بسیاری هنوز نمی توانند درک کنند که چرا آمریکایی ها به یکباره تصمیم گرفته اند از افغانستان خارج شوند و نظاره گر اشغال افغانستان توسط طالبان باشند.
آیا در گفتگو هایی که پشت پرده آمریکایی ها با طالبان انجام داده اند توافق هایی وجود داشته که همه از آن بی خبر هستند؟
اینکه آمریکایی ها در دوحه و استانبول با مقامات طالبان که تا همین چند صباح پیش جزو گروه های تروریستی در لیست های آمریکایی به حساب می آمدند نشست و برخواست رسمی داشتند و دولت افغانستان را به این گفتگو ها راه ندادند به این شک و شبهه ها افزود.
به هر حال نا امن کردن افغانستان موجبات نا امن شدن کل منطقه و ایجاد تهدید امنیتی برای چین – پاکستان – ایران و روسیه می گردد.
از سوی دیگر مشاهده می کنیم آمریکا و ناتو تحرکات جدیدی را نیز در عراق و سوریه شروع کرده اند و تلاش دارند جبهه مقاومت را تحریک کنند تا واکنش نشان دهد و درگیری و جنگی جدید در این منطقه راه بیاندازند واحتمالا هم بیش از پانزده هزار زندانی داعشی خود که طی چند سال اخیر در حال شستشوی مغزی آنها بودند را آزاد کنند تا سیاست قدیمی تیم اوباما مبنی بر نا امن کردن منطقه از کانال داعش را ادامه دهند.
حال مقداری به آن سو تر برویم می بینیم که آمریکا و اسرائیل و متحدین عرب آمریکا پشت ایجاد یک سد عظیم در اتیوپی را گرفته اند، امری که می تواند موجبات نابودی مصر و سودان را فراهم کند.
جالب اینکه هم مصر و هم سودان تلاش های زیادی برای اظهار اطاعت از آمریکا و اسرائیل انجام داده اند و اخیرا هم سودان به کشورهای عربی که با اسرائیل رابطه برقرار کرده اند پیوست، اما امتیاز هایی که امیدوار بودند دریافت کنند را دریافت نکردند.
به هر صورت به نظر می رسد در آن منطقه هم احتمالا کار به یک جنگ تمام عیار کشیده شود که احتمالا اولین جنگ آب در منطقه خواهد بود ولی آخرین آنها نخواهد بود و می تواند به دیگر مناطق همجوار نیز سرایت کند.
اینها به کنار اگر به اروپا برویم می بینیم ناتو دقیقا پس از سفر بایدن به اروپا و ملاقات با رهبران کشورهای عضو ناتو برنامه رویارویی با روسیه را در دستور کار خود قرار داده و اوکراین فعلا قربانی این بازی غرب است.
ورود ناتو به دریای سیاه و تحریک روسیه می تواند منجر به شروع یک درگیری و یا جنگ تمام عیار شود که عاقبت خوشی برای کسی ندارد، چرا که همه جنگ های جهانی به بهانه های مشابهی شروع شده.
البته نمی توان اقدامات آمریکا در شرق آسیا مخصوصا در دریای چین و تایوان را نیز نادیده گرفت.
آمریکایی ها در آن منطقه نیز شرایط درگیری و رویارویی را فراهم کرده اند.
همه این نکات را کنار هم بگذاریم یک پازل بزرگ جلوی ما باز می شود که هدف دولت آمریکا از همه این کارها چیست؟
آیا سیاست مداران آمریکایی به این نتیجه رسیده اند که دیگر نمی توانند روی عوامل خود حساب باز کنند و خود باید وارد میدان شوند.
یا اینکه شاید به این نتیجه رسیده اند که اگر رقبای خود را با جنگی تمام عیار نابود نکنند دیگر فاتحه آمریکا خوانده است و به زودی آمریکا جایگاه خود به عنوان ابرقدرت اقتصادی و نظامی جهان را از دست خواهد داد.
به هر صورت مشخص است که رخداد های اخیر بسیار مشکوک می باشد و قطعا این رویکرد آمریکا همه را به سمت و سوی یک جنگ تمام عیار و شاید حتی جنگ جهانی سوق می دهد.