در فعالیت سیاسی، رهبر پیشین کوبا به همان اندازه شدید مانند جبهه عشقی عمل می کرد. تمام 90 سال زندگی او پر از احساسات بود. براساس اطلاعات نیویورک پست ، وی بیش از 35 هزار رابطه عشقی داشته است، در مورد برخی او اعتراف کرد ، در حالی که دیگران را پنهان می نمود.
می دانیم که کوبایی ها درباره امور عاشقانه فیدل کاسترو اطلاعات کمی داشتند. شاید این کار به دلایل امنیتی انجام شده باشد، یا او نمی خواست زندگی سیاسی را با زندگی خصوصی مخلوط کند. زمانی گابریئل مارسیا مارکز(Gabriel García Márquez) نویسنده کلومبیایی، دارنده جایزه نوبل (در 2014 مرد)، دوست کاسترو، گفت: "او چنان با دقت از زندگی شخصی خود محافظت كرد كه سرانجام به راز اصلی افسانه او تبدیل شد.
حقایق شناخته شده
این رمز و راز همیشه او را همراهی می کرد. حتی در سالهای آخر عمر ، ابتدا اطلاعات مربوط به وضعیت سلامتی وی "راز دولتی" اعلام شد. فقط نزدیکان حقیقت را می دانستند: همسر، فرزندان و برخی از اعضای خانواده و دوستان.
این رابطه به دلیل خیانت های دائمی فیدل خیلی محکم نبود. با این حال ، آنها به این دلیل از هم جدا نشدند. در حالی که کاسترو در سال 1953 به دلیل حمله ناموفق به پادگان مونکادا در زندان بود ، دید که همسر وی در لیست کسانی که توسط وزارت کشور باتیستا پرداخت می شود ، قرار دارد. او خواستار طلاق شد.
چند سال بعد، در سال 1961، او به پای دالیا سوتو دل وال ، افتاد كه با وی 5 پسر داشت: الخاندرو ، الِكس ، آنتونیو ، الِكسیس و آنهل. او به عنوان "بانوی اول نامرئی" شناخته شد زیرا سعی می کرد از زندگی عمومی دوری جوید.
معشوقه های ناتمام
بدون شک یکی از مهمترین زنان زندگی رهبر کمونیستی کوبا سِلیا سانچز(Celia Sánchez) بود که او در سال 1957 با وی ملاقات کرد. او اولین زن چریک و دست راست و همراه فیدل بود که بدون شک دستورات را انجام می داد. وی در قیام کاسترو نقش اساسی داشت، در جنگها نقش مهمی داشت و سرانجام در دبیرخانه هیئت رئیسه شورای وزیران کوبا جایگاه مهمی گرفت. سلیا یکی از محبوب ترین دوستداران کاسترو شد و بیش از دو دهه در انقلاب مشارکت داشت.
فیدل کاسترو با ماریا لابورد (María Laborde)، فعال و مادر پسرش ، خورخه آنهل رابطه دیگر عشقی را آغاز کرد. با این حال ، رهبر کوبا هرگز خود را محدود نکرد و با زنان متنوعی دیدار می نمود. نمونه آن رابطه عاشقانه او با بازیگر آمریکایی آوا گاردنر است که یکی از اسطوره های سینمای آمریکا محسوب می شود.
تنها محبوب کاسترو که به سود خودش با او رابطه برقرار کرد ، یک جاسوس آمریکایی ماریتا لورنز (Marita Lorenz) بود که سرانجام نیز عاشق او شد. داستان او مانند یک فیلم است. ماریتا ریشه های آلمانی و آمریکایی دارد ، او قربانی رژیم نازی بود ، وقتی هفت ساله بود، از اردوگاه کار اجباری فرار کرد. پس از جنگ جهانی دوم ، وی به همراه خانواده به ایالات متحده مهاجرت كرد.
در آنجا او مامور سیا شد. وظیفه او نزدیکتر شدن به کاسترو بود تا دشمن را از نزدیک بشناسد. این امر باعث شد ماریتا عاشق فیدل شده و باردار گردد. این عواقب به هیچ وجه او را آزار نمی داد. گفته شد که سقط جنین کرد، اما بعد از سالها معلوم شد که پسری به دنیا آورد ، اما بعد از زایمان او را از وی گرفتند.
پس از چندی ، دولت آمریكا دوباره ماریتا را استخدام می كند و به او دستور می دهد كه عاشق خود را بكشد. بعد از سال ها ماریتا در یک مصاحبه اعتراف کرد: "من نتوانستم این کار را انجام دهم. من هنوز عاشق او بودم".
بدیهی است که زندگی جنسی رهبر انقلاب کوبا بسیار طوفانی بود ، اگرچه رقم 35 هزار زن معشوقی که روزنامه "نیویورک پست" از آن ذکر می کند ، بسیار بالا است. اما این اولین بار نیست که کسی در تلاش است به زندگی نامه فیدل کاسترو رنگ بیشتری بدهد. بنابراین ، می گویند که وی از 600 حمله ترور جان سالم به در برد و اولین سیگار را در سن 14 سالگی کشید.