مجموعه بریکس اعلام کرد که به زودی در تابستان پیش رو اعضای پنجگانه این تجمع بین المللی در آفریقای جنوبی در سطح سران اجلاسی برگزار خواهند کرد و در باره نحوه همکاری داخلی میان اعضای این مجموعه ، همکاری با دیگر تجمع های بین المللی و نیز بررسی درخواست عضویت بیش از بیست کشور دیگر تصمیمات مهمی خواهد گرفت.
این مجموعه از چهار کشور در سال 2006 با نام بریک اعلام موجودیت کرد که از حروف اول کشورهای برزیل، روسیه، هند، و چین تشکیل شده بود و این سازمان در سال 2009 با پیوستن آفریقای جنوبی به بریکس تغییر نام داد و قرار بود دربرگیرنده کشورهای در حال توسعه باشد که فرآیند رشد اقتصادی در آنها شتاب بالایی دارد.
از زمان تاسیس تاکنون این مجموعه نو ظهور 14 اجلاس برگزار کرده که اولین آن در روسیه بود و آخرین آن در سال گذشته در چین برگزار شد. این مجموعه از ابتدا تقریبا نیمی از جمعیت جهان و 30% از تولید ناخالص آن را در اختیار داشت اما اکنون به علت رشد پر شتاب این کشورها تقریبا 40% تولید ناخالص جهانی را در اختیار دارند و با تاسیس بانک توسعه جدید (ان دی بی) در سال 2014 در حال تکمیل ابزارهای تاثیرگذاری و قدرت خویش است.
به اعتقاد کارشناسان سیاسی مجموعه بریکس آینده مهمی در نظام بین المللی جدید دارد چرا که کشورهای عضو آن از جمله قدرت های نوظهوری اقتصادی است که آینده دارند و درخواست عضویت این مجموعه از سوی بیش از بیست کشور دیگر جهان، این خوش بینی به آن را نیز نمایان می سازد.
در حال حاضر یکی از مهمترین ابزارهای افزایش قدرت در سطح بین المللی همگرایی (انتگریشن) است که برآیند قدرت را در چارچوب جمع هندسی و نه ریاضی می سازد. به عبارت دقیق تر برآیند جمع هندسی اتحاد و همکاری کشورهای اروپایی در چارچوب اتحادیه اروپا جمع 28 کشور عضو نیست بلکه بیش از آن است و این مسئله بسیاری از کشورها را راغب به ورود به این گونه تجمع ها می کند.
مجموعه بریکس می تواند هسته یک تشکل بین المللی جدیدی باشد که کشور چین لکوموتیو این مجموعه قرار گرفته که پرشتاب ترین توسعه اقتصادی جهان را دارد. این قدرت ژئواستراتژیک جدید ظرفیت و توان به چالش کشیدن نظام پیر و فرسوده جهانی را دارد به ویژه که جنگ اوکراین فرآیند افول قدرتهای غربی را کلید زد و ظهور محور نوظهور آسیایی به عنوان قدرت آینده جهان را تسریع ساخت.
یکی از مهمترین موضوعات مطرح در اجلاس آتی آفریقای جنوبی مجموعه بریکس اعلام پول جدید بین المللی به نام بریک است که در جلسه قبلی مورد تصویب قرار گرفته و اجرای آن به آینده موکول شده است.
همچنین قرارشد عملکرد بانک توسعه جدید این مجموعه را که با سرمایه پنجاه میلیارد دلارتاسیس شده نیز تعریف کنند و این بانک کار خود را به صورت جدی آغاز کند و کشورهای عضو از مزایای گرفتن وام برای افزایش توسعه بهرمند شوند. اگر بریکس در این زمینه به یک توافق عملی برسد قطعا تحول بزرگی در عرصه بین المللی اتفاق خواهد افتاد و میزان رقابت محورهای پیشین و جدید افزایش خواهد یافت.
در حال حاضر غرب با حاکمیت دلار و یورو بر جریان مبادله جهانی اقتصاد، توانسته است حاکمیت سیاسی خود را تثبیت و استمرار ببخشد در حالیکه اگر مجموعه بریکس پول جدیدی برای مبادله در سطح جهان مطرح کند وضعیت اقتصادی جهان تغییر خواهد کرد.
تعلق تقریبا نیمی از تولید ناخالص جهان به بریکس اجازه خواهد داد که مبادلات با ارز بریک و نه چیز دیگر انجام گیرد.
شکی نیست که با ورود اعضای جدید به این مجموعه توانمندی آن افزایش خواهد یافت و پول اعلامی جدید آنها از پشتوانه های مهمی برخوردار خواهد بود و این در زمانی که اقتصاد غرب از بدهی های بسیار بالایی رنج می برد و بد بینی به آینده دلار و یورو در سطح بین المللی در حال افزایش است و کشورهای مختلف پشت سر هم به حذف دلار و یورو از مبادلات خارجی خود دست می زنند .
بریک می تواند با پشتوانه حجم تولید ناخالص ملی چین و هند ( اقتصاد اول و سوم جهان)، و نفت روسیه و ایران، و غلات روسیه و چین اعلام موجودیت کند که این داشته های بزرگ می تواند آن را با ثبات ترین پول بین المللی کند. تولید ناخالص ملی کشورهای بریکس با پایه محاسبه قدرت خرید و نه دلار می تواند با مجموع تولید ناخالص هفت کشور صنعتی غربی برابری کند که دو ارز بین المللی دلار و یورو را یدک می کشند.
جالب است بدانیم که یورو در زمان اعلام به عنوان ارز مشترک اروپایی در دهه نود ارزشی کمتر از دلار داشت ولی به علت حمایت چندین کشور صنعتی از آن از جمله المان ،فرانسه و ایتالیا، به مرور ارزش آن از دلار بالاتر رفت و چنین آینده ای برای بریک نیز قابل تصور است.
امروزه ارز بین المللی یکی از مهمترین پایه های قدرت جهانی به شمار می آید و تکمیل این بعد از قدرت در مجموعه بریکس حجم رقابت را در سطح بین المللی افزایش خواهد داد و در تولد سازی نظام بین المللی جدید کمک خواهد کرد.
در حال حاضرغرب به علت بدهی های کلان از بحران جدی و ساختاری برخوردار است اما به علت حاکمیت مالی و بانکی در سطح بین المللی، این بحران را مدیریت کرده و از نمایان شدن آن جلوگیری شده است اما با ظهور یک سیستم مالی رقیب در دوران افول سیاسی و اقتصادی غرب چنین اقدامی می تواند ضربه نهایی به پیکره نظام غربی وارد سازد.
در حال حاضر غرب از بحران اقتصادی جدی رنج می برد و دچار رکود یا رشد بسیار محدودی است و به همین علت توان رقابت با یک سیستم جدید، پویا و با رشد و بالندگی ندارد و نمی تواند کارجدی انجام دهد. برخی از تحلیلگران غربی بر این باوراند که غرب تقریبا همه گرینه های رقابت را از دست داده و تنها ممکن است به جنگ جهانی و فراگیر برای حفظ موقعیت خود در سطح نظام بین المللی دست بزند.