حمله مؤثر و حساب شده به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان خواب راحت را از چشم نیروهای نظامی منطقه ربوده است. هر چند یمنیها مسئولیت حمله را به عهده گرفتند؛ ولی سیاستمداران و بازیگران قدرت در منطقه سعی میکنند ایران را متهم درجه اول این حملات نشان دهند. این تلاشها در گام اول برای ایجاد فشار بیشتر بر ایران طراحی شده و بهنظر نمیرسد که هیچکدام از طرفین، چه ایران، چه مخالفان قدرتگیری ایران بهدنبال جنگ باشند. از سویی وجود سایه جنگ باعث میشود آتش تنشها همچنان شلعهور بماند و این عاملی موجب شرایطی میشود که امکان وقایع خارج از کنترل در آن بسیار زیاد است. شرایطی که در یک یا دو واکنش آتش به اختیار میتواند خاورمیانه را در میان شعلههای جنگی خانمانسوز قرار دهد.
وجود چنین حالتی باعث فشار مضاعف بر نیروهای نظامی منطقه میشود و دستورهای پیوسته و مکرر آمادهباش و عملیاتهای سنگین رصد و شناسایی کار را بر نظامیان بسیار دشوار و سخت میکند؛ اما نکته مهم کارایی و کارآمدی این عملیات و تجسسها است.
هنگامیکه تاسیسات آرامکو در میان شعلههای نفت میسوخت، عربستان و متحدانش در شوک بزرگی فرو رفته بودند. آنها باور نمیکردند سیستم پدافندی همچون پاتریوت و رادارهای گرانقیمت آمریکایی عملا بدون استفاده بوده و نتوانستند از پس چند پهپاد یمنی برآیند. اینجا بود که برای حفظ آبرو و و تجدید حیثیت نظامی خود ترجیح دادند ایران را مقصر ماجرا جلوه دهند. هرچند با بهرهبرداری سیاسی فرصت هجمه و فشار مضاعف بر ایران و تحریک آن نیز مهیا میشد.
ترکی المالکی در کنفرانس خبری ایران را متهم به شرکت در تاسیسات نفتی سعودی کرد. او معتقد است این حملات از سمت شمال انجام گرفته است و از همینرو تجهیزات راداری و تشکیلات نظامی نتوانسته در برابر آن مقاومت کند.
این ادعا درحالی مطرح میشود که نکته مهمی مغفول میماند. در میان عربستان و ایران فاصله دریایی به نام خلیجفارس وجود دارد. درون این دریا انواع تجهیزات رصد و ناوچههای مجهز پیوسته منطقه را رصد میکنند. در سواحل این دریا نیز در کشورهای همچون بحرین، قطر، امارت، عمان و کویت پایگاههای نظامی فعالی وجود دارد که از تجهیزات مناسبی برای ردیابی این نوع حملات برخوردار هستند. ناوگان پنجم دریایی آمریکا در بحرین و مرکز عملیات نیروهای ویژه آمریکا در آن تنها ۲۲۰ کیلومتر با ایران فاصله دارد. با توجه به وقایع حمله به کشتی های امارتی و انهدام پهپاد آمریکایی این تجهیزات در حال آمادهباش و پایش مستمر منطقه هستند. اساسا این منطقه به نوعی سازمان یافته که همچون یک سد دفاعی در زمان حمله ایران به عربستان از سعودیها محافظت کند.
پرسش بزرگ این است که ایران چگونه توانسته چنین حملههایی را تدارک ببیند و از چنین سد دفاعی بگذرد؟ آیا در اینجا باز هم کارایی تجهیزات نظامی آمریکا و همپیمانان آنها زیر سؤال نمیرود؟
اگر ایران توانسته چنین عملیاتی را با گذر از این سد جنوبی دفاعی انجام دهد، باید گفت بزرگترین نگرانی ایرانیان درباره دفاع از کشورشان در مقابل حملات احتمالی سعودیها برطرف شده است.
در حقیقت میتوان گفت عربستان با فرار رو به جلو سعی دارد ضعفهای نظامی خود را در مقابله با یمنیها پنهان کند؛ اما بهطور ناشیانهای باعث میشود که ایران و قدرت نظامی آن بسیار قدرتمندتر از گذشته تصور شود. دراین بین کسانی همچون فرماندهان نظامی و مستقر در منطقه هستند که علاوه بر سردرگمی در زیر فشار مضاعفی قرار میگیرند؛ چراکه باید با حریفی قدرتمندتر از گذشته برخورد کنند در حالیکه از درک توانایهای آن ناتوان هستند.