البته بدیهی است پس از شکست های مفتضحانه اسرائیل در جنوب لبنان و ناکامی آن در نابودی حماس اینها تلاش کنند برای بالا بردن روحیه چنین بحث هایی را مطرح کنند.
ایالات متحده بیش از یکصد و شصت ملیارد دلار پول بی زبان مالیات دهندگان را خرج اسرائیل کرد و بیش از یکسال است که آبروی نداشته خود را گرو گذاشته تا بلکه اسرائیل بتواند کاری از پیش ببرد اما اسرائیل حتی یک هدف از اهدافی را که از ابتدای عملیات بر علیه مردم فلسطین اعلان کرده بود را نتوانست محقق کند.
در حمله به لبنان هم اسرائیل از نهایت حمایت ایالات متحده چه نظامی چه سیاسی چه امنیتی چه اقتصادی چه... برخوردار بود اما پس از حدود دو ماه جنگ نتوانست حتی یک وجب وارد خاک لبنان شود و در نهایت شکست را پذیرفت.
حالا برخی ممکن است بیایند و بگویند آیا این همه تخریب که انجام شده را نمی بینید؟
بله، اسرائیل موفق شد خانه و کاشانه مردم را تخریب کند، قوانین بین المللی را زیر پا بگذارد و غیر نظامیان را هدف قرار دهد و... اما دست آورد آن از نظر نظامی یا سیاسی چه بود؟
امروز نتانیاهو و گالانت در همان دادگاهی محکوم شده اند که برای محاکمه هیتلر و نازی ها تشکیل شده.
فضای جامعه بین المللی به شدت ضد اسرائیل شده.
حزب الله و حماس هنوز سر جای خودشان هستند.
قتل عام ها و نسل کشی هایی که اسرائیل انجام داده در نهایت موجب آن می شود که کینه و نفرت و انزجار از اسرائیل در منطقه چند برابر شود و هیچ کشوری حاضر نباشد وارد صلح با اسرائیل شود و همچنین فراموش نکنید این بسیاری از مردمان این منطقه باورهای عشیره ای و قبیله ای وطایفه ای مبتنی بر انتقام گیری دارند و وقتی اسرائیل چیزی حدود پنجاه هزار فلسطینی را سلاخی می کند و چند هزار لبنانی را می کشد و... در نهایت چند برابر این تعداد آدم برای خونخواهی بلند خواهند شد و به دنبال انتقام برای عزیزانشان خواهند بود.
دورانی که اروپایی ها رفتند و قاره آمریکا را گرفتند و سرخ پوستان را قتل عام کردند تمام شده.
به هر حال به نظر می رسد امروزه آمریکایی ها و اسرائیلی ها تلاش دارند با باز کردن جبهه دیگری توسط مزدوران خود در شمال سوریه همه را درگیر آن جبهه کنند تا بلکه فضای حضور مقتدرانه حزب الله در جنوب لبنان تضعیف شود و شاید اسرائیل بتواند دوباره به بهانه ای به لبنان حمله کند و حد اقل بخش هایی از جنوب لبنان تا رودخانه لیطانی را اشغال کند.
تقریبا همه کارشناسان متفق القول هستند که هدف عملیات تروریست ها در شمال غرب سوریه این است که راه ارتباط لژستیک ایران و جبهه مقاومت با لبنان را قطع کنند.
آنها علاوه بر اینکه می خواهند ایران و حزب الله را درگیر این ماجرا کنند تا قدرت جبهه جنوب تضعیف شود می خواهند روسیه را نیز درگیر کنند و از سرعت پیشروی های روسیه در اوکراین بکاهند.
نکته قابل تامل در این ماجرا این است که طی دو سه سال اخیر ایران و روسیه بسیاری از نیروهای خود را از سوریه خارج کرده بودند چون باور داشتند به دلیل وجود توافق آستانه با ترکیه دیگر مساله حل و فصل اختلافات در سوریه یک مساله سیاسی است و دیگر قرار نیست که جنگی به پا شود و ارتش سوریه به تنهایی می تواند اوضاع را کنترل کند.
البته با توجه به ضرباتی که طی چند سال اخیر به ارتش سوریه وارد شده و حمایت های لژستیک و عملیاتی اسرائیل و ایالات متحده از تروریست ها بر علیه ارتش سوریه عملا نباید تصور کرد که ارتش سوریه همان ارتش سابق سوریه است.
همچنین باید به این نکته توجه داشت که تروریست ها ابتدا بسیاری از نیروهای خود را وارد شهرها کردند و به قول معروف نیروهای خفته زیادی درون شهرها و روستاها داشتند و وقتی که عملیات را می خواستند شروع کنند همه نیروهای خفته بلند شدند و ارتش سوریه خود را در شرایطی دید که مجبور است درون شهرها و روستاها با تروریست ها درگیر شود و این عمل می تواند جان غیر نظامیان را به خطر بیاندازد.
سیستم عملیاتی ارتش ها عموما با سیستم جنگ شهری همخوانی ندارد و اگر ارتش بخواهد با همان سیستم وارد جنگ شود یعنی باید غیر نظامیان تلفات زیادی را بپردازند.
در واقع به همین دلیل هم می باشد که ارتش سوریه ترجیح داده که عقب نشینی کند تا یگان ها و نیروهای ویژه ای که متخصص جنگ شهری هستند وارد کار شوند.
و نکته کلیدی و یا محوری در ماجرا همین جا است.
بر عکس القاءات رسانه ای که راه اندازی شده حالا دولت سوریه و ارتش سوریه بیشتر به ایرانی ها نیاز خواهد داشت چون عملا متخصصین این جنگ های شهری همان متحدین ایران در منطقه می باشند و این بدین معنا می باشد که بر عکس تصور اینها دوباره نیروهای متحد با ایران که قبلا سوریه را ترک کرده اند به سوریه باز خواهند گشت، که البته ظاهرا تعداد زیادی از آنها هم بازگشته اند.
یعنی عملا این کار تروریست ها نه فقط حضور ایران و متحدین ایران را تضعیف نخواهد کرد بلکه موجب آن خواهد شد که ده ها هزار نیروی متحد با ایران دوباره کنترل اوضاع میدانی را دست بگیرند.
حرف و حدیث درباره اینکه طی چند سال اخیر دولت سوریه خواهان آن بود که از حضور متحدین ایران در سوریه کاسته شود و ارتش سوریه کنترل را در اختیار داشته باشند زیاد بود، حالا دولت سوریه بیشتر وابسته به کمک ایران و متحدین آن خواهد بود.
یعنی عملا نه فقط نفوذ ایران در سوریه کمتر نخواهد شد بلکه بسیار بیشتر خواهد شد.
یکی از نکاتی که مدت ها است ایرانی ها روی آن با دولت سوریه بحث دارند این است که با توجه به حمایت هوایی اسرائیل وایالات متحده از تروریست ها نیاز به تقویت سامانه های دفاعی سوریه هست و طبق شنیده ها مدت ها است ایران سامانه های دفاعی باور، که موفقیت خود در مقابل حمله اخیر اسرائیل به ایران را به اثبات رسانده اند، را به سوریه منتقل کرده اما به دلیل تداخل هایی که این سامانه با سامانه های دیگر دفاعی سوریه داشت تا به حال فعال نکرده ولی پیش بینی می شود حالا که سوریه به کمک ایران و متحدین ایران نیاز دارد اجازه دهد این سامانه ها به صورت وسیع در سوریه فعال شود.
در صورتی که این سامانه در سوریه فعال شود علاوه بر اینکه می تواند فضای سوریه و لبنان را تامین کند می تواند یک سامانه کنترل از راه دور برای خود ایران نیز به حساب بیاید و ایرانی ها می توانند با استفاده از این سامانه هرگونه تحرک اسرائیل و یا حتی ایالات متحده به سمت ایران را نیز رصد کنند.
پس در این زمینه هم می توان گفت عدو شود سبب خیر، عملا در صورتی که این سامانه در سوریه فعال شود ایران موقعیت خود در سوریه و منطقه را تحکیم خواهد بخشید.
در کنار همه اینها یک مساله بسیار مهم وجود دارد و آن این است که شرایط امروزی با شرایط سال 2010 بسیار متفاوت است.
در آن زمان بسیاری کشورهای عربی از مخالفین حکومت سوریه حمایت کردند تا بلکه ارتباط ایران با حزب الله قطع شود وامنیت برای اسرائیل برقرار گردد و بعد امیدوار بودند دیگر آمریکا به ایران حمله کند و کار ایران تمام شود.
اما امروزه دیگر آمریکا آن حضور را نه در افغانستان و نه در عراق دارد و بلکه موقعیت آن در منطقه در ضعیف ترین حالت خود هست چرا که فضای عمومی منطقه به شدت از آمریکا و اسرائیل منتفر است و هر تحرکی از طرف آمریکا با واکنش مردمی شدید مواجه خواهد شد وعملا حضور خود نیروهای آمریکایی در منطقه امروزه بسیار حساسیت بر انگیز تر از قبل است واین احتمال وجود دارد که آنهایی که به دنبال انتقام قتل عام عزیزان خود هستند به سمت انتقام از آمریکایی ها بروند، فراموش نکنید همه قتل عام ها با سلاح های آمریکایی و حمایت آمریکا انجام شده.
امروزه و پس از مصالحه ایران و عربستان سعودی فضای روابط میان ایران و بسیاری کشورهای عربی در منطقه تغییر کرده.
دو طرف در حال تقویت منافع مشترک و تضعیف اختلافات فیما بین می باشند.
ماجرای غزه و لبنان هم فضای روابط میان ایران و بسیاری کشورهای عربی را تقویت کرده.
دیروز آمریکا و اسرائیل ایران را به عنوان دشمن اول این کشورها مطرح می کردند اما امروز این کشورها متقاعد شده اند که ایران دشمن آنها نیست و می توانند با ایران همکاری کنند.
قدرت گرفتن گروه های تروریستی در شمال غرب سوریه به ضرر این کشورهای اسلامی نیز می باشد.
این گروه ها که ریشه های تفکر آنها به گوره های افراطی گرا و تکفیری بر می گردد عملا تهدیدی برای کشورهایی مانند عربستان سعودی و مصر والجزایر و تونس و مراکش واردن وعراق و... نیز می باشند.
عملا در حال حاضر این کشورها با این گروه ها در جاهایی مثل لیبی و سودان و سومالی و... درگیر می باشند و بدیهی است هیچ تمایلی ندارند که اینها در سوریه ای که تازه به آغوش اتحادیه عرب برگشته تقویت شوند.
اگر به یاد داشته باشید زمانی که داعش موصل و الرقه را گرفت به یکباره موج این گروه ها در همه کشورهای عربی شدت گرفت و اینها به زور موفق شدند اینها را سرکوب کنند و بدیهی است حالا حاضر نیستند چنین چیزی را بپذیرند.
به همین دلیل می توان گفت اینبار منافع مشترک ایران و این کشورها مخصوصا عربستان سعودی و کویت و مصر و الجزایر و عراق و ... ایجاب می کند تا با همدیگر همراه شوند تا ریشه این گروه های تروریستی در این منطقه را بکنند.
دلیل اصلی ای که ترکیه اصرار دارد که بیان کند هیچ ارتباطی با عملی که این گروه ها انجام داده اند ندارد هم همین است، در واقع ترکیه مدت ها است تلاش دارد برای نجات اقتصاد خود روابط خود با کشورهای عربی را بازسازی کند و یکی از اصلی ترین اختلافات این کشورها با ترکیه حمایت ترکیه از جنبش های اخوان المسلمین ای بود که اگر برای این کشورها محرز شود که ترکیه دوباره به حمایت از اینها روی آورده احتمالا این ماجرا بسیار برای ترکیه گران تمام خواهد شد.
تاکید ترکیه بر اینکه از این گروه ها حمایت نمی کند هم ثابت می کند که عمل این گروه ها با حمایت اسرائیل و آمریکا و اوکراین انجام شده و بس و احتمالا نیاز خواهد بود که ترکیه ثابت کند که در این ماجرا دخالتی نداشته وتنها راه ثابت کردن آن هم این است که ترکیه هیچ دخالتی در برخورد آتی روسیه و سوریه و ایران با تروریست ها نداشته باشد.