می توان گفت که مهم ترین دلیل برای این رفتار این رسانه ها شکست مفتضحانه ای می باشد که پروژه های چند ساله موسوم به پروژه های عنکبوت و نمرود بوده.
با توجه به اینکه توضیح مفصل توسط برخی دوستان در رسانه های اجتماعی در مورد این دو پروژه منتشر شده بنده فقط خلاصه ای از آنچه منتشر شده را بازگویی می کنم تا آنهایی که در جریان نیستند در جریان قرار گیرند.
در واقع سیستم های امنیتی ایران یک رکب امنیتی پیش بینی نشده به این پروژه های امنیتی که توسط برخی کشورهای عربی و اسراییل و ایالات متحده طراحی شده بود وارد کردند و هنوز اینها هاج و واج مانده اند که چه شده.
طبق طرح موسوم به طرح عنکبوت قرار بود از جنگ نرم برای بی ثبات سازی داخل ایران طی مدتی که سقف آن سه سال می باشد استفاده شود و ابزار های آن جنگ های سیاسی – اقتصادی – مالی – سایبری – رسانه ای – روانی و حقوقی بر علیه ایران بوده و ملیاردها دلار پول توسط برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای آن رصد شده.
ظاهرا بر اساس این طرح قرار بوده تعدادی از ایرانی ها اجیر شوند و برای ساعت صفر آماده باشند ساعتی که باید بر اساس آن به خیابان ها می آمدند و بر اساس نقشه های ترسیم شده هرگونه اعتراضاتی را به شورش مردمی بر علیه نظام تبدیل کنند و با حمایت سیاسی ایالات متحده و متحدین آن در نهایت بتوانند نظام در ایران را سرنگون کنند و موجب تجزیه ایران و ایجاد جنگ داخلی شوند تا ایران به جایی برسد که دیگر قدرتی که بتواند در قبال آنها قد علم کند نباشد.
طبق این طرح که اخیرا اطلاعاتی در مورد آن در رسانه ها نیز منتشر شده حدود 2500 نفر به عنوان سرشاخه آموزش دیده اند تا اقدامات لازم را انجام دهند.
حجم زیادی هم اسلحه و بمب از کشورهای همجوار به اشکال مختلف به ایران قاچاق شده بود وبه آنها آموزش داده بودند تا به سمت معترضین و نیروهای امنیتی تیر اندازی کنند تا هر دو طرف را به جان هم بیاندازند و همچنین به پاسگاه های نیروی انتظامی حمله کنند و سلاح های این پاسگاه ها را به سرقت ببرند تا اعلام کنند که مردم از این طریق سلاح به دست آورده اند و مقاومت مسلحانه می کنند.
در نهایت هم هدف این بود که احساسات قومی و مذهبی میان ایرانیان را تحریک کنند تا اقوام مختلف ایرانی را به جان هم بیاندازند و کشور پس از سقوط نظام وارد یک جنگ داخلی شود ، چیزی شبیه لیبی.
تست اولیه این نقشه ها را در عراق انجام دادند و به شکل غیر قابل باوری تا حدی موفق بودند و توانستند مردم عراق را به جان دولت بیاندازند.
به هر حال وقتی خون ریخته می شود مساله فرق می کند و بسیاری افراد مخصوصا در شهرستان هایی که دیدگاه های عشیره ای هنوز حاکم است می تواند منجر شود بسیاری افراد دیگر هم به خیابان ها بیایند.
طبق این اطلاعاتی که بخش هایی از آن منتشر شده بازداشت آقای روح الله زم منجر به آن شد که سازمان های امنیتی ایران توانستند به اطلاعات بسیار با ارزشی در مورد ساختار این شبکه به دست آورند و همزمان سازمان اطلاعات ترکیه "میت" اطلاعات بسیار ارزشمندی را در اختیار ایران قرار داد که بر اساس آن تعداد زیادی از ایرانی ها به ترکیه سفر کرده اند و بعد توسط آمریکایی ها به کشورهای دیگر جهت آموزش منتقل شده بودند و سپس مجددا به ایران برگشته اند.
تعداد زیاد این افراد شک و شبهه های زیادی را برای ترکیه ایجاد کرده بود که بر اساس آن حکومت آن صلاح دید مراجع امنیتی ایران را نیز در جریان قرار دهد.
و شاید برخی هنوز سخنرانی اخیر آقای اردوغان که در آن به تلاش آمریکایی ها و متحدینشان برای انتقال اتفاقات عراق به ایران اشاره کرده بود را به یاد داشته باشند.
نمی توان تصور کرد که آقای روحانی و یا دولت مردانی که همراه وی تصمیم گرفتند قیمت سوخت را افزایش دهند از این ماجراها بی خبر بودند و یا اینکه منتظر اعتراضات مردمی نبودند.
در هر جای جهان که قیمت سوخت افزایش می یابد مردم اعتراض می کنند و طبیعی بود در ایران هم چنین اتفاقی پیش آید اما نیروهای امنیتی در این ماجرا در شکار عوامل دشمن بودند و نه معترضان.
احتمالا هم به همین دلیل بود که وقتی اعتراضات به افزایش قیمت بنزین شروع شد مراقبین متوجه شدند که برای اولین بار در جریان همه اعتراضات قبلی که پیش آمده بود نیروهای وابسته به سپاه پاسداران در مقابل معترضین حضور نداشتند و فقط نیروی انتظامی حضور داشت چون ظاهرا ماموریت نیروهای سپاه چیز دیگری بود، بازداشت عوامل نه برخورد با معترضین.
تصمیم قطع سراسری اینترنت هم به این دلیل بود که ارتباط این عوامل هم با یکدیگر و هم با فرماندهی شان که در کشورهای حاشیه خلیج فارس مستقر بود قطع شود و حتی ارتباط خط های خارجی در ایران هم قطع شد، یعنی رومینگ برای همه غیر فعال شد تا اینها نتوانند از خطوط خارجی درون ایران استفاده کنند.
به این ترتیب چون این عوامل ارتباطات خود را از دست داده بودند مجبور بودند خودسر و بدون هماهنگی با یکدیگر عمل کنند و به میدان بیاید و اینجا بود که مشاهده شد عموم مردمی که معترض افزایش قیمت بنزین بودند پس از یکی دو روز اعتراض به خانه های خود برگشتند اما آنهایی که عوامل نفوذی بودند تلاش کردند اعتراضات را به آشوب تبدیل کنند و خوب بنا به نقشه های سابق خود عمل کردند.
اینها علاوه بر کشتن افرادی از دو طرف و حمله به مراکز حساس عمومی قرار بود تصاویری را به صورت حرفه ای از شورش ها تهیه کنند و از طریق رسانه های مخالف نظام منتشر کنند تا درون کشور را ملتهب کنند اما چون اینترنت و ارتباطات اینها قطع بود فیلم های آنها بلا استفاده ماند و مشاهده شد که در این مرحله بسیج و سپاه پاسداران ورود کردند و پس از اینکه نیروهای اطلاعاتی توانسته بودند نفوذی ها را شناسایی کنند اقدام به بازداشت آنها نمودند.
نمی شد انتظار داشت که این دستگیری ها بدون مقاومت باشد چون عوامل نفوذی هم مسلح بودند هم امیدوار بودند با مقاومت خود فرصت داشته باشند تا یا فرار کنند و با دریافت گرین کارت کذایی به خارج بروند و یا اینکه نیروی کمکی برایشان برسد.
حال همه آنهایی که در ایران زندگی می کنند می توانند شهادت دهند که خبری در این مملکت نیست و تقریبا همه چیز تمام شده، البته ظاهرا بازداشت ها ادامه دارد و تعداد زیادی از این عوامل هنوز فراری هستند اما مشاهده می کنیم که رسانه های وابسته به آمریکا و متحدین آن اصرار دارند این مساله را القا کنند که هنوز شورش ها ادامه دارد و فیلم هایی را که عوامل آنها هفته قبل ضبط کرده بودند را پشت سر هم تکرار می کنند.
آنها امیدوار هستند به این ترتیب اوضاع در ایران را متشنج سازند و با ایجاد فضای کاذب بتوانند باز هم برخی را گول بزنند و به خیابان ها بکشانند.
رسانه های بین المللی هم که شاهد این ماجرا هستند دیگر به مسایل مهم تر مجبور هستند بپردازند.
برخی حقوق بگیران آمریکا و متحدین آن نیز تلاش دارند با انجام برخی گردهمایی ها در برخی کشورها این ذهنیت را ایجاد کنند که شورش ها ادامه دارد.
اما ماجرا دیگر تمام شد، در ایران خبری نیست.