درسی که آذربایجان می تواند از عربستان سعودی بگیرد
هر کس پیگیر اوضاع منطقه و جهان باشد می داند خصومتی که سعودی ها طی چند سال اخیر در قبال ایران نشان دادند بسیار شدید بود و از همان اول هم ایران دست دوستی را به سمت آنها دراز کرده بود و در نهایت سعودی ها متوجه شدند که منافع ملی شان اقتضا می کند با ایران مصالحه کنند تا دشمنی.
Sputnikاسپوتنیک - نکته بسیار مهم در این است که باید متوجه شد از دید ایران دشمن کیست و رقیب یا خصم سیاسی کیست؟
از نظر ایران دشمن فقط اسرائیل است و دیگران خصم سیاسی و یا رقیب منطقه ای به شمار می آیند.
سعودی ها ابتدا تلاش کردند ایران را به عنوان دشمن تعریف کنند و تصور می کردند با همکاری آمریکا و اسرائیل می توانند این دشمن را از میان بردارند، اما آنها متوجه شدند که هر چه قدر هم با ایران جدل داشته باشند اما در نهایت دشمن موجودیتی آنها اسرائیل است و نه ایران.
آنها متوجه شدند آمریکایی ها و اسرائیلی ها فقط می خواهند آنها را با ایران درگیری کنند وخودشان کنار بنشینند و هیچ حمایتی از آنها انجام ندهند ودر نهایت عربستان سعودی در میان درگیری های ایران و اسرائیل و آمریکا تاوان دهد.
امروزه آذربایجان هم همان شرایط را پیدا کرده.
یعنی عملا به ابزار اسرائیل که دشمن ایران است تبدیل شده و ترکیه هم که رقیب سیاسی ایران در منطقه می باشد هم خود را به عنوان حامی معرفی می کند وآذربایجان تصور می کند که با داشتن حمایت اسرائیل و ترکیه میتواند در مقابل ایران قد علم کند.
اگر به موازنه های قدرت فیما بین عربستان سعودی و متحدین اش از یک سو و آذربایجان ومتحدین اش از سوی دیگر نگاه کنیم می بینیم فاصله بسیار زیاد نجومی فیما بین دو طرف وجود دارد واگر جایگاه موازنه قدرت را از یک به صد بگیریم، شاید بتوان عربستان و متحدین اش را در سطح هشتاد یا نود حساب کرد ولی آذربایجان و متحدین اش به زور ممکن است در سطح سه یا چهار موازنه قدرت قرار بگیرند.
اینکه در یک معرکه اسرائیل و ترکیه به آذربایجان کمک کردند تا قره باغ را تصرف کند یک بحث است و اینکه بخواهند به آذربایجان در مقابل ایران کمک کنند بحثی دیگر.
اسرائیل امروزه به زور میتواند امنیت خود را در قبال فلسطینی های غزه حفظ کند چه رسد به اینکه بخواهد امنیت آذربایجان را تامین کند.
درباره ترکیه هم که تکلیف روشن است.
به قول مصطلح معروف یکی نیست به آذربایجان بگوید روی دیوار کی یادگاری می نویسید؟
معادلات بین المللی و منطقه ای به سرعت در حال تغییر است و اینهایی که روی آنها حساب باز می کنند خارج معادلات بازیگران بزرگ هستند.
علیرغم همه رقابت های منطقه ای فیما بین ایران و ترکیه اما ترکیه هیچ وقت حاضر به ورود به درگیری مستقیم با ایران نیست، آیا تا به حال سوال نکرده اید چرا؟
چون علیرغم همه امکاناتی که ترکیه به دلیل عضویت خود در ناتو دارد اما به خوبی می داند در رویارویی با ایران بازنده خواهد بود چون ترکیه آن پشتوانه اقتصادی که برای چنین مقابله ای نیاز دارد را ندارد.
نهایت نتیجه اوضاع متحدین ترکیه در مقابل متحدین ایران هم در سوریه وعراق معلوم است.
به هر صورت اینجا باید به این نکته توجه داشت که رویای اتصال ترکیه به آذربایجان و تصرف استان سونیک ارمنستان برای انجام این اتصال، یک رویا بیش نیست و یک رویا بیش نخواهد ماند.
ماجرای تصرف قره باغ یک چیز است و اشغال استان سونیک چیز دیگری.
اگر در زمان جنگ قره باغ روسیه و ایران کنار نشستند و سعی کردند دخالت نکنند به این دلیل بود که اولا در انتخاباتی که چند ماه قبل تر انجام شده بود ارمنی ها به طرفداران غرب رای داده بودند و خوب منطقی نبود ایران و روسیه از طرفداران غرب حمایت کنند.
دوم اینکه بحث قره باغ بحث بازپس گیری سرزمین اشغال آذربایجان بود و خوب ایرانی ها به دلیل علقه قومی و مذهبی به آذربایجان دارند از آذربایجان حمایت می کردند و همچنین روسها به دلیل مسایل بین المللی تمایل نداشتند که وارد ماجرا شوند وپیمان دفاع جمعی را فعال نکردند.
اما رویای تصرف استان سونیک بحث دیگری است.
در این شرایط قطعا روسیه مجبور می باشد به بهانه عضویت ارمنستان در پیمان دفاع جمعی به کمک ارمنستان بشتابد.
و از سوی دیگر ایران هم به دلیل شرایط ژئوپولیتیک که امنیت ملی این کشور را به خطر می اندازد ورود خواهد کرد، احتمالا هم به درخواست دولت ارمنستان وهمه به خوبی می دانند با ورود مستشاران ایرانی همه معادلات به شدت تغییر می کند.
همین بس کافی است به یاد داشته باشیم همین چند سال پیش گروه های مورد حمایت ترکیه فقط 400 متر با کاخ ریاست جمهوری سوریه فاصله داشتند و همان ها به مرز دروازه های بغداد رسیده بودند اما همین که ایرانی ها و متحدین شان ورود کردند کل معادله بر عکس شد.
مضاف بر همه اینها باید توجه داشت اینکه ترکیه بخواهد ارتباط زمینی خود با ایگورهای غرب چین را از طریق دالان ایجاد شده برقرار کند امری است که مورد مخالفت شدید چین هم هست و به همین دلیل می توان تصور کرد که حتی چین هم به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم وارد ماجرا شود.
همه اینها به کنار، نباید فراموش کرد علیرغم همه تلاش های آذربایجان برای مقابله با نفوذ ایران در این کشور ولی هنوز بخش عمده مردم آذربایجان به دلایل علقه قومی و مذهبی خود به ایران نزدیک هستند و امکان ندارد بپذیرند که پای اسرائیل و یا گروه های تندرو طرفدار ترکیه به کشورشان باز شود و شاید ایران به دلیل مسایل سیاسی هنوز تلاش نکرده از این پتانسیل خود استفاده کند ولی قطعا در صورتی که خصومت بخواهد بیش از این افزایش یابد و آذربایجان به ابزاری در دست اسرائیل وترکیه بر علیه ایران تبدیل شود قطعا ایران هم ممکن است از این ابزار استفاده کند.
تقریبا اکثریت قاطع اهالی نخجوان به دلیل وابستگی عاطفی به هم خونان خود در سمت ایران طرفدار بازگشت به سرزمین مادری خود ایران هستند و کافی است ایران روی خوش به آنها نشان دهد.
تجربه هم نشان داده ایرانی ها بسیار در این راستا مجرب هستند و هیچ کس نمیتواند رقیب آنها در این زمینه شود.
با توجه به این شرایط می توان تصور کرد که ورود به چنین ماجراجویی ای نه فقط ممکن است منجر ضربه زدن بسیار شدید نظامی به آذربایجان شود بلکه می تواند منجر به به هم خوردن معادلات سیاسی درونی آذربایجان گردد.
فراموش نکنید علیرغم اینکه آذربایجان توانسته قره باغ را تصرف کند اما اکثریت ساکنین و مالکین سرزمین های قره باغ ارمنی هستند وشانس اینکه ارمنستان بخواهد قره باغ را پس بگیرد بسیار بالا می باشد و اگر احیانا آذربایجان به خصومت خود با ایران ادامه دهد ممکن است که ایران هم نیازهای تسلیحاتی ارمنستان را تامین کند و معادله را تغییر دهد.
به هر حال تجربه تسلیحات ایرانی در عمل نشان داده که توانمندی این تسلیحات بسیار بالاتر از تسلیحات اسرائیلی و یا ترکیه ای است، مخصوصا در زمینه موشک و پهباد، و مضاف بر اینها ایران امروزه توانمندی تولید انبوه تسلیحاتی را دارد، در حدی که حتی جمع کشورهای ناتو نمی توانند تسلیحاتی که موجب مقابله با تسلیحات ایرانی شود را تولید کنند، و این را خودشان در دلواپسی هایشان درباره احتمال باز شدن مخازن تسلیحاتی ایران برای روسیه در اوکراین ابراز می کنند.
همچنین باید توجه داشت که اصلی ترین دلیل راه اندازی عملیات ویژه روسیه در اوکراین این بوده که روسیه احتمال می داده اوکراین ممکن است بخواهد عضو ناتو شود، قطعا اینکه ترکیه عضو ناتو بخواهد به بهانه همکاری با آذربایجان در حیاط خلوت روسیه حضور داشته باشد به هیچ وجه قابل قبول روسیه نخواهد بود.
به این ترتیب می توان تصور کرد بهترین استراتژی برای آذربایجان این است که پا جای پای عربستان سعودی بگذارد و تا دیر نشده به سمت تحسین روابط خود با ایران برود.
عربستان سعودی هم ابتدا هیاهوی زیادی بر علیه ایران راه انداخت ولی در نهایت متوجه شد همکاری با ایران بسیار بهتر است.