به گزارش اسپوتنیک، خبرگزاری تسنیم در گزارشی از عدم اطمینان به اجرای جریمه کرونایی در ایران خبر داد. وی گفت که آقای روحانی و برخی دیگر از مسئولان دولتی اعلام کردهاند که برای مهار موج سوم کرونا تصمیم گرفتهاند که جریمههای مشخصی برای آنها که از ماسک استفاده نمیکنند درنظر بگیرند.
در این راستا، تحلیل گر این خبرگزاری سه ضعف جریمه کرونایی در ایران را چنین بر می شمارد:
نخست: پیام ضمنی این تصمیم و توضیحات مقامات دولتی آن است که مردم مهمترین مقصر تشدید کرونا هستند؛ لذا اگر ماسک زدن رعایت شود، بر بحران هم فائق خواهیم بودآیا دولتی که میتوانست سفرها را محدود کند، دورکاری کارمندان را بهتر ساماندهی کند، اجتماعات مترو و اتوبوسها را مدیریت کند، میزان تستهای کرونا را افزایش دهد و دهها کار دیگر از این دست، مقصر و قاصر است یا مردمی که بسیاری از آنها برای لقمهای نان، به مهلکهی جان رفتهاند؟
دوم: این تصمیم در عمل هم به نظر میرسد که غیرکاربردی و غیرعملی است. میگویند اگر راننده تاکسی یا مسافر آن تاکسی ماسک نزده باشد، راننده و مسافر جریمه میشوند؛ به فرض راننده با استناد به پلاک ماشین جریمه شد، مسافر اگر کارت ملی به شما نشان نداد چه میخواهید بکنید؟ با او وسط خیابان کتککاری خواهید کرد.
از این مهمتر، برخی از مردم واقعاً ممکن است از آنجا که پولی برای تهیه ماسک ندارند، از آن استفاده هم نکنند.
سوم: این تصمیم حتی در صورت عملی و اجرایی بودن ، بازهم احتمالاً تاثیرات مثبتی نخواهد داشت. استیون لویت و استیون دابنر در کتاب معروف Freakonomics (که به اقتصاد ناهنجاریهای پنهان ترجمه شده) می نویسند که با اعمال جریمه، در واقع انگیزه فراد تغییر کرده است.
فردی که عامدانه به شیوع کرونا کمک میکند درواقع در فاجعهای مثل قتل احتمالی دیگران مشارکت کرده، حال اگر حد و سطح خطای او را در حد 50 یا 200 هزار تومان کاهش دهیم، چه بلایی بر سر «انگیزه» رفتاری انسانها خواهد آمد؟ آیا اساساً به چنین مسائلی فکر شده است؟