ایران و ترکیه دو عضو مهم این سازمان نیز در این اجلاس حضور دارند.
همین دو روز پیش بود که آقای عراقچی به ترکیه سفر کرد و با آقای هاکان وزیر امور خارجه ترکیه ملاقات داشت و درباره مسایل مرتبط با سوریه گفتگو کردند و طبق برخی اطلاعات غیر رسمی احتمالا اجلاس آتی آستانه هم هفته آینده در دوحه قطر برگزار گردد.
گو اینکه سازمان اکو یک سازمان اقتصادی است و برای ایجاد همکاری های اقتصادی فیما بین کشورهای عضو آن تشکیل شده اما می توان تصور کرد که حضور وزرای امور خارجه کشورهای منطقه در این اجلاس می تواند فرصتی ایجاد کند تا اینها درباره مسایل پر چالش منطقه از جنگ اسرائیل بر علیه غزه و لبنان گرفته تا راه اندازی جنگ در شمال سوریه گفتگو کنند.
آنچه مسلم است این می باشد که اگر کشورهای منطقه خواهان آن هستند که اقتصادشان بچرخد نیاز دارند که آرامش و ثبات درمنطقه برقرار گردد.
همه اقتصاد دان ها متفق القول هستند که سرمایه فرار است و اگر احیانا جایی احساس خطر کند بلا فاصله به جای دیگری که امن تر و با ثبات تر است کوچ میکند.
در این راستا می توان تصور کرد که حتی برای منافع کشورهای عضو اکو و منطقه هم که شده همه نیاز صلح و ثبات و آرامش در منطقه دارند و اگر این شرایط ایجاد نشود امکان ندارد شرایط اقتصادی برای هیچ کشوری در منطقه میسر گردد.
ترکیه که عضو اکو و همچنین پیمان آستانه است ادعا دارد که هیچ دخالتی در عملیات اخیر تروریست ها بر علیه حلب و دولت سوریه ندارد.
آنچه امروزه مورد سوال است این می باشد که با توجه به اینکه این تروریست ها هیچ گذری جز خاک ترکیه برای نقل و انتقال تسلیحات و تجهیزاتی که اسرائیل و اوکراین و آمرکیا در اختیارشان گذاشته اند نداشته اند چگونه ترکیه از این ماجرا مطلع نبوده.
حال برخی می گویند شاید مثلا آمریکایی ها و اسرائیلی ها از هوا این تسلیحات را به آنجا منتقل کرده اند.
شاید !
به هر حال می دانیم که سامانه های راداری و کنترل هوایی ترکیه همه ساخت آمریکا است و ممکن است آمریکایی ها آنها را خنثی کرده باشند و تسلیحات را از راه هوا به تروریست ها رسانده اند.
اما آنچه مسلم است این می باشد که ادامه خط ارتباط لژستیک برای این تروریست ها فقط از خاک ترکیه قابل تامین است و اگر واقعا ترکیه خواهان آن نیست که امنیت و ثبات در آن منطقه به هم بخورد باید همکاری کند تا جلوی عملکرد تروریست ها را بگیرد.
تصور اینکه با یک عملیات تروریستی و حتی با گرفتن حلب کار تمام است تصور ساده لوحانه ای بیش نیست.
گو اینکه ارتش سوریه آمادگی نداشت و منتظر این عملیات نبود و مجبور شد از حلب عقب نشینی کند مخصوصا که متحدین دیگر ارتش سوریه درگیر جنگ در اوکراین و یا جنگ در جنوب لبنان بودند اما انچه مسلم است این می باشد که موازنه قوا هنوز به سمت ارتش سوریه و متحدین اش می چربد و دیر یا زود همه این تروریست ها، که عمده آنها غیر سوری هستند، مانند قبل نیست و نابود می شوند.
اگر ترکیه در این زمینه همکاری کند قطعا خواهد توانست در روند دیپلماسی مشارکت داشته باشد وبه نوعی امنیت برخی متحدین خود در سوریه را نیز تامین کند اما اگر همکاری نکند احتمال اینکه همه مناطق پشتیبان تروریست ها هدف حملات دولت سوریه و متحدین اش قرار بگیرد بسیار زیاد است و این بدین معنا می باشد که چند ملیون آواره دیگر هم به سمت ترکیه هجوم خواهند برد و اوضاع اقتصادی ترکیه از آنچه امروزه با آن مواجه است بسیار بد تر خواهد شد.
ترکیه دهه ها است با چالش کرد ها مواجه است و حاضر نیست که راه حل سیاسی برای این چالش را بپذیرد و عملا می توان گفت تلاش ترکیه از طریق برخی عوامل خود در سوریه برای هدف قرار دادن کرد ها و یا کوچ دادن آنها از مناطق هم مرز با ترکیه که خانه و کاشانه تاریخی آنها است می تواند همچنین منجر به آن شود که اینها نیز واکنش نشان دهند و امنیت ترکیه را نیز به خطر بیاندازند.
پس به نظر می رسد امروزه به نفع ترکیه، همانند بقیه کشورهای منطقه، است که جلوی این توطئه آمریکایی اسرائیلی اوکراینی را بگیرند و نگذارند که منطقه دچار آشوبی شود که آتش اش می تواند دامان همه را بگیرد.