شاید برخی متوجه نبوده باشند که ماجرای توقیف کشتی گریس 1 که بعدا نام اش را به آدریان دریا تغییر داد چه روند قضایی ای را پشت سر گذاشت و کار فقط در دادگاه های جبل الطارق مورد بحث قرار نگرفت بلکه حتی در سطح بسیار از مراجع حقوقی و قضایی اتحادیه اروپا هم به چالش کشیده شد، چون انگلیسی ها مدعی بودند در حال پیاده سازی تحریم های اتحادیه اروپا بر علیه سوریه هستند و خوب چالشی که مطرح بود این بود که آیا اصلا این تحریم ها قابل اعمال بر علیه طرف ثالت هستند یا نه؟
همچنین کشورهای جهان با رفتار انگلیس که می تواند نظم جریان کشتیرانی بین المللی را به هم بریزند نیز شدیدا مخالف بودند و به همین دلیل نه با انگلیس و نه با ایالات متحده در طرح ایجاد ائتلاف دریایی همکاری کردند و حتی با ماجراجویی های تندروهای آمریکایی به مخالفت پرداختند.
دلیل اینکه انگلیس دیگر توان ادامه توقیف کشتی ایرانی را نداشت این بود که هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی شدیدا در فشار بود.
هزینه های اقتصادی شدیدا برای انگلیس بالا رفته بود و کشتی هایش جرئت ورود به دریای عمان و خلیج فارس را نداشتند وعلاوه بر اینکه هر کشتی مجبور بود بیش از ده برابر هزینه بیمه پرداخت کند از لحظه ای که وارد این منطقه می شدند تا زمان خروج باید دست رو دلشان می بود که مبادا اتفاقی برایشان پیش آید.
طبیعتا حتی خدمه هم هزینه های مضاعف مطالبه می کردند تا وارد این منطقه شوند.
همه این ماجراها دست به دست هم داد تا اینکه انگلیس مجبور شود در نهایت تصمیم بگیرد عطای ماجرا را به لقایش ببخشد.
حال اگر به سوال تیتر مقاله بخواهیم پاسخ دهیم بدیهی است که نیروی دریایی ایالات متحده به راحتی می تواند کشتی غیر مسلح آدریان دریا را در وسط دریا متوقف و یا حتی مصادره کند.
پس از اینکه دادگاه جبل الطارق حکم رفع توقیف این کشتی را صادر کرد مشخص شد که این کشتی هیچ تخلف قانونی ای انجام نداده و اینکه ایالات متحده بخواهد قوانین داخلی خود را بر دیگر کشورها به زور تحمیل کند مساله ای است که می تواند کل جهان را بر علیه ایالات متحده بسیج کند.
اگر کشورها بخواهند چنین چیزی را قبول کنند پس هر دادگاهی از فردا می تواند حکم توقیف یک کشتی کشور دیگری را صادر کند و این ماجرا باب شود که کشورها کشتی های یک دیگر را در دریاها توقیف کنند و همه کنوانسیون های بین المللی در مورد آزادی تردد کشتی ها در دریاها را زیر پا بگذارند.
آمریکایی ها شاید بتوانند کشتی ایرانی را توقیف کنند اما در صورتی که چنین کاری را انجام دهند آنوقت این حق را به ایران می دهند که کنوانسیون های بین المللی را نادیده بگیرد و هر دادگاهی در ایران می تواند حق داشته باشد حکم توقیف یک کشتی را صادر کند و طبیعتا نیروهای مسلح ایران ملزم به اجرای حکم دادگاه ها می باشند.
بر عکس بسیاری از تنگه های جهان که مسیر های پر عمقشان در وسط قرار دارد در مورد تنگه هرمز مسیر های پر عمق یکی درون حریم آبی ایران است و دیگری حریم آبی عمان.
حال اگر آمریکا بخواهد کنوانسیون دریاها را زیر پا بگذارد ایران نیز حق آن را پیدا می کند تا این کنوانسیون را زیر پا بگذارد و هر کشتی ای مخصوصا کشتی های آمریکایی را توقیف کند.
دو ماجرای توقیف کشتی انگلیسی وسرنگونی پهباد آمریکایی ثابت کردند که ایرانی ها هیچ ابایی از ورود به رویارویی ندارند و اگر دستور صادر شود نیروهای مسلح ایران هر چند کشتی که نیاز باشد را توقیف خواهند کرد و تصور اینکه کشتی های نظامی آمریکا در منطقه می توانند جلوی نیروهای مسلح ایران را بگیرند تصوری بسیار اشتباه می باشد.
آمریکایی ها یا مجبور خواهند بود مانند انگلیسی ها به تماشا بنشینند یا اینکه با ایرانی ها درگیر شوند و جنگ راه بیافتد.
فعلا به نظر نمی رسد که آمریکایی ها در صدد هستند با ایران وارد جنگ شوند، حد اقل در دوره اول ریاست جمهوری آقای ترامپ و پیشاپیش انتخابات.