نگاه ویژه اسپوتنیک

توهمِ آمریکا و غربگرایانِ روس ستیز

© Sputnik / Sergey Pivovarov /  مراجعه به بانک تصاویر توهمِ آمریکا و غربگرایانِ روس ستیز
توهمِ آمریکا و غربگرایانِ روس ستیز  - اسپوتنیک ایران  , 1920, 27.06.2023
اشتراک
از ساعات پایانی جمعه 2/تیر/1402، و ورود به بامداد 3 تیر 1402، ناگهان فضای مجازی و رسانه ها مملو شد از اخباری در خصوص ، کودتا، آشوب و ناآرامی های گسترده در روسیه با سوء استفاده از شورش ِ تحریک آمیزی که مغایر با منافع ملت روسیه بود و پریگوژین با همکاری بخشی از گروه واگنر آن را آغاز نمودند.
این اخبار که تماما بزرگنمایی شده ، جهت دار و به منظور مدیریت افکار عمومی برای دستیابی به اهدافی از پیش تعیین شده در اتاق فکر فرماندهیِ قدرت نرمِ ناتو و به منظور اخلال در امور داخلی روسیه و به واسطه شکست سنگین و مفتضحانه ناتو و آمریکا در ضد حمله به سرزمین های تاریخی روسیه طراحی گردیده بود، به واسطه سیطره رسانه ایِ غرب بر فضای مجازی و کثرت رسانه های جبهه غربی و یا تاثیر پذیر از این جبهه به صورت کاملا مدیریت شده و به سرعت در فضای عمومی جهان خصوصا در ایران منتشر گردید.
آشِ این بازی تبلیغاتی غربی ها طی حدود ده ساعت به اندازه ای شور شد که برخی به اصطلاح توئیت نویسان، یادداشت نویسان ، کارشناسان غربزده، تحلیلگران یک شبه کارشناس شده ،و یا عواملی که حتی شاید نقشه روسیه را هم به درستی ندیده باشند و فرق روستوف و روستوف- نا-دونو یا تفاوت دِووشکا، دووشکو، ددوشکا، بابوشکا و... را نمیدانند... جشن و سرور بر پا کرده و پشت سر هم تحلیل هایی آبکی، سراب محور ، متوهمانه و سرمستانه از تغییر دولت در روسیه، حکومت نظامی، کشتار، قیام مردم، رسیدن تانکها به دروازه مسکو، فرار مقامات و... را منتشر و مصداق ضرب المثل معروف:
شتر در خواب بیند پنبه دانه
گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه
بر طبل شادانه می کوبیدند و برای بقیه متحدان روسیه هم نقشه می کشیدند و حتی برخی با گستاخی تمام به جمهوری اسلامی ایران توصیه می کردند که دیگر کار روسیه تمام است و انتخاب این کشور به عنوان متحد اشتباه بوده! و صدها مطلب اینگونه که تمام این مطالب و نویسندگان آنها کاملا مشخص هستند...
اما آنچه که این عوامل و بنگاه های سخن پراکنی غربی هیچگاه به آن توجه نداشته و نخواهند داشت، عدم درک صحیح آنها از میدان حقیقی حاکم بر روسیه و روحیات ملت مقاوم روسیه و محبوییت نود درصدی آقای ولادیمیر ولادیمیروویچ پوتین رئیس جمهور روسیه است، که اتفاقا به واسطه تدابیر اتخاذ شده توسط ایشان در مدیریت این کلان پروژه آمریکایی در کمتر از 24 ساعت، بدون هیچ خونریزی و شلیک حتی یک گلوله در فضایی کاملا آرام و مسالمت آمیز این محبوبیت مجدد افزایش یافت، البته نطق قاطع ایشان که می توانم آنرا تعبیر به نطقِ عمومی و ( پدرانه) برای ملت روسیه نمایم نیز در افزایش آرامش عمومی ملت روسیه نیز بسیار موثر بود .
به واسطه آنکه در آن نطق، علاوه بر قاطعیت محکم در خصوص برخورد با هر نوع آشوب، فتنه، جنایت و خیانت به کشور، ایجاد جنگ داخلی و تعبیر دقیق و درست ( خنجر از پشت در شرایطی که بخش قابل توجهی از سربازان در حال دفاع از کشور در مرزها هستند ) همچنین تاکید بر عدم امکان تکرار رخدادهای سال 1917 ، برادر کشی و تلاش برای چند پاره کردن سرزمین سه قاره ای روسیه به واسطه جاه طلبی های عناصر فریب خورده و البته تاکید ایشان بر تضمین امنیت ملت روسیه در برابر هر عنصر بر هم زننده ثبات و همزمان آغوش باز برای پذیرش خطا کارانِ پشیمان شده و سایر مولفه های مهم دیگر که علاوه بر آنکه بیانگر اِشراف کامل رئیس جمهور روسیه بر اوضاع بود نشانه افشای پشت پرده های پشتیبانی خارجی برای ایجاد این آشوب نیز محسوب می گردید.
در همین راستا بود که به گواهی همه تصاویر و ویدئو ها ، ملت روسیه خصوصا مردم شهر روستوف -نا-دونو ، در مواجهه با تانکهای واگنر در مقابل آنها می ایستاند و برخی با اعتراض به این رفتارِ آنها سربازان واگنر را نصیحت می نمودند.
تصویر معروف جوان روسِ روستوفی، که سرش را شجاعانه مقابل لوله تانک واگنر، قرار داده بود نماد بارز این تعبیر بود که ( سرم فدای روسیه) ، تعابیری که در طول تاریخ روسیه از این رفتارهای وطن دوستانه برای مقابله با فتنه های خارجی و جاه طلبی های فریب خوردگان داخلی، به کرّات مشهود است و همین عدم درک صحیح غربی ها و یا نخواستن آنها از شناخت حقیقی ملت روسیه و محبوبیت رئیس جمهورشان منجر شده که گمان کنند با حرکت یک دسته تانک و چند صد نفر نیرو، می توانند بقیه مردم را در کنار آنها قرار داده و دوباره فتنه ، برادر کشی و آشوب دهه های قدیم را در روسیه راه بیندازند.
آنچه که مسلم است، طَرَفِ آمریکایی و اروپایی بعد از هزینه کرد نزدیک به پانصد میلیارد دلار انواع حمایت های مالی، تجهیزاتی، لجستیکی، پشتیبانی، اطلاعاتی و... نتوانسته در میدان عملیات مستقیم نظامی در برابر بخشی از ارتش روسیه به موفقیت دست یابد و ضد حمله وعده داده شده ای که به آن امید بسته بودند نیز پس از شش ماه تبلیغات سنگین و پروپاگاندای شدید، به دژ محکم دفاعی روسیه در مدل استحکامات سوروویکین برخورد و با تلفات بالا متوقف شد.
حالا آمریکایی ها برای دلخوشی افکار عمومی و همچنین سیاست خرید زمان به منظور ادامه تجهیز اوکراین برای حمله بعدی، نیاز داشتند یک پروژه جدید راه اندازی نمایند، پروژه ای که یک شبه ایجاد نشد و شواهد متعدد بیانگر تلاش چند ماهه برای گسترش تورِ فریبِ عناصر جاه طلب در آن ملموس است.
در پایان تصریح می نمایم تحلیل مراکز امنیتی آمریکایی از پیروزی برق آسای این پروژه کاملا غلط در آمد و نسخه تبلیغاتی نوشته شده برای رسانه های خبری به منظور پمپاژ اخبار موفقیت ها و اعلام جشن پیروزی در میدان سرخ در کسری از ثانیه همچون غباری در هوا گُم شد و با رفع این بحران طی حدود 22 ساعت تمام عناصر و مدعیان پایانِ کارِ روسیه، یا در افق محو گردیدند و یا به امید سراب بعدی وعده داده شده توسط آمریکا قلم هایشان را غلاف نمودند!
پروژه روس ستیزی و روس هراسی کلان پروژه آمریکایی است که سابقه ای چند دهه ای دارد و محوریت اصلی این پروژه مبتنی بر جنگ تبلیغاتی، شایعه پراکنی، دروغ پراکنی ، تخریب حامیان روسیه و مسدود کردن رسانه های روسی به منظور ممانعت از انتقال پیام صحیح و درست از منابع روسی برای جهانیان به واسطه استقبال ملت ها از حقایق توسعه روسی و افول آمریکایی و غربی پیش می رود.
نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала