آنها به خوبی می دانند که در نهایت شکست مفتضحانه ای منتظر آنها است و بهتر است الأن به بهانه طرح ترامپ صلح را بپذیرند تا مبادا در آینده مجبور شوند شرایط تلخ تری را به عنوان شکست خورده بپذیرند.
کانال های خود را به هر سمتی بچرخانید همه کارشناسان متفق القول هستند مفاد طرح صلح آمریکا نشاندهنده تحقیر کامل موضع ناتو توسط روسیه است.
روسیه سالها گفته بود که عضویت اوکراین خط قرمز امنیتی برای این کشور است و به هر قیمتی شده آن را نخواهد پذیرفت و این طرح همین مساله را تثبیت می کند حتی اگر کل کشورهای ناتو به دنبال پیوستن اوکراین به ناتو باشند ایالات متحده به تنهایی میتواند با تصمیمگیری در سطح ملی، مانع از پیوستن اوکراین به ناتو شود.
آنچه در سند و یا طرح 28 ماده ای ترامپ آمده عملا به رسمیت شناختن خطوط قرمز روسیه به حساب می آید و عملا پذیرش آنچه را که روسیه از ابتدا خواستار آن بود یعنی به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت برای روس تبارهای اوکراینی است.
بعد از انقلاب نارنجی در اوکراین و سرنگونی دولت منتخب مردمی در این کشور برخی کشورهای اروپایی تصور کردند که فرصت مهیا است تا بتوانند آرام آرام بازمانده های شوروی را قورت دهند و در نهایت موجبات ادامه فروپاشی روسیه را ایجاد کنند و روسیه را به چندین کشور کوچک تجزیه کنند.
آنها به خوبی می دانستند که اوکراین پاشنه آشیل روسیه به حساب می آید و اگر بتوانند اوکراین را از اتحاد با روسیه جدا کنند کارشان بسیار راحت خواهد بود.
آمریکایی ها هم از همان ابتدا به دنبال آن بودند که شرایطی ایجاد کنند وابستگی کشورهای اروپایی به نفت و گاز روسیه به صفر برسد و آنها را وابسته به نفع و گاز گران قیمت آمریکایی کنند.
آمریکایی ها همچنین به دنبال آن بودند که یک رقیب بزرگ اقتصادی، یعنی اتحادیه اروپا، را زمین بزنند.
در این بین اوکراین فقط زمین بازی آنها بود و به قدرت رسیدن فردی چون زلنسکی در این کشور می توانست همه خواسته های آنها را بر آورده کند.
فردی که یک دلقک وهنرپیشه درچه سه بیش نبوده وحاضر بود وجدان و کشور و همه چیز خود را برای مشتی دلار بفروشد.
آنچه را که اینها حساب نکرده بودند اراده روسیه و نفس بلند تاریخی روس ها در مقابله با چالش ها بود.
گو اینکه درگیری های روسیه با اوکراین بود و رسما روسیه به هیچ کشور عضو ناتو حتی یک گلوله هم شلیک نکرد اما چه کسی است که نداند کل ناتو در جنگ بر علیه روسیه درگیر بود و کل ناتو با تمام توان اش نتوانست حریف روسیه شود و امروزه آنها مجبور هستند آنچه را که روسیه از ابتدا خواسته بود را بپذیرند.
اصول اصلی ناتو که همانا اجماع در تصمیم گیری است هم زیر پا گذاشته شده وایالات متحده امروزه رسما خود وارد تعامل شده و دیگر اعضای ناتو را به حساب نمی آورد، چرا که خودشان با عملکردشان و بی خردی و بی سیاستی شان این جایگاه را از دست دادند.
آمریکایی ها اوکراین را وادار کردند تا توافق معادن کمیاب را باآنها امضا کند و عملا سهم خود را برداشت و هزینه های خود را جبران کرد و می توان گفت سر اروپایی ها که بی مهابا به رویارویی بی دلیل با روسیه ورود کردند بی کلاه مانده.
آمریکایی ها به خوبی می دانند شرایط ادامه جنگ میسر نیست و دیگر امکان تامین مالی و تسلیحاتی اوکراین نه برای آمریکایی ها و نه برای ناتو میسر نمی باشد، امروزه اوکراین با کمبود شدید نیرو مواجه است و علاوه بر آن روحیه سربازان بسیار شکست خورده است و تسلیحات متعارف در دست آنها به صورت روزانه مصرف می شود و معلوم نیست که فردا چه قدر تسلیحات متعارف تولید می شود که اینها بتوانند مصرف کنند.
در جبهه های شرق اوکراین ارتش روسیه موفقیت های چشم گیری به دست آورده و هزاران سرباز اوکراینی ومزدور در محاصره ارتش روسیه قرار گرفته اند و به جز تسلیم و یا کشته شدن راه دیگری ندارند.
روند پیشروی ارتش روسیه از یک سو و روند شکست روحی و روانی و توانی اوکراین ومزدورانش از سوی دیگر این بیم را ایجاد می کند که اگر اینها سریعتر به توافق با روسیه تن ندهند به یکباره با شرایطی مواجه شوند که اوکراین سقوط کند.
نکته ظریف دیگر در این است که گنجاندن بحث برگزاری انتخابات در اوکراین جزو بند های طرح ترامپ عملا به نوعی اعتراف ضمنی از طرف آمریکا به حساب می آید که زلنسکی و باند او دیگر حتی از نظر آمریکایی ها مشروعیت ندارند و باید مشخص شود چه کسی در اوکراین مشروعیت لازم برای امضای توافق با روسیه را دارد.