او سه پیشنهاد را مطرح کرد:
اول: همه طرفهای درگیر باید فورا آتشبس دهند و نبرد را متوقف کنند.
دوم: امنیت و جریان روان کانالهای کمکهای بشردوستانه را تضمین شود.
سوم: جامعه بینالمللی باید اقدامات عملی برای جلوگیری از گسترش جنگ اتخاذ کند.
والبته برای محقق شدن این پیشنهاد سوم آقای پینگ پیشنهاد داده تا یک نیروی بین المللی برای حفظ امنیت به غزه برود تا جلوی جنگ و خونریزی گرفته شود.
رهبر چین همچنین خواستار برگزاری هر چه سریع تر یک کنفرانس بین المللی معتبر بوده چرا که به نظر ایشان اجماع جهانی برای پیشبرد صلح و ترویج یک راه حل زود هنگام جامع، عادلانه و پایدار برای مسئله فلسطین حاصل شود.
این در حالی است که هیئت وزرای أمور خارجه کشورهای عربی واسلامی همان روز برگزاری اجلاس که به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شده بود سفر خود به چین را پایان داده بودند و از چین خواستند تا به عنوان میانجی وارد عمل شود.
وزرای أمور خارجه کشورهای عربی و اسلامی به خوبی می دانند که چون چین روابط اقتصادی قوی ای با اسرائیل دارد می تواند نقش مناسب را در برقراری آتش بس بازی کند و علیرغم میل آمریکایی ها بر اسرائیل فشار بیاورد که تن به آتش بس بدهد.
چند ساعت پس از این سخنان رهبر چین هم دیدیم بحث آتش بس موقت توسط اسرائیل و فلسطینی ها برای تبادل اسرا مطرح شد و ظاهرا قرار است پنجاه اسیر اسرائیلی در مقابل 300 اسیر فلسطینی مبادله شود.
بدیهی است آنهایی که پیگیر ماجراهای منطقه می باشند به خوبی می دانند این تبادل اسرا چیزی نبود که اسرائیل می خواست و از 7 اکتبر تا به حال اسرائیلیها اصرار داشتند که همه اسرای اسرائیلی بدون قید و شرط باید آزاد شوند وگرنه کل غزه را با خاک یکسان می کنند، آمریکایی ها هم در این ماجرا تمام قد از اسرائیلیها حمایت کردند.
حال نکته اصلی ماجرا در این است که آقای شی این سخنان را در اجلاس سران بریکس و در پی ملاقات با وزرای امور خارجه عرب و اسلامی مطرح کرد وقبل تر هم چین اعلام کرده بود که وزیر امور خارجه اش به عنوان میانجی حاضر است وارد عمل شود.
حدود یک ماه پیش که چینی ها پیشنهاد میانجی گری را مطرح کردند اسرائیلی ها از پذیرفتن ان میانجی گری خودداری کردند و به طرف چینی اعلام کردند که فقط حاضر هستند درباره خارج کردن کارکنان و شهروندان چینی از اسرائیل با او صحبت کنند.
بر هیچ کارشناسی هم پوشیده نبود که اسرائیلی ها این کار را به دستور آمریکا انجام داده بودند.
اما پس از حدود 50 روز از انجام انواع عملیات نظامی و قتل عام غیر نظامیان و گذر از همه قوانین و مقررات و اعراف انسانی و حقوق بشری و بین المللی حالا به نظر می رسد اسرائیلی ها به دنبال آن هستند تا به شکلی خودشان را از باطلاق غزه خارج کنند و در این راستا امیدوار هستند چین به عنوان میانجی وارد شود چون ایالات متحده و کشورهای غربی خود را یک طرف ماجرا معرفی کردند و جایگاهی برای میانجی گری ندارند.
ماجرا ما را به یاد توافق ایران و عربستان سعودی می اندازد.
هر دو کشور به دنبال توافق بودند اما به یک ضامن قابل اعتماد برای این توافق نیاز داشتند و چین ورود کرد.
علیرغم امضای چندین توافق میان فلسطینی ها و اسرائیلی ها اما چون یک ضامن معتبر برای توافق ها وجود نداشت عملا این توافق ها اجرایی نشد و شرایط به آنچه امروز مشاهده می کنیم کشیده شد.
اگر ایالات متحده که در توافق های قبلی به عنوان ضامن و ناظر توافق حضور داشت به تعهدات خود عمل کرده بود و اسرائیل را وادار به انجام تعهدات خود نموده بود قطعا اتفاقی که در 7 اکتبر رخ داد رخ نمی داد.
حال به نظر می رسد چین که تا چند صباح پیش بر قدرت نرم خود تکیه کرده بود و به دنبال ورود به مسایل و اختلافات بین المللی نبود این سیاست را کنار گذاشته و تصمیم گرفته وارد میدان شود و طبیعتا هم اسرائیلیها هم فلسطینی ها چین را به عنوان یک ناظر قابل اعتماد بین المللی پذیرفته اند.
یک بار دیگر آمریکایی ها نشان دادند که نمی توانند نقشی که به عنوان ابر قدرت جهانی دارند را به درستی ایفا کنند و چون خودشان یک طرف ماجرا به حساب می آیند پس نمی توانند به عنوان میانجی ورود کنند.
تحزب آمریکایی و تعمیم مسایل داخلی ایالات متحده به خارج ایالات متحده منجر به آن شده که این کشور فرصت طلایی بازی کردن نقش تک ابر قدرت جهانی را از دست بدهد و امروزه کشورهای دیگر جای آن را بگیرند و گو اینکه ایالات متحده باور دارد هنوز نقش اول نظامی جهان را در اختیار دارد اما واقعیت امر این است که این جایگاه قدرت نظامی بدون وجود جایگاه سیاسی معتبر نمی باشد و امروزه چین گوی سبقت و قدرت در زمینه روابط بین الملل و اعتبار سیاسی را از چنگ آمریکایی ها در آورده و چه آمریکا بخواهد چه نخواهد بحث چند قطبی سازی جهانی مجددا شکل گرفته و سازمان هایی مانند سازمان بریکس و شانگهای در این چند قطبی سازی نقش بسیار کلیدی بازی می کنند و کم کم بسیاری از کشورهای جهان ترجیح خواهند داد برای حفظ نظم جهانی به این سازمان های نوظهور بپویندند و سازمان مللی که به دلیل سلطه آمریکا و غرب بر تصمیم اش تضعیف شده جایگاه خود را از دست خواهد داد و عملا همین مساله را می توان در سخنان رهبر چین ملاحظه کرد که به صورت غیر مستقیم گفته نیاز به یک اجلاس بین المللی برای رسیدن به راهکار برای حل مساله فلسطین هستیم و مجمع عمومی سازمان ملل نمی تواند این کار را انجام دهد.
در واقع اگر دخالت های بی حد و حصر ایالات متحده و سوء استفاده های آن از وتو برای فلج کردن سازمان ملل نبود شاید امروزه همان سازمان ملل می توانست ورود کند و جلوی جنگ در غزه که هیچ حتی جنگ های دیگر از جهان را نیز بگیرد.