در واقع می توان گفت اصرار رهبر کره شمالی بر رفع همه تحریم ها در مقابل بستن یکی از پایگاه های هسته ای این کشور به این دلیل بوده که کره ای ها متوجه شده اند آمریکا و شخص آقای ترامپ غیر قابل اطمینان می باشند و نباید نقد بدهند و نسیه بگیرند.
خروج آمریکا از برجام و خودداری آن از اجرای تعهدات خود طبق این توافق نامه چشم و گوش کره ای ها را باز کرد تا متوجه باشند می توانند دچار همان شرایطی شوند که امروزه ایران دچار آن است.
قبلا هم کره شمالی یک توافق نامه با ایالات متحده به امضا رساند و شاید بتوان گفت همه تصاویر منفجر کردن برجک پایگاه هسته ای کره شمالی را به یاد دارند اما پس از نابودی این پایگاه هسته ای آمریکایی ها زیر توافق زدند و هیچ تحریمی از بالا سر کره شمالی برداشته نشد.
دقیقا مشابه اتفاقی که برای ایران پیش آمد و ایرانی ها طبق برجام نیروگاه اراک را با بتون پر کردند تا به تعهدات خود عمل کرده باشند اما آمریکایی ها بعد از اینکه خیالشان راحت شد که ایران به تعهدات خود عمل کرده زیر توافق زدند.
آمریکایی ها نه فقط تعهدات خود در قبال ایران را انجام نداده اند بلکه حتی توافق نامه پاریس برای حفظ محیط زیست و توافق با روسیه برای توقف تولی تسلیحات موشکی را بر هم زده اند.
با توجه به این شرایط بدیهی است که رهبر کره شمالی هم تلاش کند تا قبل از هر اقدامی تضمین های لازم را نقدا دریافت کند.
آمریکایی ها بی دلیل ویتنام را برای این جلسه انتخاب نکردند.
آنها به دنبال آن بودند که به رهبر کره شمالی نشان دهند که امروزه شرایط ویتنام چگونه است در حالی که قبلا دشمن آنها بوده و چندین سال با هم جنگ داشته اند.
ولی کاملا مشخص است که آقای اون تحت تاثیر این تلاش آمریکایی ها قرار نگرفته و فاصله چهار هزار کیلومتری ای که با قطار برای رسیدن به هانوی طی کرده بود وی را آنقدر خسته نکرده بود که زیر بار فشارهای رئیس جمهوری آمریکا برود، رئیس جمهوری ای که فاصله واشنگتن تا هانوی را با گرانترین و مجهز ترین هواپیمای لوکس جهان طی کرده بود.
آقای ترامپ تصور می کرد که با توجه به تجربه خوبی که در تجارت دارد اگر با آقای اون وارد مذاکره شود همین که مقداری هندوانه زیر بغل او بگذارد کافی است تا آقای اون خود را ببازد و تسلیم خواسته های ترامپ شود، اما رهبر جوان کره شمالی نشان داد که کارکشته تر از این حرف ها است که با مقداری مجیز گویی ترامپ خام شود.
رهبر کره شمالی بخودبی می داند که امروزه شرایط معکوس است و این ترامپ است که شدیدا به توافق با کره شمالی نیاز دارد نه کره شمالی به آمریکا.
اگر ترامپ موفق نشود به این توافق دست یابد با توجه به شرایطی که امروزه آمریکا با دیگر کشورهای جهان دارد می توان گفت ترامپ ثابت کرده که تمام سیاست های خارجی اش بدون استثنا شکست خورده می باشد و قطعا این شرایط بر انتخابات آتی ایالات متحده تاثیر بسزایی خواهد داشت.
درست است که مردم آمریکا در انتخابات به شرایط و اوضاع داخلی خود برای رای دادن نگاه می کنند اما به هر حال شکست در سیاست های خارجی نکته ای است که می تواند ابزاری برای نا کارآمد جلوه دادن آقای ترامپ توسط مخالفان به حساب آید.