گزارش و تحلیل

مزایای شروع رسمی روابط ایران و عربستان در سطوح عالی

با استقرار رسمی سفرای ایران وعربستان سعودی در پایتخت های دو کشور رسما روابط دو کشور به سطح سفیر یعنی عالی ترین سطح رابطه دیپلماتیک ارتقا یافت.
Sputnik
البته قبل از آن هم تماسهای دو کشور در سطوح عالی برقرار بود و هم وزیر امور خارجه عربستان سعودی با رئیس جمهوری ایران ملاقات داشت هم وزیر امور خارجه ایران با ولیعهد وعالیترین مقام اجرایی عربستان سعودی یعنی شاهزاده محمد بن سلمان ملاقات داشت.
گو اینکه تلاشها برای بازگرداندن روابط ایران و عربستان سعودی حدود پنج سال در جریان بود و طرفین در سطوح امنیتی ملاقات های متعددی داشتند که شش ملاقات آن علنی شده بود اما نمی توان انکار کرد که چند دلیل موجبات اصلی بازگشت روابط دو کشوری که به صورت تاریخی با همدیگر روابط پر تلاطمی داشته اند بوده.
1 – تغییر دولت جمهوری اسلامی ایران و رویکرد آن.
عموما دولت قبلی ایران روی تحسین روابط با کشورهای غربی متمرکز بود و تمرکز زیادی روی تحسین روابط و حل و فصل اختلافات با کشورهای همجوار و کشورهای شرقی نداشت.
تصور عمومی در میان سیاستمداران دولت قبل ایران مبنی بر این بود که اگر مشکلات و اختلافات با آمریکا و غرب حل شود بقیه مسایل به صورت اتوماتیک حل و فصل می شود و به قول معروف برخی سیاست مداران آن دیدگاه آمریکا کدخدای جهان است واول باید دم کد خدا را دید.
البته آنها هم دلایل و استدلال های خود را برای این مساله داشتند که شاید مهم ترین آنها این می بود که تا زمانی که مشکلات ایران و آمریکا حل نشود بقیه کشورها ممکن است در برقراری روابط با ایران به دنبال باج گیری و سوء استفاده از موقعیت باشند.
از سوی دیگر دیدگاه سیاسی دولت جدید ایران متفاوت است، مبنای این دیدگاه این است که حوزه قدرت سیاسی ایران در رابطه با کشورهای همجوار و کشورهای شرقی است و اگر ایران بتواند روابط مستحکم و استوار و قوی با کشورهای همجوار و شرقی ایجاد کند خود به خود برگه های قویتری در چانه زنی با غرب هم خواهد داشت و تا زمانی که ایران در روابط اش با کشورهای همجوار و کشورهای شرقی دچار فراز و نشیب است طبیعتا طرف های غربی هم از این ماجرا بر علیه ایران سوء استفاده می کنند.
البته کلا هم از بعد از انقلاب مشاهده می کنیم که عموما زمانی که اصولگراها در قدرت هستند روابط ایران با عربستان سعودی و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ارتقا پیدا می کند و وقتی که اصلاح طلب ها سر کار هستند این روابط سردتر می شود و گرایش دولت ایران به سمت روابط با غرب بیشتر می شود.
حال جالب اینکه کشورهای غربی مخصوصا آنهایی که مانند انگلیس و فرانسه و آلمان در تهران سفارت خانه دارند به خوبی از این جریان مطلع هستند اما متاسفانه به جای اینکه بخواهند از فرصت حضور اصلاح طلبان در قدرت برای بهبود روابط خود با ایران استفاده کنند تلاش می کنند از حضور آنها برای سرکوب ایران سوء استفاده کنند و به همین دلیل هم می باشد که هیچ کدام از توافق هایی که با ایران انجام می دهند به سر انجام نمی رسد.
شاید بتوان دو نمونه بارز این توافق ها را توافق های سال 2005 سعد آباد و توافق موسوم به برجام دانست که در هر دو توافق طرف های ایرانی با حسن نیت جلو رفتند اما طرفهای غربی با سوء نیت جلو آمدند و در هر دو مورد شرایط بسیار طلایی وجود داشت که خصومت میان ایران وغرب مخصوصا ایالات متحده کنار گذاشته شود اما در هر دو دوبت آمریکایی ها و غربی ها ثابت کردند که قابل اعتماد نیستند.
2 – اختلافات میان ایران و عربستان سعودی موجب آن شده بود که هر دو طرف درگیر جنگ های نیابتی متعدد در منطقه شوند و هزینه های زیادی را متحمل گردند، هزینه هایی که بر اقتصاد هر دو کشور هزینه های قابل توجهی را تحمیل کرده بود.
آمار و ارقام غیر و جسته گریخته رسمی از هزینه های ایران و عربستان سعودی در منطقه نشان می دهد که ایران چیزی حدود شصت ملیارد دلار هزینه این درگیری های نیابتی کرده (حدود فقط سی ملیارد دلار در سوریه) و در مقابل عربستان سعودی چیزی حدود 1500 ملیارد دلار هزینه کرده که حدود 1200 ملیارد دلار آن فقط در یمن بوده.
قبل از شروع جنگ یمن عربستان سعودی چیزی حدود 700 ملیارد دلار ذخیره ارزی داشت ولی طی دو سه سال اخیر دولت عربستان برای جبران کسری بودجه مجبور شده بود هر ساله چیزی حدود 120 ملیارد دلار استقراض کند همه این هزینه ها هم با تشویق آمریکا بوده.
گزارش و تحلیل
جریان اجلاس ایران – ترکیه و عربستان چیست؟
در واقع آمریکای ترامپ از روز اول شروع کار خود به دنبال آن بود که همه ذخایر ارزی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را بالا بکشد و عملا موفق شد این کار را انجام دهد.
طبیعی است که ادامه این رویکرد به نفع هیچ کدام از طرفین نمی باشد و همچنین طرفین به این نتیجه رسیدند که نه فقط ادامه این روند به نفع هیچ کدام نیست بلکه هیچ کدام امکان حذف دیگری را ندارند و مثلا برای هفت سال مرزهای درگیری ها در یمن بدون تغییر باقی مانده بود وهمچنین در سوریه سالها است که مواضع ثابت شده.
در عراق هم علیرغم همه تلاش ها ولی فضای جدیدی برای نفوذ عربستان سعودی باز نشده و در مقابل در کشورهای عربی شمال آفریقا هم جای قابل توجهی برای نفوذ ایران باز نشده.
سعودی ها سالها امیدوار بودند با سربازان آمریکایی به جنگ ایران بروند اما سر به زنگاه آمریکایی ها چه در دوران ترامپ جمهوری خواه که نزدیک ترین روابط تاریخی را با عربستان سعودی داشت چه در دوران بایدن دمکرات نشان دادند که حاضر نیستند خون سربازان آمریکایی را برای محقق نمودن خواسته های سعودی ها هزینه کنند.
تصور اینکه اگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس روابط خود با اسرائیل را رسما بهبود بخشند هم نشان داد که تصور اشتباهی بیش نیست و آمریکایی ها هیچوقت امکان ندارد تسلیحاتی را در اختیار عربها قرار دهند که ممکن است موازنه قدرت میان آنها و اسرائیل را به هم بزند.
همه اینها به کنار، دیگر در اواخر درگیری ها میان عربستان سعودی و انصار الله یمن کار به جایی رسیده بود که دیگر تسلیحات آمریکایی موجود در عربستان سعودی وامارات جوابگو نبود و از آرامکو گرفته تا فرودگاه های امارات هدف حملات انصار الله بود و راهی جز مصالحه وجود نداشت که به این حملات خاتمه بخشد و طبیعتا راه مصالحه با انصار الله یمن هم از تهران می گذرد.
3 – شاید بتوان گفت مهمترین مساله که موجب بازگشت روابط گشته، شرایط و فضای بین المللی پس از شروع عملیات ویژه روسیه در اوکراین و دشمنی های ایالات متحده وغرب با چین و روسیه و ایران و... است که موجبات ایجاد شرایطی شده تا برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بتوانند تلاش کنند از ذیل چتر حمایتی آمریکا و غرب خارج شوند و به نوعی به دنبال ایجاد موازنه در روابط بین المللی خود بروند.
همچنین در شرایط بین المللی موجود شرایط تک قطبی تغییر کرده و شرایط چند قطبی ایجاد شده و برخی کشورها مانند عربستان سعودی و ایران به دنبال آن هستند که حالت نسبتا بی طرفی در درگیری های بزرگان داشته باشند.
البته هم ایران و هم عربستان سعودی وهم دیگر کشورهای منطقه غرب آفریقا و شمال آفریقا متوجه هستند که در صورتی می توانند حالت نسبتا بی طرفانه خود را حفظ کنند و در درگیری های دیگران آسیب نبینند که با همدیگر همراه شوند واختلافات قدیمی را کنار بگذارند.
همانگونه که از زبان مقام معظم رهبری در ایران می شنویم که سیاست آتی ایران بر مبنای صفر کردن تنش و اختلافات با همسایگان است از زبان مقامات کشورهای منطقه هم می شنویم که آنها نیز به دنبال صفر کردن تنش و اختلافات با یکدیگر و با ایران هستند.
مثلا پیش از مصالحه ایران و عربستان سعودی شاهد مصالحه هایی میان عربستان سعودی وکشورهای دیگر عربی با قطر و همچنین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و مصر واردن با ترکیه نیز بوده ایم.
البته همانگونه که قبلتر در مقاله ای درباره اختلافات درون اهل تسنن میان ترکیه و عربستان سعودی صحبت کردم امروزه مشاهده می کنیم که سرعت نزدیکی ایران با عربستان سعودی بسیار بیشتر از سرعت نزدیکی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با ترکیه می باشد و هنوز این کشورها اعتماد لازم را به مواضع ترکیه ندارند.
امروزه هم صحبت از این می شود که ایران میان ترکیه و عربستان سعودی میانجی گری کند و این دو را پای میز گفتگو بنشاند، امری که نشان می دهد مصالحه میان ایران و عربستان سعودی بسیار فراتر از آنچه تصور اش می شود می باشد وعلیرغم فشارهای آمریکا و اسرائیل بر عربستان سعودی وحتی تهدید های غیر مستقیم بر علیه این کشور از کانال لابی های صهیونیستی در آمریکا عربستان اطمینان دارند منافع اش اقتضا می کند روابط خود با ایران را تحکیم بخشد و به سمت ایجاد نوعی تامین امنیت منطقه ای توسط کشورهای منطقه بروند.
همچنین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و ایران به خوبی متوجه هستند که همکاری آنها با یکدیگر حتی در زمینه های اقتصادی می تواند به نفع طرفین خلیج فارس باشد و هر چه قدر این همکاری ها گسترش پیدا کند اینها می توانند جایگاه محکم تری در معادلات بین الملل برای منطقه خود ترسیم کنند و بساط ایجاد فتنه میان ایرانی ها و عرب ها را جمع کنند.
در پایان به نظر می رسد ماموریت اصلی هر دو سفیر یعنی سفیر ایران در ریاض و سفیر عربستان سعودی در تهران این خواهد بود که هر چه سریعتر شرایط تحکیم روابط فیما بین ایران وعربستان را بالا ببرند.
بحث و گفتگو