقداری خوب است برای تحریم شدگان که بر روی ابزارهای قدرت آمریکا فکر می کنند. ممکن است الان و در مرحله اول سطح موفقیت آمیز نداشته باشد ولی روندها روندهای مثبتی است مثلا اگر نگاه کنیم تجارت با ارزهای بین المللی بین روسیه و چین در سال گذشته فکر می کنم به 15 درصد از کل تجارت آنها رسیده باشد این در حالی است که در یک دهه گذشته چیزی کمتر از 2-3 درصد بوده است. این نشان دهنده این است که کشورها آسیب پذیری خودشان را در نقاطی که آمریکایی ها می توانند اعمال تحریم کنند را از بین می برند. کشورهایی که نسبت به این نظم آمریکایی که برخلاف نظم دوره اوباما مبتی بر یک نوع یک جانبه گرایی ناسیونالیستی که به نوعی خود محور است یعنی اساسا برخلاف اوباما که حتی منافع ملی آمریکا را سعی می کرد در یک بستر چندجانبه پیگیری کند، اوباما هم دنبال منافع آمریکا بود ولی بستر رفتارهای او چندجانبه گرایی بود ولی دولت ترامپ یکجانبه گرایی مفرط اقتصادی، سیاسی و نظامی را در پیش می گیرد و خیلی عریان تر با نورم های بین المللی ستیزش می کند. انگار که ترامپ جهان را فدا می کند تا منافع ملی آمریکا را پیگیری کند. چه کشورهای مخالف این وضعیت هستند، کشورهایی که با این روند آمریکا احساس تهدید می کنند. این کشورها می توانند کشورهای باشند که با آمریکا به دنبال اصطلاحا سافت بالانسینگ یا توازن نرم از نظر راهبردی هستند مثل روسیه، چین، ایران و دیگر کشورها.

در سال 2018، ایالات متحده به طور یک جانبه از توافق هسته ای با ایران خارج شد و مجددا تحریم هایی را علیه تهران، منجمله تحریم های ثانویه را اعمال کرد. واشنگتن هدف خود را به صفر رساندن صادرات نفت ایران اعلام کرد و از خریداران نفت ایران خواست که خرید از این کشور را متوقف کنند.

بحث و گفتگو