گزارش و تحلیل

هدف گذاری های تاکتیکی و استراتژیک در دریای خزر

علی ودایع، کارشناس روابط بین الملل در مصاحبه با شیوا آبشناس، خبرنگار اسپوتنیک در خصوص اولین اجلاس بین‌المللی استانداران استان‌های ساحلی کشورهای حاشیه دریای خزر به میزبانی استان گیلان در تهران چنین گفت:
Sputnik
همکاری های منطقه ای رویکردی ویژه در دکترین سیاست خارجی کشورها تعریف می شود. بازیگران منطقه ای در جهت تامین منافع مشترک و تثبیت امنیت منطقه ای تلاش می کنند همکاری های اقتصادی مشترک را نهادینه کنند ؛ یعنی در گام ابتدایی با تراکنش های تاکتیکی و در مرحله بعد به سمت همکاری های استراتژیک حرکت کنند.
هدف گذاری ویژه تهران
وی افزود:
هدف اصلی ایران از ابتکار برگزاری این نشست، حداکثرسازی منافع ملی و افزایش قدرت منطقه‌ای خود از طریق ایجاد و فعال‌سازی ظرفیت‌های اقتصادی و ترانزیتی مشترک است. تهران همکاری‌های مشترک ابزاری برای حفظ منافع امنیتی بلندمدت می‌داند.
این کارشناس روابط بین الملل با بیان این که تهران به دنبال فعال سازی دیپلماسی اقتصادی با همسایگان است ، بیان کرد:
تقویت "دیپلماسی استانی" به عنوان لایه جدیدی از دیپلماسی جهت گسترش همکاری‌های اقتصادی، تجاری، انرژی و گردشگری در سطح منطقه‌ای است. در عین حال، فعال‌سازی هرچه بیشتر کریدور بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC)، برای ایران یک مسیر حیاتی برای کسب درآمدهای ترانزیتی و کاهش اثر تحریم‌ها از طریق پیوند مسیرهای ترانزینی است.
دغدغه های ژئوپولیتیک
ودایع در ادامه تاکید داشت:
ژئوپولیتیک همچنان عنصری حیاتی در مولفه های قدرت کشورها محسوب می شود.روسیه به عنوان قدرت سنتی دریای خزر و به موازات ایران اهدافی چند لایه دنبال می کند. برای روسیه هم کریدور شمال-جنوب یک اولویت راهبردی است تا در مواجهه با تحریم‌های غرب و تغییر مسیرهای تجاری، بازاری برای کالاهای خود در جنوب آسیا ایجاد کند و نفوذ خود را بر مسیرهای ترانزیتی شرق به غرب افزایش دهد.
وی در تحلیل خواسته های مسکو نیز اظهار داشت:
روسیه خواهان مدیریت و کاهش هرگونه درگیری بالقوه در مرزهای جنوبی خود (قفقاز و خزر) است تا تمرکز خود را بر غرب حفظ کند.نکته اینجاست که در نگاه غرب دنبال رخنه و حضور در دریای خزر به عنوان بازیگر مداخله گر است. روسیه قویاً مخالف حضور نظامی هرگونه نیروی خارجی (به ویژه ناتو) در دریای خزر است. این خط قرمز اصلی، در کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر (۲۰۱۸) نیز منعکس شده است.
این کارشناس روابط بین الملل همچنین گفت: ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان بازیگران مهمی هستند که اهداف ژئوپلیتیک و اقتصادی متفاوتی دارند. به عنوان مثال، آذربایجان به دنبال تقویت کریدور میانی و مدیریت نفوذ ایران و روسیه است. ترکمنستان تمایل دارد در عین همکاری، فاصله خود را حفظ کند.
وی با پیش کشیدن چارچوب های تحلیل رئالیسم تصریح کرد:
همکاری های مشترک امکان کنترل سطح تنش بین بازیگران را فراهم کرده و ثبات امنیتی را در منطقه دریای خزر تقویت می کند.
تمایز نشست گیلان
ودایع درباره نشست گیلان گفت: این اجلاس یک لایه جدید و عملیاتی به همکاری‌های عالی‌رتبه قبلی (اجلاس سران و وزرای خارجه) اضافه می‌کند و باعث می‌شود توافقات دولت‌های مرکزی سریع‌تر به نتایج ملموس در استان‌های ساحلی تبدیل شوند.کشورهای ساحلی دریای خزر دارا منافع مشترک و تعارض منافع هستند که حرکت به سمت تعریف مشخص از رویکردها یک الزام ویژه است.
وی ضمن تاکید بر لزوم توجه به تراکنش های اقتصادی گفت:
در چارچوب پرستیژ ، نشست استانداران دریای خزر یک اتفاق ویژه است اما همکاری مستقیم نهادهای محلی برای تحقق منافع اقتصادی در یک بستر زمانی تعیین می کند که همکاری ها به کدام سمت و سو حرکت کند. نکته حائز اهمیت اینجاست که همکاری های محلی ، رویکردی از پایین به بالا است ؛ رویکردی که الزام ها و فرصت های متفاوتی برای کشورهای همسایه تعریف می کند. در گام بعدی ساختارهای حاکمتی هستند که به سمت توسعه همکاری ها حرکت می کنند.
بحث و گفتگو