اما این دمکرات ها با آن دمکرات ها که بایدن هدایت می کرد فرق می کنند و به قول معروف در این انتخابات دو گروه شکست خوردند، جمهوریخواه ها و دمکرات های سنتی.
این انتخابات بروز یک جناح بسیار قدرتمند در حزب دمکرات و درون ایالات متحده را نشان داد وحتی بسیاری پیش بینی می کنند که حزب جمهوریخواه هم به زودی دچار تغییرات مشابهی نیز شود.
بسیاری سوال می کنند که چرا توجه رسانه ها متمرکز انتخابات شهر نیویورک شده بود، جایی که یک مهاجر به نام زهران ممدانی موفق شد کرسی شهرداری را به دست آورد در حالی که دمکرات ها در بسیاری ایالت ها موفقیت های خوبی را کسب کردند.
باید گفت ممدانی به نوعی یک نماد به حساب می آید.
بحث اهمیت این انتخاب در این بود که نیویورک شهری است که پایگاه قدرت یهودی ها در آمریکا به حساب می آید و مرکز قدرت لابی صهیونیستی در آمریکا است و ممدانی با مخالفت علنی با این لابی و اسرائیل موفق شد با فاصله زیاد 12% کرسی شهرداری را به دست آورد.
به صورت سنتی امکان نداشت که کسی که علنا و یا حتی به صورت باطنی مخالف لابی های صهیونیستی و اسرائیل باشد بتواند در آمریکا و مخصوصا شهر نیویورک جایی در پستوهای سیاسی پیدا کند چه رسد به اینکه به یکباره شهردار نیویورک شود.
طبق آمار بیش از 1.5 ملیون یهودی در نیویورک زندگی می کنند ونیویورک بزرگترین شهردارای ساکنان یهودی در جهان خارج از اسرائیل به حساب می آید مخصوصا که یهودیان نیویورک به اینکه دارای ثروت و نفوذ بسیار بالایی در کل آمریکا هستند مشهور می باشند.
اما ممدانی موفق شد یهودیان نیویورکی مخالف صهیونیستها را در انتخابات کنار خود داشته باشد و به نوعی یک پدیده جدید با عنوان یهودیان مخالف صهیونیسم نیز در آمریکا ظاهر شده.
عملا به این شکل ممدانی موفق شد نشان دهد که مشکل او ومتحدین اش با یهودی ها و شاید حتی با اسرائیل نیست بلکه با لابی صهیونیستی حامی راست گرایان افراطی اسرائیل می باشد.
بسیاری این پدیده را نتیجه کارهایی که اسرائیل در غزه انجام داده و حمایت های دولت های آمریکا از اسرائیل در این باره می دانند.
آمریکا پدیده مشابهی را زمان جنگ ویتنام مشاهده کرد.
زمانی که حتی صحبت کردن در باره جنگ ویتنام یک تابو به حساب می آمد و اگر کسی در مخالفت با جنگ ویتنام صحبت می کرد جایش در زندان بود اما به یکباره خشم جوانان امریکایی منفجر شد و شروع کردند در خیابان ها بر علیه جنگ ویتنام تظاهرات راه انداختند و طی چند سال همه سیاستمداران و حتی فرماندهان نظامی طرفدار جنگ ویتنام از کار برکنار شدند و نام آنها هم از ساختار حاکمیتی آمریکا پاک شد.
فراموش نکنید که ترامپ هم با انتقاد از هزینه های آمریکا در اوکراین موفق شد که در انتخابات پیروز شود و قول داده بود که به درگیری های روسیه و اوکراین پایان دهد.
وی متوجه بود که مردم آمریکا از اینکه پول مالیات آنها در خارج کشور و برای جنگ ها و به نفع لابی های قدرت در آمریکا هزینه شود بسیار ناراضی هستند و خواهان آن هستند که این پولها خرج رفاه حال آنها شود.
امروزه بسیاری از جوانان امریکایی از حمایت های آمریکا از اسرائیل به ستوه آمده اند و طبق گزارش رسانه های آمریکایی همین جوانان که نسل Z آمریکا به حساب می آیند ممدانی را به قدرت رسانده اند.
فراموش نکنید ممدانی قبلا در رقابت های انتخاباتی در تیم برنی ساندرز، که یک سناتور یهودی ضد اسرائیل وچپ گرا است، فعالیت داشته و بسیاری باور دارند انتخاب او به نوعی پیغام نسل جوان آمریکا به هیات حاکمه به حساب می آید که موجی جدید در راه است و این موج شبیه زمانی که مخالفان جنگ ویتنام به یکباره همه را پایین کشیدند ممکن است مخالفان جنگ غزه و اوکراین همه سیاستمداران طرفدار این جنگ ها و طرفدار دخالت نظامی آمریکا در کشورهای دیگر را پایین بکشند.
به قول معروف دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.