اولین نکته ای که آقای پوتین به آن اشاره کرده اند این است که "غرب برای مردم اوکراین دلسوزی نمیکند؛ آنها (اوکراینی ها) برایشان بیارزش هستند".
در واقع می توان گفت این مساله برای دیگران هم مصداقیت دارد چرا که دیدگاه غرب مبنی بر ارباب رعیتی است و طبق این دیدگاه همه ملت ها باید برای اربابان قدرت که حاکمان کشورهای غربی هستند رعیت باشند، از جمله شهروندان کشورهای خود اینها.
مبنای حکمرانی غرب بر اساس برده داری نوین بوده و بر آن اساس آنها با پول و بدهکار کردن مردم همه را برده خود می کنند.
حال که کارشان با شهروندان خودشان تمام شده و موفق شده اند با این سیستم برده داری نوین را پیاده کنند به دنبال آن هستند که دیگر ملتها را برده خود کنند.
جاهایی که اینها با مقاومت ملت ها مواجه می شوند به هر نحوی شده تلاش می کنند آنها را به بهانه های مختلف سرکوب کنند و برای این سرکوب هم آنهایی را که مطیع شان شده اند را برای سرکوب آنهایی که بر علیه این سیاست یاغی هستند استفاده می کنند.
از نظر استعمارگران غربی مردمان اوکراین ارزشی کمتر از برده هایشان را دارند و برای آنها مهم نیست که در جنگ و کشت و کشتار چه بلایی سر این مردمان بیاید، مهم این است که منافع آن استعمارگران تامین گردد.
- نکته دیگری که آقای پوتین به آن اشاره کرد این بود که "مسئولیت این واقعیت که جنگ در اوکراین هنوز متوقف نشده است، بر عهده اروپا است. برای سایر کشورها، اوضاع اوکراین راهی برای گسترش منطقه کنترل و کسب درآمد است".
ساختار استعمار در غرب در جهان جنگل امروزه سطح بندی دارند، برخی مانند ایالات متحده نقش شیر را دارند و برخی مانند اروپایی ها نقش شغال و این شغالها همیشه دور و بر شیر می چرخند تا طعمه ای پیدا کند و وقتی این طعمه را کشت هر آنچه دلش خواست از آن بخورد و بقیه اش را برای شغال ها کنار بگذارد.
به همین دلیل می باشد که آقای پوتین اظهار داشتند :"نخبگان حاکم اروپا همچنان به طور هیستریک ادعا میکنند که جنگ با روسها در شرف وقوع است".
در حالی که منطق اقتضا می کند که همه به دنبال صلح و آرامش و آسایش باشند می بینیم که برخی سیاستمداران حاکم در جهان به دنبال افزایش تنش و جنگ و کشت و کشتار می باشند و هر طرح و تلاشی برای متوقف کردن این روند را به هم می زنند.
از شرق اروپا بگیرید تا همین خاورمیانه آنها هر آنچه از دست شان بر می آید انجام می دهند تا تنش وجنگ و کشت و کشتار بیشتر شود.
آقای پوتین با آقای ترامپ در آلاسکا دیدار کرد و روی مسایلی که موجب ایجاد صلح در اوکراین شود توافق کردند اما اروپایی ها به در و دیوار زدند تا این توافق را به هم بزنند.
حتی بحث اجرای غیر قانونی بند ماشه بر علیه ایران.
آنها به خوبی اشراف داشتند ودارند که این کار نه فقط موجب ایجاد فضای دیپلماسی نمی شود بلکه موجب آن می شود که تنش افزایش یابد و دیپلماسی با درب های بسته مواجه شود اما به جای اینکه به سمت بازکردن راه هایی برای حل بحران باشند به سمت بستن درب های دیپلماسی و هل دادن همه به سمت جنگ رفتند.
چه کسی است که نداند همین اروپایی ها بودند که اوکراین را به سمت افزایش تنش با روسیه هل دادند و مسبب اصلی راه افتادن جنگ در اوکراین بودند؟
آقای پوتین تاکید داشتند :"پاسخ روسیه به نظامیسازی اروپا بسیار قانعکننده خواهد بود و دیری نخواهد پایید" و افزودند :"روسیه به نیروهای مسلح خود افتخار میکند".
پس از جنگ جهانی دوم اروپایی ها با تصور اینکه بسیار زرنگ هستند امنیت خود را برون سپاری کردند و آن را گردن ایالات متحده انداختند اما متوجه نبودند که این برون سپاری در نهایت برایشان هزینه خواهد داشت، هزینه آن این بوده وهست که امروزه روسیه در مقابل کل ناتو قرار گرفته و همین کشورهای اروپایی هر آنچه در توان دارند انجام می دهند تا روسیه را شکست دهند اما خودشان شکست می خورند.
تصور اینکه اینها با تحریم و یا سرقت اموال روسیه می توانند کاری از پیش ببرند تصور ساده لوحانه ای بیش نیست چرا که طبق گفته آقای پوتین :"اقدامات تنبیهی علیه روسیه کاملاً شکست خورده است".
غربی ها هنوز حاضر نیستند بفهمند که تحریم دیگر کشورها در نهایت به خودشان بر می گردد و همین سیاست های آنها امروزه موجب آن شده که بسیاری کشورها به فکر خارج کردن اموال خود از کشورهای غربی باشند.
کشورهای غربی به گفته آقای پوتین میخواهند شکست استراتژیکی را به روسیه تحمیل کنند و مردم آن را رنج دهند، ولی وقایع روی زمین بر عکس آن را نشان می دهد و به گفته آقای پوتین "وقت آن است که آنها آرام شوند" یا به قول معروف سر عقل بیایند.
آقای پوتین همچنین به نکته بسیار مهم دیگری اشاره کردند و آن این بود که "اگر امنیت یک کشور به قیمت امنیت کشور دیگر تضمین شود، هیچ امنیتی برای هیچکس وجود ندارد".
عملا این صحبت ها اشاره به آن دارد که برخی کشورها به بهانه تامین امنیت خود امروزه همه قوانین و مقررات بین المللی را زیر پا می گذارند و به دیگر کشورها حمله میکنند و یا اقدامات غیر منطقی بر علیه آنها انجام می دهند.
ادامه این روند قطعا به ضرر همه تمام خواهد شد چون همه کشورها برای تامین امنیت خود به آب و آتش خواهند زد.
آقای پوتین تاکید کردند :"اگر ناتو به مرزهای روسیه نزدیک نشده بود، میتوانست از درگیری در اوکراین جلوگیری شود".
در واقع طمع غرب برای گسترش نفوذ خود و سرقت منابع دیگر کشورها وهمچنین به بردگی کشاندن ملت های دیگر موجب آن شده که امروزه جهان با این همه تنش و جنگ و کشت و کشتار مواجه شود که ماجرای اوکراین یک نمونه بارز از این طمع بی پایان غربیها می باشد.
اگر غرب به دنبال گسترش ناتو نبود قطعا کار به اینجا نمی کشید.
آقای پوتین تاکید کردند که علیرغم همه تلاش های مقامات اوکراینی و غربی برای شستشوی مغزی مردم اوکراین اما مردم این کشور کاملا متوجه هستند که چه دارد رخ می دهد وغربی ها چه دشمنی ای با ملت اوکراین دارند.
امروزه جهان از تک قطبی رنج می برد و اگر چند قطبی باز نگردد جهان با نابودی مواجه خواهد شد و به این دلیل آقای پوتین اظهار داشتند :"چندقطبی بودن نتیجه مستقیم تلاشهای غرب برای حفظ هژمونی جهانی است".
و افزودند :"اگر درگیری در اوکراین طبق اصول یک جهان چندقطبی حل میشد، تصمیم جمعی متعادلتر میبود".
آقای پوتین همچنین در باره موفقیتهای ارتش روسیه در منطقه نظامی شمالی صحبت کردند و اظهار داشتند:
- نیروهای روسی ابتکار عمل استراتژیک را در همه جا حفظ میکنند و با اطمینان در حال پیشروی هستند.
- کار بر روی ایجاد یک منطقه امنیتی طبق برنامه پیش میرود. آزادسازی ووچانسک فقط مسئله زمان است.
- روسیه تقریباً ۱۰۰٪ جمهوری خلق لوهانسک را کنترل میکند.
- تلفات نیروهای مسلح اوکراین از توانایی آنها برای جایگزینی پرسنل بیشتر است. کاهش سن سربازی مشکلات را حل نخواهد کرد.
- نیروهای مسلح اوکراین ۱۵۰ هزار سرباز فراری دارند. در ماه سپتامبر، نیروهای مسلح اوکراین ۴۴۷۰۰ سرباز را از دست دادند که تقریباً نیمی از آنها غیرقابل بازگشت بودند.
و تاکید کردند: "با توجه به تلفات نیروهای مسلح اوکراین، کیف باید مذاکره را در نظر بگیرد".