اسپوتنیک، ولادیمیر ساژین خاورشناس مطرح روس در این خصوص چنین نوشته است: در 10 سپتامبر 2023، در اجلاس G20 در دهلی نو "یادداشت تفاهم" منتشر شد.
هدف این پروژه ادغام اقتصادی آسیا و منطقه خلیج فارس با اروپا است. این کریدور باید از هند به اروپا از طریق خلیج عمان و خلیج فارس، امارات، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و دریای مدیترانه عبور کند.
پیش بینی می شود که IMEC (India-MiddleEast-EconomicCorridor)از دو کریدور مجزا تشکیل شود: کریدور شرقی که هند را به خلیج فارس متصل می کند و کریدور شمالی که خلیج فارس را به اروپا متصل می کند. این مسیرها راه های دریایی و جادهای موجود را با یک راهآهن تکمیل میکند که پس از پایان ساخت آن، شبکه بینالمللی کشتی- راه آهنی قابل اعتماد و مقرون به صرفه را فراهم میکند. این امر به هند، امارات، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و اروپا امکان ترانزیت و تبادل کالا و خدمات را می دهد. در امتداد مسیر راه آهن، شرکت کنندگان قصد دارند کابلی برای تامین برق و اتصال دیجیتال و همچنین لوله ای برای صادرات هیدروژن خالص بکشند.
در این "یادداشت" آمده است: این کریدور تجارت امن و قابل دسترس را تضمین می کند و توجه به "تأثیرات زیست محیطی، اجتماعی و دولتی" را افزایش می دهد. سیاستمداران و دانشمندان علوم سیاسی به درستی IMEC را پاسخی به پروژه بین المللی "ابتکار کمربند و جاده" چین (BRI) دانستند.
شایان تذکر است که IMEC خود به خود بوجود نیامده است. به دلیل شرایط مختلف، ایالات متحده در حال حاضر فرصت مدیریتفردی نه تنها نظامی-سیاسی، بلکه مدیریت اقتصادی جهان را از دست می دهد. این امر مستلزم اتخاذ رویکردهای جدید واشنگتن در سیاست جهانی آن است. اول - تمرکز اولویت ها در مهم ترین مناطق، دوم - ایجاد گروههای نظامی-سیاسی متحد ایالات متحده، در درجه اول در "بحرانیترین" مناطق.
امروز، "چرخش آمریکا به آسیا" که توسط دولت اوباما اعلام شد، مبرم از آب در آمده است. رقابت با چین مستلزم انتقال توجه سیاست خارجی آمریکا از خاورمیانه و اروپا به آسیای جنوب شرقی و اقیانوسیه شده است.
گروهبندی کشورها به گروههای کوچک برای حل مشکلات خاص مشترک، پاسخی به چالش های روند جهانی به سمت ظهور یک جهان چندقطبی است. تاکید بر منافع مشترک به جای ارزش های مشترک است. در نتیجه، کشورها می توانند در مورد مسائل حیاتی همکاری کنند بدون اینکه مجبور باشند در مورد همه چیز به توافق برسند یا جهان بینی یکسانی داشته باشند.
در مطابقت با این گرایش در سال 2017، ایالات متحده، استرالیا، هند و ژاپن،علاقه مند به ایجاد یک محور ژئوپلیتیکی در منطقه هند و اقیانوس آرام علیه چین، گروه کواد (QuadrilateralSecurityDialogue) را تشکیل دادند.
در سال 2021، کانبرا، لندن و واشنگتن ایجاد یک پیمان امنیتی سه جانبه AUKUS (استرالیا، بریتانیا، ایالات متحده) را اعلام کردند که همچنین علیه چین است.
افزایش فعالیت نظامی-سیاسی ایالات متحده در جنوب شرقی آسیا و منطقه اقیانوس آرام توسط بسیاری از سیاستمداران و دانشمندان علوم سیاسی به عنوان خروج ایالات متحده از خاورمیانه ارزیابی شد. آیا اینطور است؟ اجازه بدهید ببینیم.
اواخر دهه 10 و اوایل دهه 20 قرن بیست و یکم میلادی نشان داد که خاورمیانه از نظر نظامی، سیاسی، تجاری و اقتصادی مورد علاقه چین است، از جمله در چارچوب پروژه "ابتکار کمربند و جاده". جمهوری خلق چین با 12 کشور خاورمیانه (الجزایر، مصر، ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، عراق، اردن، کویت، مراکش، عمان، قطر و ترکیه) مشارکت استراتژیک ایجاد کرده است. و تقریباً همه اعضای اتحادیه عرب در "ابتکار کمربند و جاده" شرکت کردند.
در سال 2020، پکن قرارداد مشارکت استراتژیک 25 ساله را با ایران منعقد کرد. در چارچوب این پروژه، چین میلیاردها دلار در زیرساختها، حملونقل و بنادر دریایی ایران سرمایهگذاری خواهد کرد و همکاریهای نظامی و نظامی-فنی با ایران را تعمیق و گسترش خواهد داد.
در سال 2022، پکن و ریاض معاهدات و موافقت نامه های مهم تجاری و اقتصادی متعددی منعقد کردند.
در سال 2023، پکن میانجی در بازسازی تاریخی روابط دیپلماتیک بین تهران و ریاض شد.
واضح است که آمریکا علیرغم کاهش علاقه به هیدروکربن های خاورمیانه (که خودش صادرکننده شده است) و تضعیف نفوذش بر کشورهای خاورمیانه، نمی تواند این منطقه استراتژیک را به رقیب اصلی جهانی خود یعنی چین بدهد. بنابراین، واشنگتن با تمرکز بر منطقه هند و اقیانوس آرام، تلاش می کند بدون حضور سیاسی فعال، نفوذ خود را در خاورمیانه حفظ کند. در سال های 2020-2021 اسرائيل تحت نظارت آمريكا در چارچوبپیمان ابراهيم با امارات، بحرين، مراكش و سودان روابط كامل ديپلماتيك برقرار كرد. این امر به متحد اصلی آمریکا این فرصت را داد تا فعالانه تر در زندگی نظامی-سیاسی، تجاری و اقتصادی خاورمیانه شرکت کند. علاوه بر این پیمان ابراهیم راه را در برابر اشکال جدیدی از همکاری که قبلا غیرممکن بود، باز کرد. در اکتبر2021، هند، اسرائیل، امارات متحده عربی و ایالات متحده پس از نشست وزرای خارجه خود به مناسبت سالگرد امضای پیمان ابراهیم، گروه چهارجانبه جدیدی به نام I2U2 (UnitedArabEmirates UnitedStates India Israel) را تشکیل دادند.
در ژوئیه 2022، I2U2 یک اجلاس سران برگزار کرد و بیانیه ای مشترک منتشر کرد و در آن تاکید کرد که "بر سرمایه گذاری های مشترک و ابتکارات جدید در مورد ذخایر آب، انرژی، حمل و نقل، فضا، بهداشت و سلامتی و امنیت غذایی تمرکز خواهد کرد" و "این اولین قدم ها در همکاری استراتژیک بلندمدت است". بیایید به کلمات "این اولین قدم هاست" توجه کنیم. برای واشنگتن، I2U2 دلیلی بر پایبندی آن به منطقه خاورمیانه (که بسیاری شک دارند) و شاخصی از توانایی آمریکا برای جلب شرکای خود در خاورمیانه و جنوب آسیا در رقابت با ابتکارات چینی است.
هند در I2U2 چند هدف دارد: توسعه روابط با اسرائیل بدون ایجاد واکنش منفی اعراب و تقویت روابط چند جانبه با کشورهای عربی از جمله امارات متحده عربی که دهلی نو هم اینک یک مشارکت اقتصادی جامع و توافقنامه تجارت آزاد را با آن امضا کرده است. لازم به تذکر است که امارات متحده عربی محل زندگی 3.5 میلیون هندی (حدود یک سوم جمعیت اماراتی) است که منبع مهم نیروی کار برای این کشور و حواله ارزی برای هند است.
هند قصد دارد در آینده نزدیک سند تجارت آزاد با اسرائیل را امضا کند. شایان توجه است که در سال های 2016-2020 اسرائیل سومین صادرکننده بزرگ تسلیحات به هند (که دومین واردکننده بزرگ سلاح در جهان است) پس از روسیه و فرانسه بود. I2U2 احتمالاً تجارت دوجانبه هند و اسرائیل را در این بخش نیز به میزان قابل توجهی افزایش بدهد.
برای اسرائیل، I2U2 فرصت دیگری برای تقویت پیمان ابراهیم (به ویژه با امارات) و تعمیق روابط با هند است. هند رتبه سوم صادرات اسرائیل (3.94 میلیارد دلار) و ششم در واردات (3.09 میلیارد دلار) را دارد. هند 42 درصد از صادرات تسلیحات اسرائیل را به خود اختصاص داده است که ارزش آن سالانه یک میلیارد دلار است. برای امارات متحده عربی، مشارکت در I2U2 فرصتی برای ایجاد تعادل بین هند و چین است، زیرا این کشور تلاش می کند به یک بازیگر جهانی در منطقه و در درجه اول در بخش مالی تبدیل شود.
در نتیجه، در سپتامبر 2023 بازار پویا و سرمایه انسانی کلان هند، تعهدات سیاسی آمریکا، توانایی های مالی امارات و تجربه تکنولوژیک اسرائیل، برای I2U2 این امکان را فراهم کرد تا تشکیل گروه تجاری و اقتصادی "کریدور هند - خاورمیانه - اروپا" (IMEC) را اعلام کند.
و این پروژه مطمئناً یک چالش برای "ابتکار کمربند و جاده" چین (BRI) است.
علاوه بر این، اگر برای کشورهای عربی و اروپا، IMEC راهی برای تنوع بخشیدن به روابط با چین است، برای هند که به دلیل روابط مشکل با پاکستان و چین به BRI نپیوست، IMEC فرصتی برای اطمینان از روابط تجاری و اقتصادی موثر است.
در مورد اسراییل باید گفت که آن، اهداف صرفا سیاسی را دنبال می کند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در دیدار با رئیس جمهور بایدن در نیویورک در 20 سپتامبر گفت که IMEC اسرائیل را به مرکز مهمی در مسیر شکوفایی بی سابقه و صلح تاریخی بین اسرائیل و عربستان سعودی تبدیل خواهد کرد. این امر منجر به دستیابی به آشتی بین جهان اسلام و دولت یهود و همچنین صلح واقعی بین اسرائیل و فلسطین خواهد شد. بنیامین نتانیاهو گفت: "این کار در دسترس ما است".
تقریباً همزمان، ولیعهد عربستان سعودی، محمد بن سلمان، در مصاحبه ای با شرکت تلویزیونی آمریکایی فاکس، از IMEC حمایت کرد و گزارش های مبنی بر توقف مذاکرات عربستان سعودی برای عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل را تکذیب کرد. محمد بن سلمان تاکید کرد: "ما روابط [با اسرائیل] را آغاز می کنیم و این روابط بدون توجه به اینکه چه کسی بر اسرائیل حکومت می کند ادامه خواهد داشت".
اما هنوز برای صحبت کردن در مورد توانایی های واقعی IMEC خیلی زود است. در پاییز 2023، "ابتکار کمربند و جاده" دهمین سالگرد خود را جشن می گیرد. ژانگ هانهویی، سفیر چین در روسیه در اوایل ماه سپتامبر گفت که حجم سرمایه گذاری بر اساس این قرارداد از یک تریلیون دلار فراتر رفته است. در چارچوب این پروژه، 152 کشور و 32 سازمان بین المللی بیش از 200 سند همکاری مشترک با چین را امضا کردند. بدین ترتیب این برنامه بیش از 4/3 کشورهای جهان را تحت پوشش قرار داد.
باید گفت که با این وجود برخی کشورها آن را تهدیدی برای حاکمیت، امنیت و استانداردهای زیست محیطی خود می دانند. واقعیت این است که BRI یک شبکه چند سطحی در روابط دوجانبه بین دولت ها و جمهوری خلق چین است. به گفته برخی از دانشمندان علوم سیاسی، چین این توانایی را دارد که شرایط خود را به شرکای خود دیکته کند، زیرا اکثر این کشورها با قدرت مالی و اقتصادی چین تناسبی ندارند.
برخلاف BRI، IMEC یک پروژه جمعی از کشورهای کاملاً موفق است که بر اساس اصول مشترک، چارچوب قانونی مشترک و اسناد مشترک استوار است که به طور کلی (حداقل در تئوری) از دستورهای یک طرف جلوگیری می کند. احتمالاً در آینده شاهد رقابت بین IMEC و BRI خواهیم بود.
اما همچنین احتمالا در آینده شاهد آن خواهیم بود که آنها بتوانند مکمل یکدیگر باشند. این امر توسط ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه تأیید شد: "من معتقدم که این [ایجاد IMEC] فقط به نفع ماست... حرکت اضافی کالا در طول این کریدور، در واقع، افزوده ای به پروژه شمال-جنوب ما است. اگر مسیر دیگری وجود داشته باشد (و اسرائیل نیز به نظر من در آن درگیر است)، ما هم می توانیم از دریای سیاه و سپس مدیترانه عبور کنیم و از این کریدور استفاده کنیم. ما در اینجا چیزی نمی بینیم که بتواند به نوعی مانع ما شود".
بنابراین، ظهور گروه I2U2 و کریدور تجاری و اقتصادی حمل و نقل IMEC تصادفی نیست. از یک سو، این تمایل ایالات متحده برای ایجاد مبنایی برای حفظ نفوذ گریزان خود در خاورمیانه می باشد و از سوی دیگر، تاسیس یک سیستم قدرتمند تحت حمایت واشنگتن برای مقابله با افزایش قدرت جهانی چین.
همانطور که محقق روسی یوری شگلاوین به درستی اشاره کرد: "ابتکار کمربند و جاده و کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا دو دیدگاه رقابتی توسعه جهانی هستند. آنها هر دو بر روابط سیاسی و اقتصادی بین چین و ایالات متحده، دو اقتصاد و ابرقدرت جهان تأثیر می گذارند".
و به این سؤال که آیا ایالات متحده خاورمیانه ترک می کند، می توان اینگونه پاسخ داد: بله، ترک می کند تا بماند.