احترام به نان و علاقه به سوخاری. نان بیات در روسیه دور نمی اندازند بلکه برشته می کنند و بعداً سوخاری نام گذاشته این غذای دلخوش را می خورند. در سوپرهای روسیه حتی سوخاری قندی را می فروشند.
با فرا رسیدن فصل بهار و هوای آفتابی روس ها در جنگل های حومه شهر و چمن های پارک جمع میشوند و شیشلیک درست می کنند. سنت این است که هر صاحب خودرو موسیقی در ماشین خود را بهقدری بلند کند تا موسیقی شیشلیک خوران نزدیک را نشنود.
عادت نشستن دم در. قبل از راهی شدن و آغاز سفر همه باید برای مدتی دم در بنشینند و چند ثانیه تعمق کنند تا مبادا چیزی فراموش نشده باشد. این رسم حتمی است و هیچ آفت آسمانی نمیتواند آنرا لغو کند.
باور به «آوُس». امیدواری به اینکه همه چیز به خودی خود خوب باشد، یک عادت دیگر ملت روس است و با کلمه «آوُس» (شاید) مشخص می شود. مثلاً یک کسی از خانه بیرون آمده و آداپتور تلفن یا نوتبوک را با خود نگرفته باشد. وی به دنبال این آداپتور بر نمی گردد و امیدواراست که تلفنش شارژ کافی داشته باشد.
برخورد بسیار جدی به مسابقه آوازخوانی یوروویژن. چنین برخوردی در هیچ کشور دیگری وجود ندارد. پیروزی در این کنکور یکی از اولویت های ملی روسیه شده است. در 2008 «دمیتری بیلان» در کنکور بلگراد صربستان جای اول را اشغال کرد و پیروزی روسیه در یوروویژن را تأمین نمود، بعد از این روسیه با احراز جاهای برتر چند مرتبه نزدیک بود پیروز شود. این داستان تمام نشده است.
در روسیه افراد بدشانس را دوست دارند و به حال آنها دلسوزی می کنند. در این کشور افراد خوش شانس را زیاد قبول ندارند. شاید به این خاطر روس ها عروسک «چِبوراشکا» را از یک کارتونی با همین نام دوست داشته که با تمساح «گِنا» آشنا شده و از رفیق شدن با او خوشوقت است.
کنترل تلویزیون در هر آپارتمان روس با مواضبت خاص نگه داشته می شود. در آپارتمان ممکن است هرج و مرج مطلق حمکفرما باشد ولی کنترل در بسته بندی پلاستیکی خود بصورت مرتب در جای خودش گذاشته شده و نگه داشته می شود. هیچکس نمیداند که علت اینگونه توجه جدی به کنترل چیست. ممکن است در این کنترل روح خانواده روس نهفته باشد.
روس ها به پزشکی مردمی اعتماد بیش از حد بالا را نشان می دهند. آنها به قرص ها با احتیاط نگریسته معتقدند که هر بیماری را میشود با توسل به روال های قدیمی مردمی از قبیل چای گیاهی، مربا و یا ودکا مداوا کرد. هر فرد روس باور دارد که او بیشتر از پزشک وارد مسایل مربوط به درمان امراض است.
روس ها از یک ترس خاص برخوردارند. آنها فکر میکنند که هنگام سفر با قطار مقدار مواد خوراکی که با خود میبرند برایشان کافی نباشد و به قدری غذا میگیرند که هر کوپه به رستوران تبدیل میشود. غذاهای حتمی برای قطار- مرغ کباب شده در فویل و تخم مرغ صفت است. مسافران در کوپه هنگام صرف غذا آشنا و دوست میشوند ولی به محض ورود قطار به مقصد با همدیگر خداحافظی کرده و هرگز همدیگر را نخواهند دید.