پس از آن نیز با حضور عده ای از نیرو های ایالات متحده در این کشور روند خروج عراق از بحران جنگ به کندی پیش رفت تا در سال ۲۰۲۰ مجلس عراق به طور رسمی دستور خروج نیرو های آمریکایی از این کشور را صادر کرد.
آقای دکتر حیدر سهیلی اصفهانی، رئیس گروه مطالعات عراق انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا و مستند ساز عراق در این زمینه به خبرنگار اسپوتنیک در تهران گفت:
اصولا بسیاری وقتی در رابطه با دلایل حمله آمریکا به عراق صحبت می کنند دلایلی نظیر ارتباط صدام با نیجریه و انتقال موشک های دوربرد یا سلاح های کشتار جمعی را مطرح میکنند در حالی که بعدها متوجه میشویم که کاملا دروغ بود و ساختگی بودن این دلایل به مرور مشخص شد.
آقای دکتر حیدر سهیلی اصفهانی، همچنین اظهار داشت:
هنگامی که اروپای میان دو جنگ جهانی نگاه می کنیم زمانی که هیتلر حمله به کشورهای همسایه را آغاز کرد بلافاصله ابعاد این حملات هیتلر به کشورهای همسایه باعث شد کنفرانس مونیخ برگزار شود و در سطح بسیار بالایی فرانسه، انگلیس و تمامی کشور های مطرح اروپا شرکت کردند و تلاش کردند تا با باج دادن به هیتلر وضعیت ثبات و آرامش قبل از حمله هیتلر را بار دیگر تامین کنند این موضوع را در تاریخ به عنوان اشتباهی بزرگ می شناسد و اگر آن را در مقیاسی که آمریکا در عراق آغاز کرد نگاه کنیم تمام سیستم عراق را برهم زد و پیش از این حمله منطقه تقریباً به یک آرامش نسبی رسیده بود و وضعیتی ایجاد شده بود که می توانستیم به تعادل جدید برسیم اما آمریکاییها با حمله خود به عراق آن را از بین بردند.
وی افزود: در این مرحله بحث جدی ایجاد ثبات است، زمانی که طالبان به افغانستان حمله کرد همگان بر این باور بودند که افغانستان از بین میرود اما بعد از مدتی طالبان متوجه شد که روشهای قبلی ناکارآمد است و به ارتباط با همسایگان، اروپاییان و روسیه پرداخت.
این واقعیت است که هر کشوری پس از آنکه در بحران گرفتار می شود تلاش میکند تا راهکارهایی برای خروج از آن بیابد، برای مثال بسیاری بر این باور بودند که ارتباط ایران و عربستان سعودی تبدیل به جنگی برای پایان خیر و شر شده و در نهایت یک کشور باید دیگری را نابود کند، اما دیدیم که به سادگی با میانجی گری چین این موضوع حل شد، چین ابتدا با ایران قرارداد بست و سپس با عربستان قرارداد بست و پس از آنکه مشاهده کرد که دو کشور با یکدیگر درگیر هستند منافع خود را در این موضوع دید که ایران و عربستان با یکدیگر سازش کنند، اما زمانی که یک جنگ آغاز می شود همه چیز از هم میپاشد، آمریکاییها هم این کار را در عراق انجام دادند و عملاً مکانیسمهای دیپلماسی منطقه را به طور کامل از بین بردند و ما در سیاست مثلی معروف را داریم که میگوید "جنگ پایانی دیپلماسی است" عملاً با حمله آمریکا به عراق جنگ اتفاق افتاد و دیپلماسی در نطفه خفه شد، تبعات آن در عراق و افغانستان به وضوح مشخص است، هیچ یک از این دو کشور آرام نگرفتند اگرچه شاید بتوان گفت که این موضوع به نفع بسیاری تمام شد از جمله ایران.
قطعاً در آشوب ترین اتفاقات نیز منافعی وجود دارد اما نباید فراموش کرد که ناامنی و بیثباتی قطعاً از مضرترین معایب جنگ است.
رئیس گروه مطالعات عراق انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا، ضمن تاکید بر این نکته که تمامی اتفاقات ابعاد مثبت و منفی فراوان دارد بیان کرد: عراق در آن زمان تحت سلطه یک طایفه تندرو بود که از آن به عنوان اقلیت سنی یاد میشود، نه عنوان یک مذهب بلکه به عنوان یک طایفه.
این اقلیت مشکلات تاریخی بسیار عمیق و ریشه ای با ایران داشتند، این طایفه ارتباطاتی با ایران داشت که این ارتباطات بر سر بحث های سنی و شیعه بر هم خورد، این طایفه تبدیل به نیروهای عثمانی میشوند و و شیعه ستیزی بسیار شدیدی داشتند، حتی به طور پنهانی با وهابی ها همراهی میکردند و قتلعام زوار شیعه را انجام میدادند، ایران بارها با عثمانی قراردادهایی منعقد می کرد اما این طایفه قرارداد ها را بر هم میزد و بار دیگر جنگ جدیدی آغاز می شد، این گروه بار دیگر قدرت را در عراق در دست گرفتند و جریان تندرو و عربی بسیار شدیدی را به وجود آوردند که حتی اصرار داشتند ایران را همتراز با اسرائیل به عنوان دشمنان جهان عرب معرفی کنند آنها معتقد بودند به لحاظ ایدئولوژیک ایران دشمن تاریخی ملت عرب است و در تلاش بودند تا این موضوع را به یک ایدئولوژی تبدیل کنند.
وی تاکید کرد:
از بین رفتن این جریان برای ایران موهبت بزرگی بود به ویژه آنکه کشوری ماورا البحار این اقدام را انجام داده بود و به هر شکل روزی باید از این منطقه خارج می شد، به همین علت می توان گفت از بین رفتن یک دشمن خانه زاد که قرار بود مانند یک غده چرکین در کنار ایران باشد برای ایران منفعت بود که ما از آنها به عنوان نیروی بعث یاد میکنیم، آنها بعدها تبدیل به داعش شدند و هزاران نقاب دیگر بر روی خود گذاشتند همانطور که هنگامی که داعش موصل را گرفت، به دنبال آن بودند که در تهران جشن بگیرند.
از بین رفتن این جریان برای ایران موهبت بزرگی بود به ویژه آنکه کشوری ماورا البحار این اقدام را انجام داده بود و به هر شکل روزی باید از این منطقه خارج می شد، به همین علت می توان گفت از بین رفتن یک دشمن خانه زاد که قرار بود مانند یک غده چرکین در کنار ایران باشد برای ایران منفعت بود که ما از آنها به عنوان نیروی بعث یاد میکنیم، آنها بعدها تبدیل به داعش شدند و هزاران نقاب دیگر بر روی خود گذاشتند همانطور که هنگامی که داعش موصل را گرفت، به دنبال آن بودند که در تهران جشن بگیرند.
آقای دکتر حیدر سهیلی اصفهانی، خیل عظیم مهاجران عراقی را یکی از معضلات بزرگ حمله آمریکا به عراق برای ایران دانست و اظهار داشت:
در سال ۱۳۵۰ بعثی ها ایرانیان را از عراق اخراج میکردند اما در واقع ریشه های مشترک فراوانی در این خطه وجود داشت و این گروه صرفا در عراق شناسنامه نداشتند، این روند مهاجرت را هیچکس بررسی نکرد و این موضوع ادامه پیدا کرد تا زمانی که جنگ ها در منطقه آغاز شد که با حمله آمریکا به عراق به اوج خود رسید ما در آن زمان شاهد گروههای تروریستی بودیم که از عراق به ایران میآمدند و عملیات تروریستی انجام می دادند.
عملا می توان گفت با حمله آمریکا به عراق شیرازه هایی که بین مرزهای منطقه تعیین شده بود از هم پاشید، ایران ناگهان متوجه شد که پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق خیل عظیمی از مهاجران افغان و عراقی به ایران وارد شدند، تخمین زده شده بود در آن دوران بیش از سه میلیون مهاجر از افغانستان به ایران آمدند و بیش از ۵۰۰ هزار عراقی نیز به ایران آمدند این موضوع شیرازه ی اقتصاد ایران را به شدت تهدید کرد و آسیب های فراوانی به وجود آورد.
در سال ۱۳۵۰ بعثی ها ایرانیان را از عراق اخراج میکردند اما در واقع ریشه های مشترک فراوانی در این خطه وجود داشت و این گروه صرفا در عراق شناسنامه نداشتند، این روند مهاجرت را هیچکس بررسی نکرد و این موضوع ادامه پیدا کرد تا زمانی که جنگ ها در منطقه آغاز شد که با حمله آمریکا به عراق به اوج خود رسید ما در آن زمان شاهد گروههای تروریستی بودیم که از عراق به ایران میآمدند و عملیات تروریستی انجام می دادند.
عملا می توان گفت با حمله آمریکا به عراق شیرازه هایی که بین مرزهای منطقه تعیین شده بود از هم پاشید، ایران ناگهان متوجه شد که پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق خیل عظیمی از مهاجران افغان و عراقی به ایران وارد شدند، تخمین زده شده بود در آن دوران بیش از سه میلیون مهاجر از افغانستان به ایران آمدند و بیش از ۵۰۰ هزار عراقی نیز به ایران آمدند این موضوع شیرازه ی اقتصاد ایران را به شدت تهدید کرد و آسیب های فراوانی به وجود آورد.
وی افزود:
در دوره حمله آمریکا به عراق کماکان حکومت بعث روی کار بود، عراقی ها در تلاش بودند تا روابطی را با ایران ایجاد کنند ما می دانستیم که این ارتباط مصلحتی است و آنها به سادگی با ایران رابطه خوبی برقرار نمی کنند، حتی بعدها که صدام بازداشت شد در دادگاه هنگامی که از آمریکا می گفت از ایران نیز بدگویی می کرد اما مسئلهای که وجود داشت این بود که عراق در آن دوران تلاش کرد تا روابط را ایجاد کند و هنگامی که جنگی در کار نباشد ناگزیری های موجود در روابط بین الملل موجب میشود تا کشور ها با یکدیگر ارتباط بگیرند و سیستم خود را تغییر دهند من به عنوان یک بدبین در ارتباط ایران و بعث این دوره را طولانی نمی دانم چرا که این طایفه به صورت ایدئولوژیک با ایران مشکل داشت، اما این واقعیت از بین نمیرود که به هر شکل آنها تلاش کردند تا با ایران ارتباط بگیرند .
رژیم بعث در آن دوران سفیری را به نام عبدالستار راوی به ایران فرستادکه مدام با مقامات ایرانی دیدار میکرد و در تلاش بود تا نشان دهد رژیم بعث میخواهد روش خود را تغییر دهد، اما هنگامی که آمریکاییها به عراق حمله کردند مشکلات بسیاری به وجود آمد در حالی که عراق در آن زمان آنقدر با ایران احساس نزدیکی می کرد که هواپیماهای خود را به ایران فرستاد و بسیاری از شخصیتهای عراقی برای سفر به کشورهای ثالث از ایران سفر می کردند.
در دوره حمله آمریکا به عراق کماکان حکومت بعث روی کار بود، عراقی ها در تلاش بودند تا روابطی را با ایران ایجاد کنند ما می دانستیم که این ارتباط مصلحتی است و آنها به سادگی با ایران رابطه خوبی برقرار نمی کنند، حتی بعدها که صدام بازداشت شد در دادگاه هنگامی که از آمریکا می گفت از ایران نیز بدگویی می کرد اما مسئلهای که وجود داشت این بود که عراق در آن دوران تلاش کرد تا روابط را ایجاد کند و هنگامی که جنگی در کار نباشد ناگزیری های موجود در روابط بین الملل موجب میشود تا کشور ها با یکدیگر ارتباط بگیرند و سیستم خود را تغییر دهند من به عنوان یک بدبین در ارتباط ایران و بعث این دوره را طولانی نمی دانم چرا که این طایفه به صورت ایدئولوژیک با ایران مشکل داشت، اما این واقعیت از بین نمیرود که به هر شکل آنها تلاش کردند تا با ایران ارتباط بگیرند .
رژیم بعث در آن دوران سفیری را به نام عبدالستار راوی به ایران فرستادکه مدام با مقامات ایرانی دیدار میکرد و در تلاش بود تا نشان دهد رژیم بعث میخواهد روش خود را تغییر دهد، اما هنگامی که آمریکاییها به عراق حمله کردند مشکلات بسیاری به وجود آمد در حالی که عراق در آن زمان آنقدر با ایران احساس نزدیکی می کرد که هواپیماهای خود را به ایران فرستاد و بسیاری از شخصیتهای عراقی برای سفر به کشورهای ثالث از ایران سفر می کردند.