گزارش و تحلیل

سیاست های نسنجیده آذربایجان و ارمنستان موجب ضرر به هر دو می شود

Sputnik
در شرایطی که امروزه بیش از پیش ارمنستان به حمایت و کمک ایران و روسیه نیاز دارد مشاهده می کنیم که سیاستمداران این کشور تصمیم می گیرند نیروهای مسلح شان در مانور مشترک با آمریکایی ها شرکت کنند.
اشتباه استراتژیک ای که دو سال پیش موجب از دست دادن قره باغ و شکست سنگین ارمنستان از آذربایجان شد امروزه در حال تکرار است.
چند دهه بود علیرغم همه اختلافات مرزی که میان ارمنستان و آذربایجان به وجود آمده بود اما به دلیل وجود معادلات سیاسی و منطقه ای تقریبا همه چیز آرام بود ولی بعد از انتخاباتی که موجب به قدرت رسیدن طرفداران غرب در ارمنستان شد و برخی در ارمنستان تصور می کردند با انتخاب افرادی غربگرا ممکن است به غرب نزدیک شوند و مورد حمایت غرب قرار گیرند، آذربایجان فرصت را غنیمت شمرد و به قره باغ حمله کرد و این منطقه را از دست ارمنی ها خارج کرد.
آذربایجان به خوبی می دانست با توجه به حضور افراد غرب گرا در دولت ارمنستان ایران و روسیه که موازنه قوا را ایجاد کرده اند تمایل نخواهند داشت از آنها حمایت کنند.
البته نمی توان تاثیر لابی های ارمنی در کشورهای غربی مخصوصا ایالات متحده را در این زمینه نادیده گرفت اما باید متوجه بود که معادلات قدرت در منطقه به چه صورت است و هیچ وقت نمی توان بر اساس تمایلات احساسی در زمینه مسائل سیاسی تصمیم گرفت.
نخست وزیر ارمنستان: با آذربایجان پیمان صلح امضاء می‌کنیم
همین اشتباه در اوکراین و حتی گرجستان انجام شد و نتیجه اش را هم دیده ایم.
در معادلات منطقه ای، روسیه و ایران هستند که در این منطقه از قفقاز ید طولانی دارند و در جنگی که میان آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ راه افتاد دیدیم که غربی ها حتی یک ارزن هم حاضر نشدند به ارمنستان کمک کنند، حتی حمایت سیاسی هم نکردند و در نهایت اگر روسیه و ایران ورود نکرده بودند شاید آذربایجان بسیاری از مناطق دیگر ارمنستان را نیز تصرف کرده بود.
البته در این ماجرا هم نمی توان تاثیر لابی های اسرائیلی حامی آذربایجان در کنگره آمریکا و دیگر کشورهای غربی را نادیده گرفت و عملا این جریان نشان داد هر چه قدر ارمنستان روی لابی های ارمنی خود حساب باز کند باز لابی های دیگری هستند که می توانند دست آنها را زمین بزنند.
اینکه ارمنستان مسیحی است و جهان مسیحیت از موجودیت آن حمایت می کند، یک تصور ساده لوحانه بیش نیست.
هنوز که هنوز است کینه تاریخی مسیحیان غربی کاتولیک و پروتستان نسبت به مسیحیان شرقی ارتودوکس موجود است و شاید بتوان گفت این خصومت با تاثیر لابی های یهودی در بین انگلیکان های نوگرا بسیار بیشتر هم شده و می توان به وضوح این کینه و دشمنی و خصومت را امروزه در اوکراین مشاهده کرد و می توان دید که تا چه حد آنها با مسیحی های ارتودوکس کینه و دشمنی دارند.
در این جریان هم اوضاع ارمنی ها هم به از اوضاع اوکراینی ها نخواهد بود.
بحث مذهبی هم اینجا بحث پوچ بیش نیست.
امروزه مشاهده می کنیم مثلا ترکیه حامی جریان های اخوان المسلمین سنی به حامی آذربایجان شیعه تبدیل شده است.
اسرائیل یهودی که می خواهد سر به تن مسلمانان نباشد هم تبدیل به حامی آذربایجان شده است.
فراموش نکنید به صورت تاریخی همیشه ترک های عثمانی در تلاش بودند شیعه های آذری را نابود کنند و تاریخ ده ها جنگ بسیار سنگین میان آذری ها و عثمانی ها را ثبت کرده است.
ونئوعثمانی ها تلاش دارند آنچه اجدادشان نتوانستند با جنگ به دست بیاورند امروزه با حقه سیاسی وکلک زدن به آذربایجان به دست آورند، یعنی به دریای خزر برسند.
از سوی دیگر برخی صهیونیست ها آذربایجان را جزو قلمرو خزران و سرزمین موعود خود می دانند و آذری ها را اشغال کننده این سرزمین می شناسند.
به هر صورت سیاست همگرایی به سمت غرب شکست خود را برای ارمنستان نشان داده و جای تعجب دارد که در شرایط امروزی که ارمنستان بیش از پیش نیاز دارد به ایران و روسیه نزدیک شود هنوز برخی سنگ همگرایی با غرب را به سینه می زنند.
برخی که به خوبی می دانند نتیجه این سیاست به ضرر ارمنستان و ملت ارمنستان خواهد بود، و شاید هم هدف نهایی شان همین باشد، یعنی نابودی موجودیت ارمنستان.
از سوی دیگر جای تاسف دارد که امروزه آذربایجان به جای اینکه سیاست دوستی با ایران شیعه را پیش بگیرد سیاست های خصمانه ای در مقابله ایران پیش گرفته است.
برخی باور دارند چون ایران شیعه است و چون آذربایجان به صورت تاریخی جزو خاک ایران بوده و بسیاری امروزه به دنبال بازگشت آذربایجان شمالی به آغوش میهن اصلی هستند، برخی سیاستمداران در آذربایجان واهمه دارند که شاید گسترش روابط و در نهایت نفوذ ایران در آذربایجان موجب آن شود که استقلال و حاکمیت این کشور به خطر بیافتد.
این در حالی است که به صورت تاریخی ایرانی ها نشان داده اند که چشم طمعی به خاک کشورهای دیگر ندارند و در همه موارد همه آنهایی که روی همکاری با ایران حساب باز کردند در نهایت پیروز بودند و آنهایی که در مقابل ایران ایستادند شکست خوردند.
اگر ایران به دنبال تصرف آذربایجان بود سالهای اولیه استقلال آذربایجان فرصت بسیار خوبی را برای ایران داشت که چنین پروژه ای را انجام دهد مخصوصا که در آن زمان به استناد خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی حتی مرحوم حیدر علی اف تمایل به اتحاد با ایران داشت و گذشته از اینها بخش اعظم مردم نخجوان خواهان پیوستن به ایران بودند.
ایران هیچ وقت پشت متحد خود را خالی نکرده در حالی که دیگران سر به زنگاه وقتی منافع شان اقتضا کرده پشت متحدان خود را خالی کرده اند.
تصور اینکه اگر احیانا آذربایجان بیاید و دالان زنگزور را راه بیاندازد برای ایران بسیار بد می شود و ارتباط ایران با اروپا قطع می شود هم تصور خیلی درستی نیست.
گزارش و تحلیل
توافق ایران و روسیه در ترانزیت
البته که ایران ترجیح می دهد راه و مسیر جاده ای و ریلی خود به اروپا و روسیه را از طریق خاک آذربایجان که هموارتر است داشته باشد و امروزه مسیر هموارتر برای تردد همان خاک آذربایجان می باشد و نه حتی مسیر ارمنستان که بیشتر کوهستان های صعب العبور است اما باید توجه داشت که ایران و روسیه کانال ارتباطی خود را از مسیر های دیگر از جمله مسیر دریای خزر (بندر انزلی به بندر آستاراخان) برقرار کرده اند و عملا اصرار آذربایجان بر ایجاد مزاحمت برای رانندگان ایرانی و یا تعلل در راه اندازی خط راه آهن در این مسیر می تواند منجر به آن شود که کلا ایران از این مسیر صرف نظر کند و عملا مسیر ترانزیت از کانال آذربایجان قطع شود، که این ماجرا بیشتر به ضرر آذربایجان خواهد بود تا به نفع آن چون موقعیت ژئوپولیتیک خود را از دست خواهد داد.
تصور اینکه ایران و روسیه اجازه دهند ترکیه و اسرائیل به نام آذربایجان استان سیونیک ارمنستان را تصرف کنند و دالان خود را آنجا راه بیاندازند هم تصور ساده لوحانه ای بیش نیست.
قطعا ایران و روسیه نقشه های زیادی برای مقابله با حضور ناتو از کانال ترکیه و اسرائیل از طریق آذربایجان در این دالان خواهند داشت.
به نظر می آید منافع آذربایجان و ارمنستان اقتضا می کند به جای اینکه منطقه را به تشنج بیشتر بکشند روابط خود با ایران و روسیه را تحکیم کنند و در چرخه معادلات منطقه ای به تعامل با همسایگان و اکتفا به حریم رسمی و قانونی مرزهای خود بپردازند.
در صورتی که اینها به سمت تعاملات منطقه ای بروند خودشان هم سود بیشتری خواهند کرد چون در معادلات جدید منطقه ای امروزه هر دو کشور می توانند نقش خوب و استراتژیکی داشته باشند ولی خارج از این چهارچوب هر دو متضرر خواهند شد.
بحث و گفتگو