آیا روابط تجاری با عربستان به نفع ایران خواهد بود؟
© https://twitter.comاذان از طریق بلندگوی مساجد در عربستان محدود شد
© https://twitter.com
اشتراک
بلا فاصله پس از مطرح شدن بحث بازگشت روابط سیاسی بین ایران و عربستان سعودی بحث ایجاد اتاق بازرگانی مشترک و راه اندازی روابط تجاری بین دو کشور هم برجسته شد.
در اوج روابط حسنه بین ایران و عربستان سعودی این روابط به چیزی حدود 220 میلیون دلار رسیده بود و هدف دو کشور رساندن این رابطه اقتصادی به چیزی حدود 3 میلیارد دلار بود.
در سال اخیر هم علیرغم قطع روابط فی ما بین ایران چیزی حدود 14.9 میلیون دلار کالا به عربستان سعودی صادر کرده است.
عمده صادرات ایران به عربستان سعودی هم شمش فولاد آهن و مقدار اندکی انگور بی دانه بوده است.
با توجه به این حجم از مراودات تجاری به نظر نمی آید که روابط تجاری، حد اقل با این شرایط بتواند نقش بزرگی در تحکیم روابط فی ما بین بازی کند، مخصوصا که در اوج روابط تجاری فی ما بین بیشتر ایران صادر کننده کالا به عربستان سعودی به حساب می آمد و عمده صادرات ایران شامل شمش آهن و سنگ های زینتی و خشکبار و حتی آب معدنی و... بوده است.
البته در حال حاضر هم سعودی ها به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم سنگ های زینتی و خاک حاصلخیز ایران را به صورت قاچاق از ایرانی ها خریداری می کنند.
دلیلی هم که این کالا را از ایران خریداری می کنند این است که هیچ کشور دیگری حاضر نمی باشد خاک حاصلخیز خود را به کشور دیگری بفروشد و سنگ های زینتی که عموما با کندن کوه های بلند به دست می آید موجبات تخریب محیط زیست کشورها می شود و در صورتی که آنها بخواهند سنگ های زینتی را به کشور دیگری بفروشند با قیمت های بسیار بالا این نوع سنگ ها را می فروشند در حالی که ایرانی ها آن را با قیمت های بسیار ناچیز به کشورهای همجوار می فروشند.
که عملا این ماجرا یک عیب در صادرات است و نه مزیت.
حتی برخی کشورهای نزدیک ما مانند هند و پاکستان در صورتی که کسی خاک آنها را از کشور خارج کند با حکم جریمه بسیار سنگین و حبس طولانی مدت که می تواند به حبس ابد هم برسد و یا حتی اعدام نیز می توانند مواجه شوند.
امروزه اگر خاک ایران به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس صادر نشود عملا ساخت و ساز در این کشورها با مشکلات بسیار زیادی مواجه می شود و به همین دلیل علیرغم قطع رابطه سیاسی فی ما بین ایران و عربستان سعودی، سعودی ها حاضر می باشند به هر قیمتی شده خاک حاصلخیز ایران را خریداری کنند.
عموما هم در حال حاضر امروزه این خاک به صورت واسطه ای و قاچاق از طریق امارات به عربستان سعودی می رسد که احتمالا پس از بازگشت روابط ایران و عربستان امکان صادرات مستقیم آن میسر باشد.
البته معلوم نیست که آیا در ایران تصمیمی برای منع صادرات چنین کالای استراتژیکی گرفته خواهد شد یا خیر؟
آب معدنی و شمش آهن هم کم و بیش جزو کالای استراتژیک کشور می باشد که صادرات آن بیش از اینکه به نفع کشور باشد عموما به ضرر کشور است ولی خوب ظاهرا برای جبران ما به التفاوت کسری تراز تجاری ناشی از تحریم ها تصمیم بر آن است که هر چه را که می توان صادر کرد، صادر کرد.
به هر حال اگر بحث کالای استراتژیک را کنار بگذاریم امکان صادرات کالا از ایران به عربستان سعودی بسیار بیشتر از امکان صادرات کالای عربستان به ایران است چون عموما عربستان سعودی کالای تولیدی زیادی که مورد نیاز ایرانی ها باشد در اختیار ندارد و بیشتر تولیداتی که عربستان سعودی دارد با قیمت ارزانتر در ایران موجود هست.
هم ایران وهم عربستان سعودی هر دو تولید کنندگان بزرگ نفت و گاز و خرما و... می باشند و طبیعی است که با توجه به ما به التفاوت قیمت ارز برای ایرانی ها مقرون به صرفه نباشد که مثلا خرمای اعلای سعودی را خریداری کنند.
درباره آب میوه های تولید عربستان سعودی که در برهه ای در ایران رواج بسیار زیادی پیدا کرده بود هم باید گفت عملا عربستان سعودی خود تولید کننده این کالا نیست بلکه بسته بندی کالا در عربستان انجام می شود ولی در مقابل ایران خود تولید کننده انواع و اقسام میوه ها می باشد و امکان تولید ارزانتر این کالا در ایران بیشتر است.
به همین دلیل می توان تصور کرد که مزیت تجاری در مبادلات تجاری کما فی السابق بیشتر به سمت ایران باشد تا عربستان سعودی.
البته با توجه به اوج حجم تجارت فی ما بین دو کشور که قبلا مطرح کردیم چیزی حدود 220 میلیون دلار بوده می توان تصور کرد این حجم از تجارت هیچ تاثیری روی اقتصاد ایران نداشته باشد.
اگر این تجارت را با تجارت ایران با امارات متحده عربی که چیزی حدود 30 میلیارد دلار می باشد (15 میلیارد دلار تجارت رسمی و معادل آن تجارت غیر رسمی)، می توان تصور کرد که 220 میلیون دلار کجای تجارت ایران قرار دارد.
البته باید به این نکته توجه داشت که امارات متحده عربی عموما وارد کننده کالای ایرانی نیست بلکه واسطه تجارت ایران است و بیش از 99 درصد این تجارت فقط واسطه گری امارات به حساب می آید.
خالی از لطف هم نیست به این نکته اشاره کنیم که طی یکی دو سال اخیر رقابتی بسیار تنگاتنگ میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای جذب نمایندگی شرکت ها و کمپانی های بزرگ ایجاد شده و عربستان سعودی به زور حجم واردات خود بسیاری از کمپانی ها را وادار کرده برای صادرات کالا به عربستان دفاتر مرکزی خود را در ریاض ایجاد کنند و کالا را مستقیم به بنادر عربستان ارسال کنند و حتی در برخی موارد ورود برخی کالا مانند مثلا ماشین های سواری از طریق بنادر واسطه ای مثل دبی را منع کرده و کمپانی ها را وادار می کند کالای خود را مستقیم به عربستان ارسال کنند.
به این ترتیب می توان تصور کرد که همکاری ایران و عربستان سعودی این بار زمینه واردات کالا به ایران از طریق عربستان سعودی را هم داشته باشد، مخصوصا که فعلا به دلیل تحریم بودن ایران توسط آمریکا امکان ارسال مستقیم بسیاری کالا به ایران میسر نمی باشد.
عملا با توجه به اینکه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مرکز فروش کالای لوکس جهان به حساب می آیند ایرانی ها برای اینکه بتوانند جایی در این بازار داشته باشند باید روی بسته بندی و فرآوری لوکس کالای خود فعالیت بیشتری انجام دهند.
البته تفاوت عربستان سعودی با دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در این است که این کشور جمعیت بیشتری دارد و طبیعتا قشر کمتر برخوردار هم در این بین وجود دارند و اگر ایرانی ها بتوانند روی نیاز کالایی اینها فعالیت کنند امکان داشتن صادرات بیشتر به عربستان برایشان وجود خواهد داشت.
در این بین به نظر می آید طرفین برای ارتقای سطح همکاری های اقتصادی خود باید روی مسائل دیگر مانور دهند.
امروزه صدها هزار ایرانی تمایل دارند برای حج سالانه به عربستان سعودی سفر کنند چه برای حج تمتع و چه برای حج عمره، همچنین صدها هزار سعودی، مخصوصا شیعیان عربستان سعودی، تمایل دارند به ایران و مخصوصا به مشهد و قم سفر کنند.
در صورتی که ایرانی ها موفق شوند در زمینه خدمات گردشگری سطح خدمات خود را بالا ببرند همچنین این امر امکان پذیر است که تعداد زیادی از دیگر اتباع سعودی هم تمایل داشته باشند برای گردشگری به ایران سفر کنند.
طبق برخی مطالعات هر توریست معادل 5000 دلار به صورت میانگین، مستقیم و غیر مستقیم برای کشور درآمد ایجاد می کند.
مشکل ضعف ایران در ارائه خدمات گردشگری به گردشگران خارجی دهه ها است که مورد بحث است ولی متاسفانه تا به حال این معضل حل نشده است.
حتی بسیاری باور دارند اگر ایران روی صنعت گردشگری خود سرمایه گذاری کند و شرایط سفر توریستهای خارجی به ایران فراهم شود این کشور زمینه آن را دارد که به مراتب بیش از سود فروش نفت خود از طریق گردشگری در آمد جذب کند.
زمینه دیگر همکاری های ایران و عربستان سعودی می تواند صادرات خدمات فنی مهندسی ایران به عربستان سعودی باشد.
شرکت های خدمات فنی مهندسی ایران طی سالهای اخیر موفقیت های زیادی در عرصه های بین المللی کسب کرده اند که خوب امکان بهره بردن آنها از این خدمات در عربستان سعودی بسیار زیاد است مخصوصا با توجه به پروژه های بلند پروازانه شاهزاده محمد بن سلمان مثل پروژه “نیوم” که قرار است در آنها صدها میلیارد دلار سرمایه گذاری شود.
طی سالهای اخیر شرکت های فنی مهندسی ایرانی نشان داده اند علاوه بر توانمندی ارائه خدمات با کیفیت و استاندارد جهانی می توانند پروژه های بزرگ را با هزینه های بسیار مناسب تر از کمپانی های دیگر کشورها به انجام برسانند.
ایران همچنین در زمینه ارائه خدمات توریسم سلامت در منطقه نقش اول را بازی می کند و در جهان جزو برترین ها است.
با توجه به نزدیکی مسافت و همچنین کیفیت عالی خدمات توریسم سلامت در ایران می توان تصور کرد که ایران در این زمینه هم بتواند مقصد مناسبی برای درمان به حساب آید.
شاید بتوان گفت مهم ترین گزینه ایران ارائه خدمات ترانزیت کالا از و به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس می باشد.
با توجه به موقعیت ژئو استراتژیک ایران این کشور در مکانی قرار دارد که از مزیت ارتباط ریلی و زمینی بسیاری از کشورهای جهان از اروپا و شرق اروپا گرفته تا آسیای میانه و شرق آسیا با غرب آسیا را دارد.
چند ماه قبل، قطری ها پروژه ای برای ایجاد یک تونل زیردریایی که قطر را به ایران متصل می کند مطرح کرده بودند و در صورت احداث این تونل عملا شبه جزیره عربی از طریق این تونل به ایران متصل می شود و حتی امکان اتصال ریلی ایران و شبه جزیره عربی میسر می باشد و طبیعتا اگر آنها به ایران متصل شوند می توانند بسیار راحت به شرق آسیا و اروپا و روسیه هم متصل شوند.
مضاف بر آنها کویت هم طرحی برای ایجاد یک خط سریع ارتباطی زمینی از طریق عراق به کویت و دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس پیشنهاد داده که در صورت راه اندازی این خط عملا می توان گفت کل کشورهای این حوزه میتوانند به راحتی از طریق ایران به شرق آسیا و اروپا متصل شوند.
همچنین بحث ایجاد خط لوله ای که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بتوانند از طریق آن نفت و گاز خود را به شرق آسیا و اروپا صادر کنند هم عملا در دستور کار قرار دارد، مخصوصا چینی ها که بسیار پیگیر این ماجرا هستند، و در صورتی که این خطوط راه بیافتد ایران از طریق عوارض ترانزیت می تواند چندین برابر درآمد نفتی خود را به دست آورد.
همچنین باید توجه داشت در صورت راه افتادن این خطوط ارتباطی امکان تحریم ایران برای ایالات متحده و کشورهای اروپایی بسیار مشکل خواهد بود چون مزیت این خطوط ارتباطی به مواجهه کشورهای منتفع از این خطوط ارتباطی با آمریکا می چربد.