ولادیمیر ساژین خاورشناس مطرح روس در این خصوص چنین می نویسد: رویداد بعدی در این روند توافقات اسرائیل با امارات متحده عربی و بحرین در مورد برقراری روابط دیپلماتیک و توسعه همکاری در بسیاری از زمینه ها، از حوزه نظامی و اقتصادی گرفته تا گردشگری بود. دانشمندان علوم سیاسی این توافق نامه ها را به افتخار پدر مقدس 3 دین توحیدی - مسیحیت ، یهودیت و اسلام "توافق های ابراهیم" خواندند.
به یاد می آوریم که در میان کشورهای عربی ، مصر در سال 1979 با اسرائیل و در سال 1994 با اردن ارتباط برقرار کرد. و اکنون، در 15 سپتامبر سال 2020 ، امارات و بحرین به آنها پیوستند. به گفته تحلیلگران، حالا نوبت سودان، عمان و مراکش است و به احتمال قوی، ریاض که نه تنها عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل را تأیید می کند، بلکه "معامله قرن" دونالد ترامپ را که طرفدار اسرائیل است نیز تأیید می کند، همچنین در آینده ای قابل پیش بینی به دنبال یک رابطه رسمی با اسرائیل خواهد بود و پس از آن بیش از 60٪ از تمام اعراب با اسرائیل رابطه تمام عیار خواهند داشت.
بدون شک، نقطه عطف در پیشرفت اوضاع در خاورمیانه برقراری روابط دیپلماتیک بین دولت اسرائیل و پادشاهی عربستان سعودی، کشور پیشرفته در جهان اسلام سنی و بزرگترین صادرکننده نفت جهان خواهد بود.
مدت هاست که ریاض در زمینه های مختلف با اسرائیل تماس غیر رسمی دارد. چند سال پیش، یکی از دانشمندان برجسته علوم سیاسی سعودی در حاشیه یک کنفرانس علمی به نویسنده این مطلب گفت که دشمن واقعی عربستان ایران است و نه اسرائیل که ریاض با آن ارتباط محکمی دارد. درست است، این روابط تبلیغ نمی شود، زیرا همانطور که آن فرد سعودی اشاره کرد، در شرایط تبلیغات ضد اسرائیلی چندین ساله، این امر ممکن است توسط "خیابان عرب" و نه تنها در عربستان، بلکه در سراسر جهان عرب سوتفاهم ایجاد کند.
اما اخیراً ، روابط بین عربستان و اسرائیل در حال گسترش است و تلاش هایی برای فراهم ساختن محیط خویشتن داری نسبت به این کشور، در درجه اول در "خیابان عرب" انجام شده است.
مثلا، در تاریخ 5 سپتامبر، عبدالرحمن السودیس امام مسجد جامع مکه، در خطبه ای که از تلویزیون دولتی در عربستان پخش شد، در مورد چگونگی مهربانی پیامبر اسلام با همسایه یهودی خود صحبت کرد و از مسلمانان خواست تا از "احساسات پرشور و اشتیاق شدید" نسبت به یهودیان پرهیز کنند.
ریاض نه تنها در حال انجام کارزار ارتقا خویشتن داری عرب نسبت به یهودیان است، بلکه در حال انجام عملیاتی برای کاهش نفوذ فلسطینیان، در درجه اول اعضای حماس در عربستان است. مثلا در فوریه سال 2020. سرویس های ویژه عربستان ده ها فلسطینی را که اکثر آنها کودکان و بستگان کسانی بودند که قبلاً پس از فوریه 2019 دستگیر شده بودند، دستگیرکردند.
در این رابطه، یک مقام حماس از نوار غزه که نامش فاش نشده است ، گفت که دستگیرشدگان ده ها سال در عربستان سعودی زندگی کرده و بازداشت آنها غیرموجه بوده است. وی عربستان سعودی را متهم کرد که "اکنون همه کسانی را که " با مقاومت در برابر اشغال فلسطین توسط اسرائیل در ارتباط هستند" مورد پیگرد قرار می دهد.
تماس های سعودی ها، اسرائیلی ها و یهودیان از کشورهای دیگر افزایش یافته است. در اوایل سال جاری، محمد العیسی وزیر سابق عربستان و دبیرکل اتحادیه جهانی مسلمانان ، از آشویتس بازدید کرد، جایی که بیش از 1 میلیون یهودی توسط نازی ها قتل عام شدند. در ماه ژوئن، او در کنفرانسی به میزبانی کمیته یهودیان آمریکا خواستار جهانی عاری از "اسلام هراسی و یهود ستیزی" شد. جارد کوشنر یهود قومی ، داماد و مشاور ارشد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، رابطه نزدیکی با محمد بن سلمان بن عبدالعزیز آل سعود ولیعهد عربستان دارد. ولیعهد بر پدر 84 ساله خود، سلمان بن عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود و کل سیاست داخلی، خارجی و اقتصاد کشور تأثیر فوق العاده ای دارد.
در فوریه سال 2020 به دعوت خانواده سلطنتی، هیئتی متشکل از 55 نماینده سازمان های یهودی آمریکا از عربستان سعودی بازدید کرد. آنها درباره تهدید ایران، "معامله قرن" توسط دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و همچنین روابط عربستان سعودی و اسرائیل گفتگو کردند. آنها درباره تهدید ایران، "معامله قرن" امضا شده توسط دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و همچنین روابط عربستان سعودی و اسرائیل گفتگو کردند. مقامات عربستان سعودی اظهار داشتند که علاقه مند به نزدیکی با اسرائیل هستند. تاریخ مشخصی ذکر نشده است. مقامات عربی همچنین خواستند اطلاعات مربوط به این دیدار تا زمان پایان بازدید اعلام نشود.
یوسی کوهن رئیس سرویس ویژه اسرائیل موساد بدون شک با رهبران عالی عربستان ارتباط مستقیم دارد. یوسی کوهن در مورد ملاقات خود با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی گفت: "ترجیح می دهم چیزی توضیحی ندهم" ، با این حال ، او اعلام کرد: "عربستان سعودی در راه بسوی عادی سازی روابط با اسرائیل است."
باید گفت که برخلاف پدرش سلمان بن عبدالعزیز آل سعود، ولیعهد محمد بن سلمان برای تعمیق همکاری های غیررسمی با اسرائیل آماده است. در اینجا البته نباید جنبه اقتصادی را فراموش کرد. ابتکارهایی که توسط شاهزاده سلمان آغاز شده است به فناوری بالا ، مدیریت صالح و سرمایه گذاری در همه زمینه ها نیاز دارند. اسرائیل نیز به نوبه خود آماده توسعه تجارت خود با کشورهای عربی است. یکی از اهداف ولیعهد سلمان - تبدیل گذرگاه ملک فهد بین بحرین و عربستان به یک کانال اقتصادی و تجاری مستقیم میان اسرائیل و عربستان است. توافق های اسرائیل با امارات و بحرین در حقیقت پلی سیاسی و اقتصادی بین اسرائیل و عربستان سعودی است. پروژه های مهم مشترک انرژی و مخالفت با تهران، که نفوذ آن در منطقه به طور محسوسی افزایش یافته است، باید پایه و اساس روابط جدید دو کشور را تشکیل دهد.
اکنون اسرائیل به عربستان و امارات پیشنهاد می کند که خطوط لوله تنه ای را که از طریق آنها مواد خام (نفت یا گاز) از خلیج فارس به بندرهای اسرائیل (ایلات در ساحل دریای سرخ و اشکلون در سواحل مدیترانه) منتقل می شود، استوارکنند. سپس این خطوط لوله به سمت اتحادیه اروپا ادامه می یابد. بنابراین کشورهای عربی می توانند هزینه های زیادی را در مقایسه با حمل و نقل توسط تانکر صرفه جویی کنند و همچنین از گلوگاه های موجود در تنگه های هرمز و باب المندب ترسی نداشته باشند. علاوه بر این، خطر حملات به تانکرها حامل مواد خام توسط شورشیان از یمن ، دزدان دریایی از سومالی یا بچه های از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران کاملاً منتفی خواهد شد.
در هفته های اخیر، همایش های سطح بالایی در مورد این پروژه برگزار شده است. قابل توجه است که شرکت اسرائیلی فعلی که زیرساخت های آن به عنوان پایه و اساس پروژه آینده، برگزیده شده است، مخفف عنوان خود را تغییر نداده ولی محتوای آن عوض شده و چنین خوانده می شود: EAPC دیگر شرکت خط لوله Eilat Ashkelon نیست، ولی شرکت خط لوله اروپا و آسیا است.
اما رابطه اسرائیل با پادشاهی های عرب خلیج فارس محدود به هیدروکربن ها نیست و شامل فناوری های پیشرفته ، انرژی ، کشاورزی ، آبیاری ، مراقبت های بهداشتی ، تجارت ، گردشگری و همکاری های نظامی- فنی است. مثلا ، امارات متحده عربی امیدوار است که جدیدترین هواپیمای جنگی F 35 آمریکایی ، سیستم دفاع ضد موشکی گنبد آهنین اسرائیل و بسیاری از سلاح های دیگر را بدست آورد.
مسلما، توافق ابراهیم شکاف دیرینه در خاورمیانه را آشکار کرد. در یک طرف مصر، اردن ، بحرین ، امارات متحده عربی قرار دارند که قبلا قراردارهایی را با اسرائیل امضا کرده اند. به آنها می توان سودان ، عمان ، مراکش و عربستان سعودی را اضافه کرد. از طرف دیگر - فلسطین ، ایران ، ترکیه و کشورهای عربی هستند که به دلایل مختلف برای اتحاد با اسرائیل آماده نیستند.
موضع قطر جالب است. این کشور به حمایت از القاعده ، اخوان المسلمین ، طالبان ، حماس ، داعش متهم شده است. در نتیجه ، در سال 2017 ، متحدین در شورای همکاری کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ، به جز عمان و همچنین بسیاری دیگر از کشورهای عربی ، قطر را به مداخله در امور داخلی کشورهای منطقه و گسترش ایدئولوژی تروریستی متهم و روابط خود را با آن قطع کردند. اما قطر روابط خوبی با جمهوری اسلامی ایران و ترکیه دارد. ترکیه در حال تکمیل دومین پایگاه نظامی خود در آنجا، در کنار طارق بن زیاد در جنوب پایتخت این کشور- دوحه است. در همان زمان، بزرگترین پایگاه نیروی هوایی آمریکا در خاورمیانه ، العودید ، در اینجا قرار دارد و قطر با دولت فعلی ایالات متحده روابط خوبی دارد.
قطری ها به جلوگیری از درگیری ها در نوار غزه کمک می کنند، که اسرائیل تا حدودی به آنها وابسته شده است و بنابراین کانال های ارتباطی خود را با قطر حفظ می کند.
همه تحلیل گران سیاسی تأکید می کنند که توافقات اسرائیل و عربستان سخت ترین مشکل فلسطین را حل نمی کند. این مشکل، بطور مستقیم و غیرمستقیم، بر کلیه فرایندهای سیاسی در خاورمیانه تأثیر می گذارد. این همان چیزی است که مخالفان عادی سازی مناسبات اعراب و اسرائیل به آن اشاره می کنند.
رهبران ایران کشورهای عربی را به خاطر برقراری روابط با اسرائیل به شدت محکوم کردند و آنها را خائن و همدست در تمام جنایات صهیونیست ها خواندند. با این حال مواضع ایران تضعیف شده است. ایران در تشکیل ائتلاف کشورهای عربی آماده برای نابودی "دولت صهیونیستی اسرائیل" و حل مشکل فلسطین مطابق با طرح آیت الله خمینی ناکام ماند.
توافقات اعراب و اسرائیل گام دیگری در جهت شکل گیری اتحاد عملاً بین اسرائیل و سلطنت های اهل سنت خلیج فارس و برخی دیگر از کشورهای عربی علیه دشمن مشترکشان، ایران شیعه بود. سوزان مالونی، معاون رئیس و مدیر سیاست خارجی در موسسه بروکینگز خاطرنشان کرد: "رهبر معظم ایران، آیت الله علی خامنه ای، به اندازه چشمگیر شایسته سپاسگذاری است، چراکه همانا او بود که شرایط را برای رایزنی در مورد مسائل امنیتی و همکاری بین کشورهای حوزه خلیج فارس و اسرائیل فراهم کرد."
ترکیه به رهبری رئیس جمهور رجب اردوغان سیاست حیله گرانه ای را دنبال می کند. آقای اردوغان در مخالفت با عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل، فرصتی دیگر را بدست می آورد تا رهبر "خیابان اسلامی" شود و نبرد در دفاع از فلسطینی ها را رهبری نماید (در صورت لزوم ، حتی همراه با ایران).
بدین سان، در طول دهه ها، بسیاری از کشورهای عربی در گفتار و تبلیغات به اسرائیل حمله کردند، اما در واقع رویکردهای دو جانبه فردی را در روابط با این کشور دنبال کردند. اکنون می توان گفت که شکاف جهان عرب و مسلمان به طور کلی بر سر مشکلات فلسطین و اسرائیل شکل رسمی به خود گرفته است. تعداد فزاینده ای از کشورهای عربی علاقه مند به عادی سازی روابط با اسرائیل و به رسمیت شناختن آن هستند. چنین روندی می تواند به طور بنیادی تصویر این منطقه را تغییر دهد. این که آیا تصویر منفی باشد یا مثبت، آینده نشان خواهد داد.