بله قطعا فلسطینی ها به خوبی می دانستند که عملیات 7 اکتبر آنها با واکنش شدید اسرائیل مواجه خواهد شد و قطعا این واکنش وقتل عام هزاران غیر نظامی فلسطینی نه فقط مورد حمایت کورکورانه آمریکا و کشورهای اروپایی خواهد بود بلکه حتی آنها به اسرائیل برای انجام این قتل عام کمک هم خواهند کرد.
مخصوصا ایالات متحده آمریکا.
کافی است که به سخنان آنتونی بلینکن در حین ورود به اسرائیل توجه داشته باشید تا متوجه شوید جریان حمایت آمریکا از اسرائیل از چه قرار است.
وی اظهار داشت نه به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا بلکه به عنوان یک یهودی که بخشی از خانواده اش را در هلوکاست از دست داده به اسرائیل سفر کرده تا ببیند چگونه می تواند به همنوعان یهودی خود کمک کند.
قبل تر هم که بایدن رسما اظهار داشته بود که افتخار می کند یک صهیونیست است.
البته اگر پیگیر ماجرا شوید می بینید که بخش اعظم قدرت در حکومت آمریکا امروزه دست صهیونیست ها می باشد (یهودی و غیر یهودی) و در واقع اینها هستندکه در آمریکا حکومت می کنند و همه منابع آمریکا را در اختیار منافع خود قرار داده اند، و منافع آنها همان صحبتهایی است که بلینکن اظهار داشته بود، یعنی وفاداری به یهودیت بیش از وفاداری به آمریکا.
پس از سفر به اسرائیل واعلان موضع وفاداری خود به آرمان های یهودی بلینکن به کشورهای عرب منطقه هم سفر کرد واظهار داشت که به دنبال راهکاری برای حل مساله است، اما راهکاری عملی فعلا رسما اعلام نشده.
این در حالی است که همه می دانند اصل مشکل چیست.
اصل مشکل در این است که اسرائیل به دلیل حمایت بی چون و چرای ایالات متحده آمریکا از تن دادن به هرگونه توافق سر باز زده و امروزه فلسطینی ها در شرایطی قرار گرفته اند که به قول معروف می گویند مرگ یک بار شیون یک بار، باید تکلیف ما را روشن کنید.
بله، فلسطینی ها به خوبی متوجه بودند که عملیات آنها با واکنش اسرائیل مواجه خواهد شد وهیچ مرجع جهانی ای وجود نخواهد داشت که از حقوق آنها به عنوان انسان دفاع کند اما این کار را کردند تا به جهان بگویند ما هستیم و تا مشکل ما را حل نکنید هیچ صلح ای در منطقه خاورمیانه برقرار نخواهد شد و اسرائیل که برایتان از منافع کشورهایتان مهم تر است آرامش نخواهد داشت.
اگر اروپایی ها و آمریکایی ها تصور می کنند با حمایت از اسرائیل دارند نسبت به جرائمی که در حق یهودی ها انجام داده اند تکفیر ذنوب می کنند باید متوجه باشند که مردم فلسطین و مردم خاورمیانه گناهی نکرده اند که آنها دست به جنایت بر علیه یهودیان زدند.
چه بسا که یهودیان در طول تاریخ در منطقه خاورمیانه بدون هیچ مشکلی زندگی می کردند و مشکل اصلی آنها در این منطقه از زمانی شروع شد که توطئه انگلیسی مبنی بر ایجاد دولت مستقل اسرائیل برای قوم یهود شکل گرفت.
در همین ایران که امروزه بزرگترین دشمن اسرائیل نامیده می شود برای قرن ها یهودیان با آرامش و امنیت در میان مردم به راحتی زندگی می کردند و می کنند و هیچ مشکلی نداشتند و ندارند و حق و حقوق آنها به عنوان انسان و شهروند ایرانی کاملا مراعات می شود و حتی نمایندگان خود در مجلس را نیز دارند.
به هر حال همانگونه که قبل تر هم مطرح کردم اصل مشکل در خودداری اسرائیل از پذیرفتن همه طرح های صلح و مقررات و قوانین بین المللی و مصوبات شورای امنیت درباره فلسطین است.
چندین طرح برای حل مشکل اسرائیل و فلسطین مطرح شده که معروف ترین آنها طرح دو دولت که مورد تایید جامعه عربی و سازمان ملل هم هست می باشد و طرح دوم که برخی کشورها مطرح کرده اند ایجاد یک کشور با دو ملت بوده که این طرح هم مورد حمایت بسیاری از کشورها از جمله ایران هم بوده و رهبری در ایران چند بار پیشنهاد خود بر اساس ایجاد یک کشور که در آن فلسطینی ها و یهودی ها زندگی کنند و سازمان ملل رفراندوم برقرار کنند که چه نوع دولت و حکومتی می خواهند تشکیل دهند که منافع همه در آن لحاظ شود، را نیز مطرح کرده اند.
در صورتی که حمایت بی چون و چرای آمریکا و کشورهای غربی از اسرائیل نبود وآنها به اسرائیلی ها فشار می آوردند که یک طرح برای حل مساله را بپذیرند قطعا هیچ کدام از اتفاق هایی که امروزه مشاهده می کنیم رخ نمی داد.
رسیدن یک دولت بسیار تندرو در اسرائیل به قدرت مزید در علت بود تا کار به اینجا بکشد.
دولتی که نه فقط توافقات بین المللی را به رسمیت نمی شناخت بلکه حتی برخی اعضای آن به دنبال قتل عام همه فلسطینی ها و یا وادار کردن آنها به کوچ به سمت اردن و مصر بودند و این را در رفتارها و سخنان خود به وضوح بیان می کردند و هر روز به دنبال توهین به فلسطینی ها و ایجاد بحران های جدید بودند.
کافی است سخنان واقدامات افرادی مانند بن کفیر که وزیر کشور نتانیاهو است طی همین یک سال گذشته را در اینترنت جستجو کنید تا متوجه شوید چرا امروزه ما با چنین شرایطی مواجه هستیم.
از سوی دیگر هم آمریکا در تلاش بود با فشار آوردن به کشورهای عربی آنها را وادار کنند که جریان فلسطین را فراموش کنند و با اسرائیل مصالحه کنند.
به هر حال فلسطینی ها متوجه شدند باید به شکلی صدایشان در بیاید تا جامعه جهانی به فکر بیافتد که ملتی به نام ملت فلسطین هم هستند که باید مشکلشان را حل کنند.
بله، آنها به خوبی می دانستند که این اقدامشان هزینه های سنگینی برایشان خواهد داشت ولی مجبور بودند وهستند که میان بد و بد تر بر را انتخاب کنند و یقین دارند اگر کاری نکنند در نهایت همه شان نابود خواهند شد.
همین چند سال پیش بود که عربستان سعودی و امارات جنگی تمام عیار بر علیه مردم یمن راه انداخته بودند و عربستان سعودی به هیچ وجه حاضر نبود حوثی ها را به رسمیت بشناسد.
اما به یکباره انصار الله یمن تصمیم گرفتند دست به عملیات حمله به آرامکو و ابوظبی و دبی بزنند و همین ماجرا موجب آن شد که سعودی ها و اماراتی ها واکنش شدید نشان دهند ولی در نهایت دیدیم که پس از آن بود که روند تماس ها برای آتش بس و مذاکره با حوثی ها برای رسیدن به توافق صلح شروع شد و حالا سعودی ها نه فقط حوثی ها را به رسمیت می شناسند بلکه از آنها در ریاض هم استقبال می کنند، دیگر هم کسی خبری از عبد ربه منصور هادی که یمن را قربانی منافع شخصی اش کرد نمی شنود.
عملیات آرامکو به نوعی نقطه عطفی در جنگ یمن به حساب می آمد و علیرغم هزینه های سنگینی که برای مردم یمن داشت در نهایت موجب آن شد که روند جنگ کاملا تغییر کند.
عملیات 7 اکتبر هم همین طور است.
علیرغم همه هزینه هایی که دارد ولی موجب آن شده که تحرکاتی برای پیدا کردن راهکاری برای حل بحران فلسطین راه بیافتد.
البته در این ماجرا ضرورت دارد کشورهای بی طرف ورود کنند نه کشورهایی مانند ایالات متحده که رسما با ارسال انواع و اقسام اسلحه و اظهارات رئیس جمهوری و وزیر خارجه اش خود یک طرف جنگ است و امروزه سلاح های آمریکایی هستند که مردم بی گناه فلسطین را قتل عام می کنند.
متاسفانه اخیرا شایعاتی مطرح شده مبنی بر اینکه بلینکن طرحی را به محمود عباس به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان ارائه داده که مبنای آن این است که تشکیلات خودگردان درباره جنایات احتمالی که اسرائیل قرار است در غزه انجام دهد سکوت کند و موضع بی طرفی اتخاذ کند و منتظر بمانند تا اسرائیلی ها وارد غزه شوند و این منطقه را از حضور حماس پاکسازی کنند و بعد غزه را تحویل تشکیلات خودگردان دهند و مذاکرات صلحی را با این تشکیلات راه بیاندازند.
طرحی مشابه طرح های قبلی امریکا از جریان پیمان اسلو گرفته که هیچ کدام پایه و اساس و اعتباری ندارد و هیچ وقت اسرائیل آنها را اجرا نکرده و آمریکا هم کاری برای اجرای آنها انجام نداده.
بلینکن هم یک دوره گردی منطقه ای راه انداخته تا حمایت کشورهای عربی از این طرح خود را جلب کند.
چند بار باز هم می خواهند گول آمریکا و اسرائیل را بخورند؟
یا شاید بهتر است سوال کنیم که آیا باز هم عربها و برخی فلسطینی ها حاض هستند گول آمریکا و اسرائیل را بخورند و این امتیاز بزرگ و طلایی که فلسطینی ها به دست آورده اند و می تواند در نهایت منجر به وادار کردن اسرائیل به پذیرش صلح شود را از دست بدهند؟
این طرح بلینکن در شرایطی است که ظاهرا طرح اسرائیل مبنی بر وادار کردن همه مردم غزه به رفتن به صحرای سینا نیز ظاهرا با مخالفت شدید کشورهای عربی مواجه شده وحتی مصر تهدید کرده که در صورت اصرار اسرائیل بر این نقشه از توافق صلح با اسرائیل خارج شود و با انتشار نوار سخنان حسنی مبارک مبنی بر اینکه این طرح نتانیاهو می تواند موجب بازگشت جنگ با مصر شود به نوعی تهدید کرده که حتی اگر نیاز شود حاضر می باشد وارد یک جنگ با اسرائیل شود تا جلوی این نقشه را بگیرد.
همه اینها در شرایطی می باشد که آمریکا و کشورهای اروپایی به خوبی می دانند دولت خودگردان فلسطین هیچ نفوذ و قدرتی در میان فلسطینی ها ندارد وخودداری آنها از پذیرش نتیجه آخرین انتخابات که زیر نظر سازمان های بین المللی برگزار شد و در آن اکثریت مردم فلسطین به نمایندگان حماس رای دادند خود یکی از دلایل ایجاد بحران است و همین امروز هم اگر دوباره انتخاباتی برگزار شود قطعا نمایندگان جبهه مقاومت بالاترین رای را در میان مردم فلسطین کسب خواهند کرد.
اگر واقعا آقای بلینکن دلواپس قوم یهود است بهتر می باشد که به جای تلاش برای گول زدن خود و دیگران به فکر حل بحران فلسطین باشد و این حل فقط با وادار کردن اسرائیل به تن دادن به مصوبات و مقررات و قوانین بین المللی و پذیرش یکی از طرح های صلح بین المللی ممکن می باشد.