بدون حمایت آمریکا، پروژه ای به نام اوکراین شکست خواهد خورد

اسپوتنیک به نقل از نشریه ادوانس کرواسی می نویسد: "تغییرات مهم ژئوپلیتیکی ناگهانی رخ نمی دهد. سیاستمداران البته "برنامه های کلان آینده" را اعلام نمی کنند، اما به رسانه ها دستور می دهند که نیت شان را در فضای اطلاع رسانی بیازمایند".

و اکنون می خوانیم: "نیویورک تایمز" - "آیا زمان مذاکرات با پوتین فرا نرسیده است؟"، "نیویورکر" - "برهانی به نفع مذاکرات با روسیه"، "فارین افرس"- "جنگی که در آن نمی توان برنده شد: واشنگتن باید از اوکراین خارج شود".

اما در اینجا ما شاهد یک واگرایی ایدئولوژیک بین متحدان فراآتلانتیک واشنگتن و لندن هستیم. اندیشکده بانفوذ بریتانیایی چتم هاوس مقاله ای را با عنوان "اکنون وادار کردن اوکراین به مذاکره، فاجعه بار خواهد بود" منتشر کرد. چرا؟ - انگلیسی ها مانند سایر حامیان مقامات کی یف می دانند که بدون حمایت ایالات متحده، کل پروژه ای به نام اوکراین به سادگی شکست خواهد خورد. در ماهیت امر، ما واقعاً در مورد یک "پروژه" صحبت می کنیم، زیرا این ایالات متحده آمریکا است که اوکراین را به عنوان یک دولت سرپا نگه می دارد. اگر واشنگتن از این "پروژه" خارج شود، اوکراین حتی بدون عملیات ویژه روسیه فرو خواهد پاشید.

و در مورد مذاکرات. در دو ماه اول درگیری مسلحانه، جلسات متعددی بین نمایندگان روسیه و اوکراین برگزار شد. بر اساس یکی از نسخه‌های این مذاکرات، اوکراین موافقت کرد که در ازای خروج روسیه از تمام سرزمین‌هایی که پس از 23 فوریه 2022 اشغال کرده بود (کریمه مورد بحث قرار نگرفت) به دنبال عضویت در ناتو نباشد.

در 31 مارس، نیروهای اوکراینی وارد بوچا شدند که توسط روس ها رها شده بود. گفته شد که آنها گورهای دسته جمعی ساکنان محلی را کشف کردند. به گفته نمایندگان مسکو این، ساکنان طرفدار روسیه بودند که توسط سربازان اوکراینی کشته شدند. در نتیجه، هر دو طرف آنچه را که رخ داد به عنوان نقطه ای بدون بازگشت تلقی کردند و درگیری مسلحانه وارد مرحله جدیدی شد. علاوه بر این، بوریس جانسون، مهمترین مشاور زلنسکی که به آنجا آمد، حمایت حتی بیش از گذشته را به اوکراین وعده داد.

اکنون وضعیت به بن بست رسیده است. آیا نیروهای اوکراینی می توانند از خط دفاعی روسیه عبور کنند؟ در برخی جاها و به طور موقت، شاید، بله، اما این بدان معنا نیست که این امر چیزی خواهد داد - روسیه قدرت زیادی دارد.

اما واقعیت این است که متحدان غربی اوکراین نیازی به پیروزی نظامی این کشور نداشتند. هدف آنها از بین بردن اقتصاد و حتی برانگیختن ناآرامی داخلی در روسیه بود. به طور خلاصه: استفاده از اوکراین برای به زانو درآوردن روسیه.

با این حال، اقتصاد روسیه خود را به سمت بازارهای جدید، در درجه اول چین و هند تغییر جهت داد و زنده ماند. و در طرف دیگر، یعنی اتحادیه اروپا، مشکلات جدی در حال انباشته شدن است. بدون گاز ارزان روسیه، "سخت‌کوشی" سنتی آلمان و نوآوری‌های فنی کار نمی‌کند.

و در مورد طبقه حاکم. اگرچه تعدادی ازنخبگان آمریکاییاز آن که درگیری مسلحانه نه تنها روسیه، بلکه آلمان، فرانسه و حتی بریتانیا را نیز نادار می‌کند، خوشحال هستند، سرمایه‌ داران آینده‌نگر آمریکایی می‌بینند که این جنگ منجر به همگرایی هرچه بیشتر روسیه و چین می شود و مجتمع نظامی-صنعتی روسیه در حال رشد است. این عقیده در حال شکل گیری است که گام ضروری برای "خویشتن داری روسیه"، دقیقاً پایان درگیری مسلحانه در اوکراین است. یعنی بهتر است ولادیمیر زلنسکی را به رحمت سرنوشت بسپاریم و در آینده ای که در آن چین نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک و روسیه - نظامی و ژئوپلیتیکی خود را گسترش دهند، قرار نگیریم. و طرفداران این عقیده روز به روز بیشتر می شوند.

درگیری مسلحانه در اوکراین به بن بست رسیده است و احتمالاً جای خود را به آفریقا یا آسیای جنوب شرقی یعنی چین تغییر خواهد داد.

و این تا زمانی که روابط و قواعد جدید بازی بین قدرت های جهانی شکل نگیرد ادامه خواهد داشت. امیدوارم کار به استفاده از سلاح هسته ای نرسد.

چرا غرب به طور فزاینده ای خواستار مذاکرات با روسیه است؟

شاید به این دلیل که اگر تضاد و کاهش استانداردهای زندگی ادامه یابد، تحمیل "قواعد جدید" برای مردم فقیر دشوار خواهد بود.

با مذاکرات و بدون آن، اروپا از نظر آزادی، اقتصاد و غیره در یک سقوط آزاد قرار گرفته است، یعنی تمام آنچه تا کنون داشته است در حال سقوط است و بهمن در حال رشد است.