اسپوتنیک: از قرار نقشه هایی که نیوزویک و نیویورک تایمز در باره آنها آشکارا می نویسند، تاریخ، بخش رادیکال دولت ترامپ را به چیزی نیاموخته است. بسیاری در کاخ سفید واقعا معتقدند که یک جنگ برق آسا و بدون تلفات پرسنل آمریکایی را می توان آماده کرد و در آن تقریبا بدون تلفات و به سرعت به پیروزی رسید.
توضیح منطق دوم که احتمال بیشتری دارد: طرفداران چنین اقدام خشونت آمیز علیه ایران به خوبی می دانند که هیچ "پیروزی برق آسا" نخواهد بود. ولی باید کاری کرد تا پای ترامپ به جنگ کشانده شده و برای اینکه به جنگ دست بزند باید به او دروغ های شاخدار گفته شود.
جالب اینجا است که در حال حاضر الگو پیشین تهیه مقدمات جنگ بکار برده نمی شود وقتی که رسانه ها و منابع دیپلماتیک برای اتهام کشور هدف تجاوز عنقریب مقدار انبوه اطلاعات کذب را تهیه کرده و پخش می کنند. علیرغم تمام تلاش های رسانه ها و سرویس های ویژه آمریکا، حتی نمایندگان متحدین آمریکایی که به آنها کمک کردند تا صربستان، لیبی و عراق در زمان خود غرق در خون شوند، می گویند که "اطلاعات" آمریکا درباره تهدید از سوی ایران تایید نشده است.
هفته نامه آمریکایی نیوزویک، تصورات "کرکس های" آمریکایی درباره چگونگی وادارسازی ایران به تسلیم شدن را چنین توصیف می کند: "یک منبع پنتاگون گفت که گزینه ها شامل یک سلسله از حملات موشکی است تا تهران را مجبور کنند پشت میز مذاکره با واشنگتن بنشیند." یکی از مقامات آشنا با طرح ها گفت: "صرفنظر از لفاظی های تهران، هنگامی که شما 500 موشک در روز دریافت می کنید، به شما لطمه زیادی وارد می شود. این هدف این است. هنگامی که حریف شما ضعیف است، شما سود بیشتر را دریافت می کنید."
در عین حال، اگرچه نیوزویک ادعا می کند که اقدامات جاری (با انتقال نه تنها موشک به منطقه خلیج فارس، بلکه با اعزام 120هزار سرباز آمریکایی "در صورت تشدید وخامت اوضاع") در واقع نشانه ای از جنگ قریب الوقوع نیست، عقل سلیم و تجربه تاریخ 30 سال گذشته به روشنی نشان می دهد که واشنگتن در حال تدارک و پیاده کردن سناریوی نظامی است و او آغازگر انتقال این درگیری به مرحله "داغ" خواهد بود.
رئيس جمهور آمريکا نه تنها به خاطر نارضايتی مردم از سياست های اقتصادی دولت اوباما بلکه به دليل تعهدات بسيار روشنی روی کار آمد که از نظر راه حل قطعی "مشکل ايران" بر عهده خود گرفته بود. این وعده ها نقش مهمی را در حمایت لابی نظامی — صنعتی آمریکا و دیگر بازیگران پس پرده سیاستی آن کشور ایفا کرد. اکنون ظاهرا زمان پرداخت صورتحساب ها رسیده است — حتی با وجود این واقعیت که هرگونه مداخله نظامی علیه ایران به منبعی از مشکلات جدی اقتصادی و نظامی تبدیل خواهد شد.
در همین حال، جنگ با ایران به ناچار منجر به افزایش قیمت نفت خواهد شد و نه تنها به دلیل کاهش صادرات ایران بلکه به دلیل این واقعیت که تردد کشتی ها در خلیج فارس در معرض خطر قرار خواهد گرفت. علاوه بر این، در چارچوب "پاسخ نامتقارن" به تجاوز آمریکا، ممکن است عناصر کلیدی نفتی عربستان (پالایشگاه ها و خط لوله ها) تحت ضربه نیروهای طرفدار ایران قرار گیرند.
صرف نظر از سیر آتی حوادث، هم اینک می توان از واشنگتن برای چگونگی انجام فعالیت تبلیغاتی برای سیستم های پدافند هوایی روسیه تشکر کرد. زیرا با تماشای آماده شدن آمریكا برای بمباران ایران و واكنش واشنگتن به استقرار S — 300 در ونزوئلا، بسیاری از كشورها شروع به فکر كردند كه "بیمه" روسیه علیه خطرات سیاست خارجی آمریكا باید به صورت فوری و با هر قیمتی که شده خریداری شود.
