تقریبا برای همه اسرائیلی ها مسلم شده که دولت اسرائیل قید اسرا را زده و برایش هیچ اهمیتی ندارد که این اسرا زنده باشند یا نه و چه بسا حتی امیدوار است که همه اسرا کشته شوند تا دیگر تحت فشار افکار عمومی اسرائیل نباشد و بتواند نقشه های خود در غزه را پیاده کند. علیرغم گذشت بیش از یکسال از جنگ اسرائیل بر علیه فلسطینی ها و علیرغم اینکه بحث آزاد سازی اسرا به زور یکی از اهداف اعلام شده اسرائیل در زمان شروع جنگ بود اما پس از یک سال اسرائیل موفق نشد حتی یک اسیر خود را با زور آزاد کند و تنها چند اسیر با مذاکرات و تبادل اسرا آزاد شدند. معروف است که طبق باور های اعتقادی و ایدئولوژیک جان یهودیان اسرائیلی برای دولتمردان این کشور همیشه بسیار ارزشمند بوده و آنها همیشه حاضر می بودند که صدها و حتی چند هزار اسیر را با یک اسیر خود مبادله کنند، حتی در مواردی صدها اسیر را با استخوان های یک اسیر خود مبادله کرده اند.
دلیل این کار سیاست مداران اسرائیلی این بوده که می خواستند به سربازان و نیروهای خود قوت قلب بدهند که آنها برای کشور خود آنقدر ارزشمند هستند که اسرائیل حاضر می باشد دست به هر کاری بزند تا آنها را آزاد کند و حتی اگر کشته شدند اجازه ندهد آنها خارج اسرائیل دفن شوند. حتی برخی تحلیلگران باور دارند دلیل اصلی حمله هفت اکتبر این بوده که فلسطینی ها امیدوار بودند چند اسرائیلی را اسیر کنند و آنها را با زندانیان بی گناه خود در زندان های اسرائیل مبادله کنند. سال 2006 میلادی هم حزب الله همین کار را انجام داد، با یک عملیات نفوذی موفق شد چند سرباز اسرائیلی را اسیر کند و بعد آنها را با نیروهای خود در زندانهای اسرائیل مبادله کرد. در آن زمان اسرائیل تلاش کرد که با عملیات 33 روزه خود به لبنانی ها بفهماند که اسیر کردن سربازان اسرائیلی برای آنها بسیار پر هزینه خواهد بود ولی در نهایت با شکست مفتضحانه ای در مقابل حزب الله مواجه شد. آن زمان هم اسرائیل اعلام کرد که اسیران خود را به زور آزاد خواهد کرد اما در نهایت مجبور شد که به تبادل اسرا طبق خواسته حزب الله تن دهد. در آن عملیات اسرائیل، طبق اطلاعاتی که ارتش اسرائیل منتشر کرد، 1365 سرباز کشته و زخمی بدهد، 43 اسرائیلی غیر نظامی هم کشته شدند، و 2773 اسرائیلی هم به دلیل شوک روانی در تیمارستان ها بستری شدند تا دو اسیر را آزاد کند و در نهایت دو اسیر با مذاکرات و تبادل اسرا آزاد شدند نه با جنگ. به نظر می رسد دولت آقای نتانیاهو و تندروهای موجود در دولت وی تلاش دارند این باور و دیدگاه را تغییر دهند و این پیام را به دیگران بدهند که دیگر حاضر نمی باشند اسرای اسرائیلی را با اسرای دیگران مبادله کنند حتی اگر این ماجرا منجر به کشته شدن همه اسرا شوند. اینبارمعترضان اسرائیلی ۲ ورودی دفتر "بنیامین نتانیاهو" نخست‌وزیر رژیم اسرائیل را مسدود کردند و با قرار دادن صندوق‌های رای در مقابل آن خواستار برگزاری انتخابات زود هنگام شدند.
تا همین دو هفته پیش برخی آمار رسانه های وابسته به جریان های تندرو در اسرائیل ادعا می کردند، بعد از ترور شهید سید حسن نصر الله، اگر انتخابات زود هنگام در اسرائیل برگزار شود نتانیاهو قطعا اکثریت کنیست را به دست خواهد آورد اما طی دو هفته به یکباره دوباره ورق برگشت. حزب الله سیاست چشم در مقابل چشم و دندان در مقابل دندان را پیش گرفته و علیرغم ترور بسیاری از فرماندهان اش اما نشان داد که ساختار تشکیلاتی اش تحت تاثیر قرار نگرفته. به نظر می رسد استراتژی جدید حزب الله مبنی بر آن است که در مقابل هدف قرار دادن غیر نظامیان لبنانی حزب الله هم غیر نظامیان اسرائیلی را هدف قرار دهد، در مقابل بیمارستان بیمارستان هدف قرار دهد و در مقابل مسجد یا کلیسا کنیسه هدف قرار دهد و... عملیات غافلگیر کننده روز گذشته حزب الله لبنان با صدها موشک به حیفا و کشته شدن چندین غیر نظامی اسرائیلی هم به نوعی پیام شروع این نوع برخورد را می دهد. تا به این لحظه اسرائیلی ها در حالت مستی قرار داشتند وتصور می کردند عملیات ارتش اسرائیل کمر طرف مقابل را شکسته و بسیاری شروع کرده بودند از نتانیاهو حمایت کردن اما همین که خودشان شروع کردند احساس کنند مال و جانشان در خطر است مواضعشان تغییر کرده و به نظر می رسد اگر یک انتخابات زود هنگام برگزار شود شخصیت های سیاسی ای که به دنبال صلح و آتش بس هستند قطعا رای خواهند آورد و سیاست مداران تندرو که به دنبال جنگ و خونریزی می باشند شدیدا زمین خواهند خورد. تکرار می کنم، تا زمانی که مال و جان مردم اسرائیل در خطر نبوده برای مردم اسرائیل شاید اهمیتی نداشته که چه بلایی سر دیگران پیش می آید اما حالا به نظر می رسد دیگر همه چیز فرق کرده و اگر عملیات مقاومت بر علیه غیر نظامیان اسرائیلی شدت بگیرد قطعا تعداد بیشتری از مردم اسرائیل به سمت مخالفت با ادامه جنگ خواهد پیوست.
نکته دیگری که اینجا وجود دارد این است که حدود دو هفته می باشد ارتش اسرائیل از شرق و غرب تلاش کرده به شمال، یعنی خاک لبنان، نفوذ کند و در همه عملیاتی که انجام داده نتوانسته حتی یک موفقیت کسب کند، تعداد زیادی هم نیروهای اسرائیلی در درگیری با رزمندگان حزب الله لبنان کشته و زخمی شده اند. این در حالی است که اسرائیل یگان های ویژه و نخبگان ارتش خود را برای بازکردن راهی برای اشغال خاک لبنان اعزام کرده، نیروهایی که خود اسرائیلی ها از بس اسم آنها را بزرگ کرده بودند که از اسم آنها می ترسیدند. گویند فردی بچه دار شده بود و نام بچه اش را رستم گذاشت و هر وقت رستم را صدا می زد همه تنشان می لرزید حتی خودش هم تحت تاثیر قرار داشت اما از قضا وقتی آن رستم بزرگ شد یک بچه بسیار ضعیف شد که از همه کتک می خورد وفقط نام رستم را یدک می کشید. ماجرای نیروهای ویژه اسرائیل است.
طی یکسال اخیر اسرائیلی ها عملا در هیچ درگیری واقعی با نیروهای واقعی شرکت نداشتند و فقط با زن و بچه و پیر و... درگیر بودند و قبل از اینکه بخواهند وارد غزه شوند با صدها هزار بمب همه جا را با خاک یکسان می کردند و وارد می شدند، در درگیری با نیروهای مقاومت در غزه هم حتی یک موفقیت کسب نکردند. این در حالی است که نیروهای مقاومت درغزه از کمترین امکانات تسلیحاتی برخوردار می باشند. حال وقتی کار به درگیری واقعی کشیده شده می بینیم که در مقابل رزمندگان حزب الله لبنان پشت سر هم شکست می خورند و حتی یک سرباز اسرائیلی که در خاک لبنان قدم می گذارد زنده یا سالم بر نمی گردد. این در حالی است که یگان های ویژه حزب الله لبنان موسوم به یگان های الرضوان هنوز وارد عمل نشده اند و فعلا فقط نیروهای معمولی حزب الله با اسرائیلی ها درگیر می شوند. اسرائیلی ها برای اینکه کشته و زخمی های خود را از مرز با لبنان خارج کنند مجبور می شوند با آتش سنگین توپخانه و پهباد و هلیکوپتر و... کل منطقه را شعله ور کنند تا چند سرباز کشته و زخمی خود را از میدان خارج کنند.
حتی در مواردی گزارش شده که برخی سربازان اسرائیلی بر اثر آتش خودی کشته و زخمی شده اند و دلیل اش این می باشد که دستورات از بالا صادر شده که اجازه ندهند حتی یک سرباز اسیر شود حتی اگر قرار باشد همه سربازها را خودشان بکشند. اما به هر حال این بیم وجود دارد که در نهایت چند سرباز اسرائیلی در کمینی گیر کنند، حالا کشته و یا زخمی و یا حتی سالم دست حزب الله بیافتند و آن زمان اسرائیل مجبور می باشد بر سر سربازهایش که دست حزب الله لبنان اسیر می باشند نیز چانه بزند. حال تازه یک چالش جدید هم در مقابل اسرائیل ایجاد شده و آن این است که اگر اسرائیل بخواهد بابت عملیات وعده صادق 2 به ایران پاسخ دهد و اهدافی را درون ایران هدف قرار دهد هواپیماهایش مجبور می باشند وارد حریم هوایی ایران شود و تجربه ثابت کرده ایرانی ها در شکار این هواپیماها بسیار موفق بوده اند و قبلا پهباد های نامرئی آمریکایی که سیستم مشابه همین سیستم هواپیماهای اف 35 اسرائیل را دارند را نیز هدف قرار داده اند مضاف بر اینکه شایعاتی مبنی بر اینکه برخی سامانه های دفاعی بسیار پیشرفته روسی هم در اختیار ایران قرار گرفته نیز منتشر شده. حال اگر اینها بخواهند داخل ایران عملیات انجام دهند و ایران موفق شود خلبان های آنها را زنده یا مرده بگیرد آنوقت است که بزرگترین چالش در مقابل نتانیاهو سبز می شود، بماند که اگر ایرانی ها موفق شوند هواپیماهای آمریکایی را پایین بیاورند اعتبار آمریکا نیز خدشه دار می شود و قطعا قطعات این هواپیماها می تواند به ایران و دشمنان آمریکا مثل روسیه و چین کمک بسیار زیادی کند تا آنها را مهندسی معکوس کنند یا ضعف های آنها را پیدا کنند.