گزارش و تحلیل

کابوس فرمانده سنتکام

Sputnik
فرمانده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه موسوم به سنتکام روز پنجشنبه در اظهاراتی در جلسه استماع در مقابل کنگره از نزدیکی ایران و روسیه و چین ابراز نگرانی کرد.
ژنرال مایکل کورینا گفت: ایران، روسیه و چین در حال تقویت روابط خود هستند وادعا کرد این مساله "چشم‌انداز پرهرچ و مرجی به نفع آنها" ایجاد می‌کند.
وی افزود: این شراکت پیامدهای جهانی خواهد داشت.
فرمانده سنتکام گفت: چیزی که می‌بینیم اتکای ایران به چین و اتکای روسیه به ایران است. ایران 90 درصد از نفت خود که توسط آمریکا تحریم شده است، به چین می‌فروشد.
وی بار دیگر با تکرار ادعاهای غیرمستند خود ایران را به تامین پهپاد برای روسیه متهم کرد و افزود: آنها کارخانه‌ای برای روسیه ساخته‌اند تا خودشان (روس‌ها) آنها را بسازند.
کورینا در ادعای دیگری گفت آنچه که روسیه می‌تواند به ایران بدهد "نگران‌ کننده است" اما وی در این باره توضیحی ندارد.
این صحبت های فرمانده سنتکام نشان می دهد که همکاری ایران و روسیه و چین این روزها به کابوسی بزرگ برای آمریکایی ها تبدیل شده از سیاستمدارانشان گرفته تا نظامیان.

در حالی که آمریکایی ها تصور می کردند با تعامل جداگانه با هر کدام از این کشورها می توانند اینها را تک تک محاصره کنند و تک تک این کشورها را نابود کنند هر سه این کشورها به اضافه تعداد زیادی کشورهای دیگر امروزه با هم متحد شده اند تا با هم در مقابل آمریکا بایستند و همین مسئله است که یک کابوس بزرگ برای آمریکایی ها به حساب می آید.

آنها تصور نمی کردند این سه کشور بتوانند با هم همراه شوند چون در مواردی مخصوصا درباره مسایل ایدئولوژیک با هم همفکر نمی باشند.
ولی رهبران هر سه کشور موفق شدند روی مشترکات با هم همراه شوند و در این زمینه مهمترین مشترک فیما بین شان دشمنی و خصومت آمریکا با آنها می باشد.
توجه داشته باشید می گویم دشمنی و خصومت آمریکا با آنها و نه دشمنی اینها با مردم آمریکا.
هیچ کدام این کشورها مشکلی با مردم آمریکا ندارند بلکه این سیاستمداران آمریکایی هستند که خواهان نابودی این سه کشور می باشند.
همانگونه که در مقاله ای در هفته قبل اشاره کردم هر سه کشور ایران و روسیه و چین قدم های زیادی برای حل اختلافاتشان با آمریکا برداشتند اما تفکر استعمارگرانه آمریکا اجازه نداد کاری از پیش برود، چون در واقع دولت عمیق آمریکا خواهان حل اختلاف با هیچ کدام از این کشورها نیست بلکه به دنبال نابودی اینها و تسلط بر این کشورها می باشد.
برخی کشورها هستند که با توجه به ساختار اجتماعی شان پذیرای سلطه دیگر کشورها می باشند اما برخی کشورها هستند که مردمشان چنین چیزی را نمی پذیرند.
مردم ایران و چین و روسیه از گروه دوم هستند، هیچ وقت تاب تحمل استعمار در کشورشان را نداشتند و ندارند.
گو اینکه ایالات متحده از نظر نظامی و اقتصادی قدرتمندترین کشور جهان می باشد اما سه کشور ایران و روسیه و چین شرایط و امکاناتی را دارند که مکمل همدیگر هستند.
در برخی موارد روسیه بسیار پیشرفته است، در مواردی دیگر ایران و در مواردی چین و وقتی این سه فناوری هایی را که در اختیار دارند با هم به اشتراک بگذارند است که کابوس فرمانده سنتکام شده است.
در حالی که روسیه مدرن ترین تسلیحات جهان مخصوصا در زمینه هوانوردی را در اختیار دارد ایران موفق شده در برخی زمینه ها مثل تولید پهپاد و موشک به تولید انبود برسد و در جنگی فرسایشی مانند جنگ اوکراین این پهپاد ها می تواند به کمک روسیه بیاید و در مقابل ایران سال ها است که مورد تهدید آمریکا و انگلیس و اسرائیل قرار دارد و روس ها سامانه های دفاعی و همچنین جنگنده هایی که می تواند با دشمنان ایران رقابت کند در اختیار دارد.
در زمینه مسائل اقتصادی علیرغم تحریم هایی که آمریکایی ها بر علیه ایرانی ها وضع کرده اند اما ایران طی سال گذشته بخش بزرگی از تولیدات نفتی خود را موفق شده با کمک چین به فروش برساند، البته روسیه هم همینطور.
حال از سویی دیگر اگر آمریکایی ها در جنگ اقتصادی بخواهند چین را از طریق نظامی محاصره کنند، چین به راحتی از طریق ایران و روسیه می تواند تبادلات خود با جهان را ادامه دهد.
همچنین با توجه به توانمندی های ایران و روسیه در تولید و صادرات محصولات انرژی چین می تواند با اتکا به ایران و روسیه مطمئن باشد که پشتش به جایی گرم است و به هر ترتیبی شده کالای مورد نیاز آنها تامین خواهد شد.
البته ده ها مورد دیگر است که تعاملات فیما بین ایران و روسیه و چین می تواند روی آن تاثیر بگذارد و می توان به آن اشاره کرد، هر کدام این کشورها هم حوزه نفوذ زیادی در میان کشورهای نزدیک به خود دارند و به این ترتیب رابطه ایران و روسیه و چین عملا موجبات تشکیل یک ائتلاف بین المللی برای مقابله با هژمونی غرب را ایجاد کرده است.
در واقع امروزه همکاری های ایران و روسیه و چین به همکاری های استراتژیک فیما بین این کشورها تبدیل شده که تعداد زیادی از کشورهای جهان را نیز همراه خود دارد و این ائتلاف به ائتلاف شرق در مقابل غرب نیز تبدیل شده و عملا این ائتلاف با توجه به ویژگی هایی که در اختیار دارد و با توجه به جاذبه هایی که نفرت از آمریکا و غرب برای کشورهای مختلف ایجاد کرده، به بلوک قدرتمندی برای مقابله با بلوک غرب تبدیل شده و دیگر ایالات متحده نمی تواند در منطقه و یا جهان یکه تازی کند.
بحث و گفتگو