https://spnfa.ir/20250112/آیا-ایران-چین-بعدی-خواهد-بود-یا-سر-ایران-رقابت-خواهد-شد-21135737.html
آیا ایران چین بعدی خواهد بود یا سر ایران رقابت خواهد شد؟
آیا ایران چین بعدی خواهد بود یا سر ایران رقابت خواهد شد؟
اسپوتنیک ایران
از زمان پیروزی انقلاب کمونیستی در چین ایالات متحده سیاست خصمانه ای در مقابل آن اتخاذ کرد و عملا دو جنگ ویتنام و کره که ده ها هزار سرباز آمریکایی در آنها کشته... 12.01.2025, اسپوتنیک ایران
2025-01-12T15:19+0330
2025-01-12T15:19+0330
2025-01-12T15:19+0330
گزارش و تحلیل
سیاسی
ایران
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e7/07/0e/16857097_0:225:1024:801_1920x0_80_0_0_f65ae4205da62f5a26e586fadec5dad6.jpg
در نهایت ایالات متحده زمان ریچارد نیکسون به این نتیجه رسید که تعامل با چین به از تخاصم با آن است و هنری کسینجر مامور آن شد تا کانال ارتباطی را با چینی ها باز کند.اولین اقدام آمریکا هم در این بود که کرسی چین در شورای امنیت را از متحد اصلی خود در شرق آسیا یعنی تایوان گرفتند و تحویل پکن دادند.چین سیاست کمونیستی خود را ادامه داد اما درب های کشور را برای تعامل با دیگر کشورها باز کرد و به یکباره به رشد اقتصادی بسیار سریع ای رسید.اصل این رشد اقتصادی را چین مدیون نیروی کار ارزان و همچنین توانمند خود می داند.بسیاری از شرکت های آمریکایی و عموما غربی به دلیل وجود نیروی کار فراوان و ارزان و توانمند در چین کارخانه های خود را به چین منتقل کردند و چین شد مرکز تولید کالای این کشورها.البته امروزه هند هم تلاش دارد از این امتیاز، یعنی نیروی کار ارزان بهره ببرد و شرکت های آمریکایی و غربی را به هند بکشاند.رشد اقتصادی سریع چین منجر به آن شد که این کشور با رشد سرانه درآمد هم مواجه شود و امروزه دیگر از آن نیروی کار ارزان قدیمی در چین (در مقایسه با سابق) خبری نیست.شاید بد نباشد به این نکته اشاره کنم که قبل از چین و هند ایالات متحده نیروی کار ارزان خود را در ژاپن داشت و سرمایه داران آمریکایی بیشتر تولیدات خود را در ژاپن انجام می دادند اما ژاپن نیز با رشد اقتصادی بسیار سریع مواجه شد و در اوایل دهه نود قرن سابق میلادی اقتصاد ژاپن به مرز عبور از اقتصاد آمریکا رسید و آمریکایی ها با فشار سیاسی و تهدید های متنوع ژاپن را مجبور کردند که آهنگ رشد اقتصادی خود را متوقف کند و دولت وقت ژاپن مجبور شد کشور را وارد رکود کند تا اقتصاد ژاپن از اقتصادی آمریکا جلو نزند.اما به نظر می آید امروزه چینی ها حاضر نیستند کار ژاپن را انجام دهند و اصرار دارند جایگاه تاریخی خود در سطح بین الملل به عنوان اقتصاد برتر جهان را پس بگیرند.اگر به تاریخ نگاهی گذرا داشته باشید می بینیم که همیشه چین اقتصادی بسیار قدرتمند داشته و همه تلاش داشتند برای تجارت به چین برسند و مسیر جاده ابریشم که برای انتقال کالا از چین به غرب بود گواه این ماجرا می باشد.به صورت تاریخی چین و در کنار آن هند ما یحتاج بخش اعظم دیگر ممالک جهان را تولید می کردند و حتی می توان گفت درآمدی که موجب اقتدار ایرانزمین شده بود از بابت عوارض عبور کالای چین و هند از خاک ایران تامین می شد.اروپایی ها هم زمانی متقدر شدند که موفق شدند چین و هند را تصرف کنند و ثروت های آنها را به تاراج ببرند.گو اینکه بسیاری درباره خصومت های آمریکا با ایران صحبت می کنند و اینکه ترامپ به دنبال تشدید خصومت بر علیه ایران خواهد بود اما از سوی دیگر هم در صحبت های ترامپ هم در صحبت های برخی از نزدیکان او مشاهده می کنیم که ترامپ تلاش دارد ببیند آیا می تواند زمینه تعامل با ایران را باز کند یا نه؟عملا ترامپ که یک تاجر کهنه کار می باشد به خوبی می داند اگر ایالات متحده می خواهد جلوی چین را بگیرد به شدت نیاز دارد جایگزینی برای ژاپن و چین و کره و... پیدا کند.تنها کشوری که توانمندی و امکانات خدادادی و انسانی برای این جایگزینی را دارد ایران می باشد.بسیاری از کشورها در منطقه و جهان تلاش دارند تا خود را به عنوان جایگزین مطرح کنند و حتی روابط خوبی هم با آمریکا دارند از اسرائیل و ترکیه بگیرید تا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و حتی کشورهایی در آفریقا و آمریکای لاتین.در آمریکای لاتین فقط برزیل امکانات لازم را دارد، در آفریقا کشور آفریقای جنوبی امکانات نیروی انسانی لازم را دارد و در آسیا ایران.بقیه کشورها هر کدام یکی از نیازهای بالقوه را کم دارند.یا امکانات نیروی انسانی متخصص و لازم را ندارند، یا هزینه نیروی انسانی در این کشورها بالا می باشد، یا موقعیت جغرافیایی لازم را ندارند یا امکانات و منابع خدادادی کافی و لازم را ندارند یا...به نظر می آید که ترامپ امروزه به فکر آن است تا راهکاری برای اختلافات با ایران پیدا کند و بتواند کاری را که نیکسون در دهه هفتاد قرن سابق میلادی انجام داد را انجام دهد و نام خود را در تاریخ به عنوان کسی که چنین کاری را انجام داد ثبت کند.البته قطعا چینی ها هم متوجه این ماجرا خواهند بود و به این دلیل اصولا آنها نیز باید تلاش کنند ایران را کنار خود داشته باشند.در این برهه حساس به نظر می رسد بسیار مهم است ایران بتواند هوشمندانه عمل کند ودر دام تحزب برخی شخصیت های سیاسی به این سو و یا آنسو گیر نکند وتلاش کند از این فرصت طلایی بهره ببرد.در یک جمله اگر بخواهم بگویم هم آمریکا و هم چین متوجه اهمیت ایران می باشند و می دانند در رقابت آتی فیما بین آنطرف پیروز میدان خواهد بود که ایران را کنار خود داشته باشد.بسیاری امروزه باور دارند که عرب ها و یا اسرائیلی ها اجازه نزدیکی آمریکا و ایران را نخواهند داد اما آنچه مسلم است این می باشد که همانگونه که آمریکایی ها متحد اصلی و استراتژیک خود در شرق آسیا یعنی تایوان را وادار کردند تا با آنچه منافع آمریکا به حساب می آید کنار بیاید آمریکایی ها هم اسرائیلی ها را وادار خواهند کرد تا با آنچه منافع آمریکا است کنار بیایند.بایدن بسیار ضعیف تر از آن بود که چنین کاری کند اما ترامپ می تواند.
https://spnfa.ir/20241225/اقتدار-ایران-و-روسیه-و-چین-در-با-هم-بودن-است-21118082.html
https://spnfa.ir/20240816/ترامپ-به-دنبال-روابط-دوستانه-با-ایران-است-20926368.html
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
2025
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e7/07/0e/16857097_0:129:1024:897_1920x0_80_0_0_f03d768fd807f030aa507d935c6a6aa4.jpgاسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
سیاسی, ایران
آیا ایران چین بعدی خواهد بود یا سر ایران رقابت خواهد شد؟
از زمان پیروزی انقلاب کمونیستی در چین ایالات متحده سیاست خصمانه ای در مقابل آن اتخاذ کرد و عملا دو جنگ ویتنام و کره که ده ها هزار سرباز آمریکایی در آنها کشته شدند به نوعی جنگ با نفوذ چین کمونیست به حساب می آمد.
در نهایت ایالات متحده زمان ریچارد نیکسون به این نتیجه رسید که تعامل با چین به از تخاصم با آن است و هنری کسینجر مامور آن شد تا کانال ارتباطی را با چینی ها باز کند.
اولین اقدام آمریکا هم در این بود که کرسی چین در شورای امنیت را از متحد اصلی خود در شرق آسیا یعنی تایوان گرفتند و تحویل پکن دادند.
چین سیاست کمونیستی خود را ادامه داد اما درب های کشور را برای تعامل با دیگر کشورها باز کرد و به یکباره به رشد اقتصادی بسیار سریع ای رسید.
اصل این رشد اقتصادی را چین مدیون نیروی کار ارزان و همچنین توانمند خود می داند.
بسیاری از شرکت های آمریکایی و عموما غربی به دلیل وجود نیروی کار فراوان و ارزان و توانمند در چین کارخانه های خود را به چین منتقل کردند و چین شد مرکز تولید کالای این کشورها.
البته امروزه هند هم تلاش دارد از این امتیاز، یعنی نیروی کار ارزان بهره ببرد و شرکت های آمریکایی و غربی را به هند بکشاند.
رشد اقتصادی سریع چین منجر به آن شد که این کشور با رشد سرانه درآمد هم مواجه شود و امروزه دیگر از آن نیروی کار ارزان قدیمی در چین (در مقایسه با سابق) خبری نیست.
شاید بد نباشد به این نکته اشاره کنم که قبل از چین و هند ایالات متحده نیروی کار ارزان خود را در ژاپن داشت و سرمایه داران آمریکایی بیشتر تولیدات خود را در ژاپن انجام می دادند اما ژاپن نیز با رشد اقتصادی بسیار سریع مواجه شد و در اوایل دهه نود قرن سابق میلادی اقتصاد ژاپن به مرز عبور از اقتصاد آمریکا رسید و آمریکایی ها با فشار سیاسی و تهدید های متنوع ژاپن را مجبور کردند که آهنگ رشد اقتصادی خود را متوقف کند و دولت وقت ژاپن مجبور شد کشور را وارد رکود کند تا اقتصاد ژاپن از اقتصادی آمریکا جلو نزند.
اما به نظر می آید امروزه چینی ها حاضر نیستند کار ژاپن را انجام دهند و اصرار دارند جایگاه تاریخی خود در سطح بین الملل به عنوان اقتصاد برتر جهان را پس بگیرند.
اگر به تاریخ نگاهی گذرا داشته باشید می بینیم که همیشه چین اقتصادی بسیار قدرتمند داشته و همه تلاش داشتند برای تجارت به چین برسند و مسیر جاده ابریشم که برای انتقال کالا از چین به غرب بود گواه این ماجرا می باشد.
به صورت تاریخی چین و در کنار آن هند ما یحتاج بخش اعظم دیگر ممالک جهان را تولید می کردند و حتی می توان گفت درآمدی که موجب اقتدار ایرانزمین شده بود از بابت عوارض عبور کالای چین و هند از خاک ایران تامین می شد.
اروپایی ها هم زمانی متقدر شدند که موفق شدند چین و هند را تصرف کنند و ثروت های آنها را به تاراج ببرند.
گو اینکه بسیاری درباره خصومت های آمریکا با ایران صحبت می کنند و اینکه ترامپ به دنبال تشدید خصومت بر علیه ایران خواهد بود اما از سوی دیگر هم در صحبت های ترامپ هم در صحبت های برخی از نزدیکان او مشاهده می کنیم که ترامپ تلاش دارد ببیند آیا می تواند زمینه تعامل با ایران را باز کند یا نه؟
عملا ترامپ که یک تاجر کهنه کار می باشد به خوبی می داند اگر ایالات متحده می خواهد جلوی چین را بگیرد به شدت نیاز دارد جایگزینی برای ژاپن و چین و کره و... پیدا کند.
تنها کشوری که توانمندی و امکانات خدادادی و انسانی برای این جایگزینی را دارد ایران می باشد.
بسیاری از کشورها در منطقه و جهان تلاش دارند تا خود را به عنوان جایگزین مطرح کنند و حتی روابط خوبی هم با آمریکا دارند از اسرائیل و ترکیه بگیرید تا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و حتی کشورهایی در آفریقا و آمریکای لاتین.
در آمریکای لاتین فقط برزیل امکانات لازم را دارد، در آفریقا کشور آفریقای جنوبی امکانات نیروی انسانی لازم را دارد و در آسیا ایران.
بقیه کشورها هر کدام یکی از نیازهای بالقوه را کم دارند.
یا امکانات نیروی انسانی متخصص و لازم را ندارند، یا هزینه نیروی انسانی در این کشورها بالا می باشد، یا موقعیت جغرافیایی لازم را ندارند یا امکانات و منابع خدادادی کافی و لازم را ندارند یا...
به نظر می آید که ترامپ امروزه به فکر آن است تا راهکاری برای اختلافات با ایران پیدا کند و بتواند کاری را که نیکسون در دهه هفتاد قرن سابق میلادی انجام داد را انجام دهد و نام خود را در تاریخ به عنوان کسی که چنین کاری را انجام داد ثبت کند.
البته قطعا چینی ها هم متوجه این ماجرا خواهند بود و به این دلیل اصولا آنها نیز باید تلاش کنند ایران را کنار خود داشته باشند.
در این برهه حساس به نظر می رسد بسیار مهم است ایران بتواند هوشمندانه عمل کند ودر دام تحزب برخی شخصیت های سیاسی به این سو و یا آنسو گیر نکند وتلاش کند از این فرصت طلایی بهره ببرد.
در یک جمله اگر بخواهم بگویم هم آمریکا و هم چین متوجه اهمیت ایران می باشند و می دانند در رقابت آتی فیما بین آنطرف پیروز میدان خواهد بود که ایران را کنار خود داشته باشد.
بسیاری امروزه باور دارند که عرب ها و یا اسرائیلی ها اجازه نزدیکی آمریکا و ایران را نخواهند داد اما آنچه مسلم است این می باشد که همانگونه که آمریکایی ها متحد اصلی و استراتژیک خود در شرق آسیا یعنی تایوان را وادار کردند تا با آنچه منافع آمریکا به حساب می آید کنار بیاید آمریکایی ها هم اسرائیلی ها را وادار خواهند کرد تا با آنچه منافع آمریکا است کنار بیایند.
بایدن بسیار ضعیف تر از آن بود که چنین کاری کند اما ترامپ می تواند.