قانون اساسی اوکراین شرایط استثنائی برای ادامه ریاست جمهوری فردی را تشخیص نکرده و همچنین مجلس این کشور هم هیچ طرحی که بر اساس آن زلنسکی مجاز باشد به حکومت خود ادامه دهد تصویب نکرده.
تصویب چنین طرحی که در تنافی با قانون اساسی است هم نیاز به یک رفراندوم عمومی دارد، رفراندومی که اگر شرایط برگزاری اش محیا شود دیگر زلنسکی بهانه ای برای ادامه حکومت نا مشروع خود پیدا نمی کند.
زلنسکی که مطمئن هست در صورت برگزاری انتخابات شکست مفتضحانه ای خواهد خورد و همچنین مطمئن است کشورهای غربی دیگر حامی بقای او نیستند و خواهان جایگزینی او با فردی مقبولتر در اوکراین هستند با رفتاری دیکتاتور معابانه قدرت را در اوکراین به صورت غیر قانونی تصاحب کرده و حکومت خود در اوکراین را به صورت غیر قانونی تمدید کرده.
با توجه به این شرایط می بینیم که طی یکی دو روز گذشته مقامات زیادی در اوکراین در حال استعفا هستند و زلنسکی ظاهرا تصمیم دارد که دولتی جدید تشکیل دهد، دولتی که اصولا طبق قانون اساسی این کشور نا مشروع است.
جالب تر اینکه کشورهای غربی که گوش همه را با اصول دمکراتیک خود کر کرده اند در باره ادامه حکومت نا مشروع زلنسکی بر مردم اوکراین کر و کور و لال شده اند.
همین چند هفته پیش بود که در ونزولا انتخابات برگزار شد و نیکولاس مادورو توسط مردم انتخاب شد اما آمریکایی ها چون فرد عامل آنها انتخاب نشده حاضر نشدند نتیجه انتخابات مردمی ونزولا را به رسمیت بشناسند و حتی در اقدامی منافی با همه قوانین بین المللی با راهزنی هوایی هواپیمای رئیس جمهوری این کشور را توقیف و به فیلادلفیا بردند.
قطعا اگر نوکر آمریکا در اوکراین شانس آن را داشت که توسط مردم انتخاب شود آنها اصرار می کردند که زلنسکی انتخابات برگزار کند اما طبق بر آورد آنها زنسکی نه فقط محبوبیت لازم در میان مردم اوکراین را ندارد بلکه حتی آنقدر منفور است که به احتمال زیاد شکستی مفتضحانه در صورت برگزاری انتخابات خواهد خورد.
دلواپسی غربی ها از آن است که یک اوکراینی روس تبار کاندیدای انتخابات شود و در نهایت برنده شود و به سمت مصالحه با روسیه برود و طبق بر آورد آنها اکثریت مردم اوکراین هم چنین چیزی را می خواهند.
گو اینکه غربی ها به زور تلاش دارند زلنسکی را به صورت نا مشروع در اوکراین نگه دارند اما روند جریان ها در کشورهای غربی نشان می دهد که فضای عمومی به سمت مخالفت با سیاست های هیات حاکمه های فعلی این کشورها رفته و در انتخابات کشورهای غربی عموما چپ های مخالف این سیاست ها برنده می شوند و دیر یا زود زلنسکی حتی آن حمایتی که امروزه در کشورهای غربی دارد را نخواهد داشت.
عملا می توان گفت روند شرایط اروپا و اوکراین نشان می دهد دیگر بازی برای زلنسکی تمام شده وکار تمام است.