بحث های زیادی مطرح است که چرا این دعوت ها به صورت جداگانه انجام شده یعنی سران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس جداگانه دعوت شده اند و پس از آنها سران کشورهای عربی که طبعا مجددا سران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نیز باید دعوت شوند دعوت هستند و دو روز بعد هم سران کشورهای اسلامی که دعوت هستند که قطعا سران کشورهای خلیج فارس و کشورهای عربی هم با آنها دعوت خواهند بود.
احتمالا ملک سلمان تصمیم گرفته فطریه اینها را خود پرداخت کند.
اینکه چرا مکه به جای ریاض و یا ظهران، که معمولا برای چنین جلسه هایی انتخاب می شوند، انتخاب شده نیز بحث دیگر است.
بسیاری باور دارند با توجه به تهدید های انصار الله و ناکارآمد بودن سیستم های چندصد ملیارد دلاری آمریکایی برای مقابله با حملات انصار الله ، امروزه همه شهرهای عربستان سعودی خطرناک به حساب می آیند و اکثر سران عربستان سعودی و مسئولین عالیرتبه این کشور از ترس به مکه پناه برده اند چون انصار الله اعلام کرده اند تنها جای امن در عربستان مکه خواهد بود.
مشکلی که عربستان با آن مواجه می باشد این است که طی سالهای اخیر اختلافات زیادی میان این کشور و دیگر کشورهای عربی و اسلامی و حتی خلیجی (به قول خودشان) پیدا کرده اند و این اختلافات منجر شده عربستان سعودی از نظر سیاسی در شرایط بدی قرار داشته باشد.
اگر حمایت ایالات متحده نبود قطعا شرایط عربستان سعودی در سطح بین المللی هم دچار مشکل می شد.
علیرغم اینکه عنوان این اجلاس ها مقابله با ایران که یک کشور اسلامی است می باشد اما برخی معتقد هستند هدف اصلی این است که اذهان را از طرح آمریکا برای سازش اعراب و اسرائیل موسوم به "معامله قرن" ىور كند وهمه تمرکز را به سمت ایران بکشانند.
می توان گفت حتی سروصدا و هیاهویی که ایالات متحده اخیرا در خلیج فارس راه انداخته نیز به همین دلیل بوده.
آنها بصورت چراغ خاموش تلاش دارند "معامله قرن" را پشت پرده جوش دهند و نمی خواهند تا وقتی که کار تمام نشده کسی معامله آنها را به هم بزند.
مشکلی که عربستان با آن مواجه می باشد این است که طی سالهای اخیر اختلافات زیادی میان این کشور و دیگر کشورهای عربی و اسلامی و حتی خلیجی (به قول خودشان) پیدا کرده اند و این اختلافات منجر شده عربستان سعودی از نظر سیاسی در شرایط بدی قرار داشته باشد.
اگر حمایت ایالات متحده نبود قطعا شرایط عربستان سعودی در سطح بین المللی هم دچار مشکل می شد.
علیرغم اینکه عنوان این اجلاس ها مقابله با ایران که یک کشور اسلامی است می باشد اما برخی معتقد هستند هدف اصلی این است که اذهان را از طرح آمریکا برای سازش اعراب و اسرائیل موسوم به "معامله قرن" ىور كند وهمه تمرکز را به سمت ایران بکشانند.
می توان گفت حتی سروصدا و هیاهویی که ایالات متحده اخیرا در خلیج فارس راه انداخته نیز به همین دلیل بوده.
آنها بصورت چراغ خاموش تلاش دارند "معامله قرن" را پشت پرده جوش دهند و نمی خواهند تا وقتی که کار تمام نشده کسی معامله آنها را به هم بزند.
عربستانی ها دغدغه دیگری نیز دارند و آن این است که امروزه شورای همکاری خلیج فارس که از شش کشور تشکیل می شود به دو دسته تقسیم شده.
یک مجموعه "ثالوث خلیجی" به رهبری عربستان سعودی وعضویت امارات عربی متحده و بحرین است و دیگری سه عضو دیگر یعنی کویت و عمان و قطر هستند که هر کدام به دلایلی با مجموعه ثالوث همراه نیستند.
ماجرای قطر کاملا مشخص است که حالت خصومت به کجا کشیده اما در مورد عمان و کویت می توان گفت دلیل این است که این دو کشور با ماجراجویی های "ثالوث خلیجی" موافق نیستند و بیشتر به دنبال آرامش و ثبات و امنیت در منطقه می باشند و باور دارند این آرامش و ثبات و امنیت بدون حل اختلافات با همسایه بزرگ کشورهای عرب حوزه خلیج فارس یعنی ایران وبه صورت سیاسی، به دست نمی آید.
در جمع کشورهای عربی هم "ثالوث خلیجی" با نوعی مقاومت مواجه هستند.
امروزه دخالت های این ثالوث در امور داخلی دیگر کشورهای عربی مانند عراق و سوریه و لبنان و لیبی و الجزایر و مراکش و تونس و اردن و… منجر شده سران کشورهای عربی علیرغم تعارفات مواضعی منفی نسبت به این ثالوث پیدا کنند و مضاف بر این جنگ یمن و دخالت عربستان در بحرین و سودان و مصر و… منجر شده که حتی مردمان این کشورها نسبت به "ثالوث خلیجی" دید منفی داشته باشند ونفرت در خیابان های کشورهای عربی به حدی برسد که وقتی مثلا در مصر وقتی حسنی مبارک سرنگون می شود مردم مصر سفارت های اسرائیل و عربستان سعودی را به آتش بکشند.
یعنی مردم بزرگترین کشور عربی عربستان سعودی را کنار اسرائیل قرار می دهند.
اگر به سطحی بالاتر برویم، یعنی کشورهای اسلامی مشاهده می کنیم که ماجرا بسیار بغرنج تر می باشد.
علاوه بر اختلافاتی که "ثالوث خلیجی" با دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی دارند اختلافات بسیار زیادی هم با دیگر کشورهای اسلامی نیز دارند.
دخالت های "ثالوث خلیجی" در دیگر کشورهای اسلامی از افغانستان و پاکستان گرفته تا نیجریه و اندونزی و مالزی و سنگاپور و ترکیه و ایران و… منجر شده که بسیاری کشورهای اسلامی نیز نسبت به رفتارهای "ثالوث خلیجی" مخصوصا مدارس وهابیت که با حمایت اینها آرامش را از دیگر مسلمانان گرفته موضع منفی داشته باشند.
شاید به دلایل سیاسی رهبران برخی کشورها به روی خود نیاورند که این مشکلات میان کشورهایشان و عربستان سعودی وجود دارد اما بر کسی پوشیده نیست که فضای اجتماعی کشورهای اسلامی به شدت با خط و مشی "ثالوث خلیجی" و ایدئولوژی تکفیری مورد حمایت این ثالوث که در حال تخریب اسلام و مسلمانان در جهان است مخالف می باشد.
با این شرایط سعودی ها تلاش دارند با ایجاد تفرقه میان خلیجی ها و عرب ها و مسلمانان تلاش دارند ببینند چگونه می شود از این آب گل آلود ماهی بگیرند و ببینند می توانند از میان این کشورها چند کشوری که به عنوان متحد از آنها بر علیه ایران استفاده کنند پیدا کنند یا نه؟
بدیهی است که برخی کشورهای ضعیف و آویزان به عربستان هر آنچه این ثالوث بخواهد را انجام می دهند و برای چندرقاز پولی که "ثالوث خلیجی" جلویشان بیاندازد حاضر هستند هر کاری بگویند انجام دهند اما برخی کشورها که برای خود ارزش قایل هستند به هیچ وجه زیر بار دستور های ثالوث نمی روند و حد اکثر رهبرانشان برای افطار در سفر و زیارت سری به مکه خواهند زد.
یک مجموعه "ثالوث خلیجی" به رهبری عربستان سعودی وعضویت امارات عربی متحده و بحرین است و دیگری سه عضو دیگر یعنی کویت و عمان و قطر هستند که هر کدام به دلایلی با مجموعه ثالوث همراه نیستند.
ماجرای قطر کاملا مشخص است که حالت خصومت به کجا کشیده اما در مورد عمان و کویت می توان گفت دلیل این است که این دو کشور با ماجراجویی های "ثالوث خلیجی" موافق نیستند و بیشتر به دنبال آرامش و ثبات و امنیت در منطقه می باشند و باور دارند این آرامش و ثبات و امنیت بدون حل اختلافات با همسایه بزرگ کشورهای عرب حوزه خلیج فارس یعنی ایران وبه صورت سیاسی، به دست نمی آید.
در جمع کشورهای عربی هم "ثالوث خلیجی" با نوعی مقاومت مواجه هستند.
امروزه دخالت های این ثالوث در امور داخلی دیگر کشورهای عربی مانند عراق و سوریه و لبنان و لیبی و الجزایر و مراکش و تونس و اردن و… منجر شده سران کشورهای عربی علیرغم تعارفات مواضعی منفی نسبت به این ثالوث پیدا کنند و مضاف بر این جنگ یمن و دخالت عربستان در بحرین و سودان و مصر و… منجر شده که حتی مردمان این کشورها نسبت به "ثالوث خلیجی" دید منفی داشته باشند ونفرت در خیابان های کشورهای عربی به حدی برسد که وقتی مثلا در مصر وقتی حسنی مبارک سرنگون می شود مردم مصر سفارت های اسرائیل و عربستان سعودی را به آتش بکشند.
یعنی مردم بزرگترین کشور عربی عربستان سعودی را کنار اسرائیل قرار می دهند.
اگر به سطحی بالاتر برویم، یعنی کشورهای اسلامی مشاهده می کنیم که ماجرا بسیار بغرنج تر می باشد.
علاوه بر اختلافاتی که "ثالوث خلیجی" با دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی دارند اختلافات بسیار زیادی هم با دیگر کشورهای اسلامی نیز دارند.
دخالت های "ثالوث خلیجی" در دیگر کشورهای اسلامی از افغانستان و پاکستان گرفته تا نیجریه و اندونزی و مالزی و سنگاپور و ترکیه و ایران و… منجر شده که بسیاری کشورهای اسلامی نیز نسبت به رفتارهای "ثالوث خلیجی" مخصوصا مدارس وهابیت که با حمایت اینها آرامش را از دیگر مسلمانان گرفته موضع منفی داشته باشند.
شاید به دلایل سیاسی رهبران برخی کشورها به روی خود نیاورند که این مشکلات میان کشورهایشان و عربستان سعودی وجود دارد اما بر کسی پوشیده نیست که فضای اجتماعی کشورهای اسلامی به شدت با خط و مشی "ثالوث خلیجی" و ایدئولوژی تکفیری مورد حمایت این ثالوث که در حال تخریب اسلام و مسلمانان در جهان است مخالف می باشد.
با این شرایط سعودی ها تلاش دارند با ایجاد تفرقه میان خلیجی ها و عرب ها و مسلمانان تلاش دارند ببینند چگونه می شود از این آب گل آلود ماهی بگیرند و ببینند می توانند از میان این کشورها چند کشوری که به عنوان متحد از آنها بر علیه ایران استفاده کنند پیدا کنند یا نه؟
بدیهی است که برخی کشورهای ضعیف و آویزان به عربستان هر آنچه این ثالوث بخواهد را انجام می دهند و برای چندرقاز پولی که "ثالوث خلیجی" جلویشان بیاندازد حاضر هستند هر کاری بگویند انجام دهند اما برخی کشورها که برای خود ارزش قایل هستند به هیچ وجه زیر بار دستور های ثالوث نمی روند و حد اکثر رهبرانشان برای افطار در سفر و زیارت سری به مکه خواهند زد.
