اسپوتنیک - حضور ناوهای ایرانی در آبهای اقیانوس آرام با واکنشهای منفی از سوی مقامات آمریکایی و اسرائیلی مواجه شده است، لیور حایات، سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل حضور ناوهای ایرانی در این منطقه را خطرناک خواند. ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز گفت که به مقامات برزیلی اعلام کرده است که "ایران نباید بتواند جای پایی در این منطقه بدست آورد"، در این راستا خبرگزاری اسپوتنیک با آقای محمد حسن سنگتراش، ایده پرداز تسلیحاتی و پژوهشگر راهبردهای امنیتی و دفاعی در روابط بین الملل گفتگویی داشت که به شرح زیر می باشد.
جناب سنگتراش، علت واکنش آمریکا و غرب درباره حضور ناوگان نظامی ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
ایالات متحد آمریکا به عنوان یک قدرت بحری شناخته می شود و بعد از جنگ جهانی دوم به جهت دوری از خشکی های درگیر جنگ و نیز توسعه ناوگان دریایی توانست به عنوان قدرتی بزرگ و به مرور زمان به عنوان هژمون جهان مطرح بشود، اما یکی از بزرگترین صدمات امریکایی ها در طول جنگ جهانی حمله ژاپن به "پرل هاربر" بود که صدمات زیادی برای آمریکایی ها داشت. در طول جنگ سرد نیز آمریکایی ها همیشه از زیردریایی های شوروی هراس و وحشت داشتند و یکی از مهمترین ماموریت های ارتش ایالات متحده، مراقبت از زیردریایی ها بود کمااینکه شاهد ساخت پایگاه های مخفی نظیر پایگاه بالاکلاوا نیز در شوروی بودیم که محل استقرار زیردریایی های آنان بود، لذا آمریکایی ها همچنان این تجربه های حشتناک را با خود یادگار دارند و نگرانند کاوشهای دریانوردی ایران مسیر حضور زیردریایی های آینده ایران و ناوگان رزمی آینده ایران را در منطقه ای که سالها حیات خلوت واشنگتن نشینان بود محیا کند و یا تعامل نیروی دریایی ایران با کشورهای آن منطقه، باعث فروش قایق ها و موشک های ایرانی بشود و ظرفیت یک محیط جنگ نامتقارن علیه آمریکا برای کشورهای منطقه شکل بگیرد.
جناب سنگتراش، علت واکنش آمریکا و غرب درباره حضور ناوگان نظامی ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
ایالات متحد آمریکا به عنوان یک قدرت بحری شناخته می شود و بعد از جنگ جهانی دوم به جهت دوری از خشکی های درگیر جنگ و نیز توسعه ناوگان دریایی توانست به عنوان قدرتی بزرگ و به مرور زمان به عنوان هژمون جهان مطرح بشود، اما یکی از بزرگترین صدمات امریکایی ها در طول جنگ جهانی حمله ژاپن به "پرل هاربر" بود که صدمات زیادی برای آمریکایی ها داشت. در طول جنگ سرد نیز آمریکایی ها همیشه از زیردریایی های شوروی هراس و وحشت داشتند و یکی از مهمترین ماموریت های ارتش ایالات متحده، مراقبت از زیردریایی ها بود کمااینکه شاهد ساخت پایگاه های مخفی نظیر پایگاه بالاکلاوا نیز در شوروی بودیم که محل استقرار زیردریایی های آنان بود، لذا آمریکایی ها همچنان این تجربه های حشتناک را با خود یادگار دارند و نگرانند کاوشهای دریانوردی ایران مسیر حضور زیردریایی های آینده ایران و ناوگان رزمی آینده ایران را در منطقه ای که سالها حیات خلوت واشنگتن نشینان بود محیا کند و یا تعامل نیروی دریایی ایران با کشورهای آن منطقه، باعث فروش قایق ها و موشک های ایرانی بشود و ظرفیت یک محیط جنگ نامتقارن علیه آمریکا برای کشورهای منطقه شکل بگیرد.
ایران می تواند تجربیات پایگاه های زیرزمینی را نیز در اختیار کشورهای قاره امریکا قرار دهد، اما درباره رژیم صهیونیستی نیز باید به یک ریشه تاریخی اشاره کرد، زمانیکه نیکلای دوم به عنوان آخرین تزار روسیه تمایلی به پیوند ازدواج با فرانسوی ها نداشت و نهایتا با نوه دختری ملکه ویکتوریا (بریتانیا) یعنی بانو آلکساندرا فیودوروفنا از آلمان امروزی ازدواج کرد. فرانسوی ها به جهت تقابل و رقابت با بریتانیا و ضعف شدیدی که آن زمان احساس می کردند تصمیم به ساخت کانال سوئز در مصر گرفتند تا از نیاز به روسیه برای تجارت با شرق کم کنند ولی نهایتا یک یهودی به نام بنجامین دیزرائیلی به عنوان نخست وزیر بریتانیا موفق شد امتیاز کانال سوئز را از مصر و بعدها فرانسه گرفته و به ملکه ویکتوریا تقدیم کند. از این زمان (حتی پیش از اشغال فلسطین) به یهودیان به چشم ژاندارم تجارت دریاپایه از مسیر سوئز، نگاه می شود و این ماموریت امروز به رژیم صهیونیستی داده شده است، کمااینکه این رژیم قصد دارد در رقابت با مصر با ساخت "مجموعه کانال های بنگورین" مجددا روسیه و کشورهای بری را دور بزند و تمام دستاوردهای ژئوپلتیک جنگ اوکراین برای روسیه را کمرنگ کند تا همچنان قادر باشد که از جهان غرب امتیاز بگیرد.
اکنون جمهوری اسلامی ایران بدون توجه به امپراتوری دریایی آمریکا و نقش ژاندارمی رژیم صهیونیستی توانسته است به آبهای آزاد و اقیانوس های مجاور امریکا راه پیدا کند و نظر به تاریخ 2500 ساله ایرانی و نقش نیروی دریایی در جنگ هخامنشیان و یونانیان، جهان غرب از تقابل های آینده میان نیروی دریایی ایران و کشورهای غربی هراس دارد.
به نظر شما آیا ایران قدرت جنگ دریایی با غرب را دارد؟
راهبرد نیروی دریایی در ایران به دو بخش خشکی پایه و دریاپایه تقسیم می شود، در بخش خشکی پایه، در بُعد دفاعی ماموریت حفاظت از سواحل مطرح هست اما در بُعد تهاجمی، ایران می تواند از نیروهای نیابتی استفاده کند، امروزه در اکثر تنگه های راهبردی دنیا شاهد حضور نیروهای وفادار به ایران هستیم. به عنوان مثال، زمانیکه عربستان و امارات ساخت "کانال سلمان" را برای دور زدن تنگه استراتژیک هرمز شروع کردند، ایران نه تنها مغلوب نشد بلکه در کنار حفاظت از هرمز اکنون به واسطه نیروهای انصارالله در تنگه باب المندب که پل ارتباطی اروپا-آسیا می باشد نیز حضور دارد، جالب آنکه در سوی دیگر این تنگه یعنی در جیبوتی، اکثر کشورهای مطرح دنیا مثل چین و آمریکا و.. پایگاه دارند اما در این سوی تنگه و در یمن نیروهای وفادار به ایران حضور دارند.
اما در بُعد دریاپایه بودن، تسلیحات ایران در محیط جنگ نامتقارن می تواند مفید باشد ولیکن برای یک درگیری تمام عیار کلاسیک، نیروی دریایی ایران به شناورهای رزمی سنگین تر و مجهزتر نیازمند است که ترندگذاری مناسبی برای رسیدن به این مهم در دوره فرماندهی ژنرال دانشمند نیروی دریایی ارتش حبیب الله سیاری انجام شد.
به نظر شما راهبردی ترین سلاح برای نیروی دریایی ارتش چه می باشد؟
در کنار موشک های کروز و بالستیک ضد کشتی قطعا یکی از سلاح راهبردی نیروی دریایی ایران زیردریایی ها هستند که در مدل های مختلف در ایران ساخته می شوند. زیردریایی های کلاس غدیر که در رده میدجتها دسته بندی می شوند یکی از شاهکارهای دفاع دریایی ایران هستند که برای محیط رزمی آب های خلیج همیشه فارس و دریای عمان بسیار عالی بوده و قادر به کف نشینی و انتظار هدف هستند و در طول خدمت خود از سال 2007 تا کنون چندین نوبت به ناوهای آمریکایی نزدیک شده و از زیر این ناوها عبور کردند و گاها فیلم این تقابل نیز منتشر شده است، این زیرسطحی ها قابلیت شلیک اژدر و مین ریزی دریایی و جابه جایی نیروهای رزمی نخبه را دارند.
در ادامه ما زیر دریایی های کلاس فاتح را داریم که در دسته نیمه سنگین قرار می گیرند و تاکنون یک فروند تحویل نیروی دریایی شده و تعداد دیگری در دست ساخت است
این زیردریایی در عمق 200 تا 250 متر می تواند نفوذ کرده و با استعداد تسلیحاتی چهار موشک یا اژدر در درون تیوپ اژدرافکن و دو موشک یا اژدر در اژدرخانه، قابلیت انجام ماموریت در جنوب دریای عمان و شمال اقیانوس هند(دریای عرب) را به مدت 30 تا 35 روز دارد.
اما مهمترین زیردریایی های ایران از کلاس کیلو هستند که به تعداد سه فروند تحت نام های طارق، نوح و یونس نامگذاری شده و در طی سالهای 1991 تا 1993 از شوروی خریداری شدند و جزو زیردریایی های کلاس سنگین ایران محسوب می شوند و ماموریت تامین امنیت از تنگه هرمز تا مدار 10درجه در اقیانوس هند را بر عهده دارند، دقیقا در حوزه ماموریتی ائتلاف CTF150 و ناوگان پنجم دریایی امریکا، که حساسیت بسیار بالایی دارد.
روسیه قرار بود در زمینه ناو و کشتیسازی با ایران همکاری کند به نظر شما در چه حوزه هایی بیشتر می تواند کمک کند و چه تجربیاتی از روسیه برای ایران اولویت بیشتری دارد؟
به مناسبت سیصد و بیست و پنجمین سالگرد تاسیس ناوگان دریایی روسیه و زمانیکه ناوگروه 75 نیروی دریایی ارتش ایران شامل ناو سهند و ناوبندر مکران بعد از یک دریانوردی طولانی و عبور از دماغه امید نیک و دور زدن قاره افریقا و عبور از میانه اروپا در سن پترزبورگ حضور پیدا کردند، اخبار تعاملات نظامی ایران و روسیه در حوزه دریایی رسانه ای شد، البته فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش بعدها اعلام کردند اما بخشی از این توافقات و تعاملات محرمانه است.
به مرور زمان شاهد زمزمه های خبری تمایل به ساخت پیشران اتمی برای شناورها بودیم که ایران می تواند با کمک چین و روسیه به این مهم دست پیدا کند.
البته فکر می کنم مهمترین تهدید دریایی علیه ایران، زیردریایی های دلفین رژیم صهیونیستی می باشد که برای کشف و تقابل با این سلاح دشمن، ایران نیازمند تجارب و فناوری های بروزتر از طرف روسیه خواهد بود، کمااینکه ایتالیایی ها نیز بعد از برجام تمایل داشتند به ایران ناو و انواع رادار و سونار را بفروشند و یا زمزمه فروش زیردریایی های فرانسوی به ایران تا حدودی مطرح شد، اما قطعا از تجارب رزمی روسیه در تقابل با زیردریایی ها نمی شود غافل بود
طبق آنچه که رسانه های نظامی ایران مثل تسنیم گمانه زنی کردند، ممکن است ایران از روسیه موشک کروز ضد زیردریایی کلوپ و ناوهای آب-خاکی ایوان-گرن خریداری کند هرچند فرض همکاری و سرمایه گذاری دو کشور در پروژه 23900 نیز جای تامل دارد، به ویژه آنکه روسیه در تعامل با فرانسه برای خریداری ناوهای میسترال مورد بی مهری قرار گرفت و اکنون فرصت مناسبی برای دو کشور ایران و روسیه است تا این پروژه را از حالت ماکت خارج کنند، چرا که هر دو کشور به یک ناو بالگردبر شایسته احتیاج دارند.
اما به اعتقاد بنده مهمترین تعامل بین دو کشور باید در حوزه زیردریایی ها و نیز آموزش رزم در محیط برفی قطب باشد، کمااینکه چندی قبل شاهد غواصی نخستین ایرانی در قطب شمال بودیم که به جهت ساخت مستند در روسیه حضور دارد.
باید توجه داشت بخش مهمی از قلمرو ایران در قطب جنوب قرار دارد که به "قلمرو جنوبگان" معروف است و این منطقه فعلا در اشغال استرالیا می باشد، ایران، پاکستان و افریقای جنوبی در قطب همسایه هستند
همانطور که پیش تر عرض کردم ایران از روسیه زیردریایی های کلاس کیلو را خریداری کرد و اکنون که تعامل بیشتر بین دو کشور فراهم شده است فرصت مناسبی است تا ایران با خرید فناوری زیردریایی های لادا که نسخه ارتقاء یافته کلاس کیلو است به ویژه در بحث کشف اهداف دریایی و تسلیحات، با بروزرسانی و توسعه ناوگان زیر سطحی توان، دفاعی خودش را افزایش بدهد، هرچند لادا در روسیه مورد اقبال قرار نگرفت اما بخشی از فناوری آن می تواند برای ایران مهم باشد.
زیردریایی های کلاس امور روسیه نیز که به نوعی نسخه صادراتی لادا می باشند مدل های متنوعی دارد که نسخه امور950 به جهت تعریف سکوهای پرتاب موشک در پشت برجک می تواند مورد نظر قرار بگیرد.
باید توجه داشت بخش مهمی از قلمرو ایران در قطب جنوب قرار دارد که به "قلمرو جنوبگان" معروف است و این منطقه فعلا در اشغال استرالیا می باشد، ایران، پاکستان و افریقای جنوبی در قطب همسایه هستند
همانطور که پیش تر عرض کردم ایران از روسیه زیردریایی های کلاس کیلو را خریداری کرد و اکنون که تعامل بیشتر بین دو کشور فراهم شده است فرصت مناسبی است تا ایران با خرید فناوری زیردریایی های لادا که نسخه ارتقاء یافته کلاس کیلو است به ویژه در بحث کشف اهداف دریایی و تسلیحات، با بروزرسانی و توسعه ناوگان زیر سطحی توان، دفاعی خودش را افزایش بدهد، هرچند لادا در روسیه مورد اقبال قرار نگرفت اما بخشی از فناوری آن می تواند برای ایران مهم باشد.
زیردریایی های کلاس امور روسیه نیز که به نوعی نسخه صادراتی لادا می باشند مدل های متنوعی دارد که نسخه امور950 به جهت تعریف سکوهای پرتاب موشک در پشت برجک می تواند مورد نظر قرار بگیرد.
زیردریای هسته ای روسیه "شاهزاده ولادیمیر" کلاس بوری
© Sputnik / Oleg Kuleshov
/ از آنجائیکه در ایران تصمیمی برای ساخت بمب اتم وجود ندارد و نیزبرنامه ای برای افزایش برد موشک های رزمی ایران به بیش از 2هزار کیلومتر اعلام نشده است، ایران لازم دارد تا سکوی پرتاب موشک بالستیک متنوعی داشته باشد، که این مهم با دستیابی ایران به زیردریایی های موشک بالستیک با پیشران هسته ای یا اصطلاحا SSBN محقق خواهد شد.
در این مورد کلاس بوری روسیه قطعا جذابیت های خاصی دارد که علاوه بر پرتابگرهای عمودی موشکهای بالستیک مجهز به اژدرانداز نیز میباشد. خرید فناوری این شناور و "ایرانیزه" کردن آن در طرح های آینده نیروی دریایی نظیر طرح بعثت که برنامه ساخت مفصلی دارد و از یک پروژه میان وزن به عنوان یک پروژه سنگین وزن همچون کیلو تعریف شده است و یا طرح های آینده برای ساخت زیردریایی های سپاه پاسداران می تواند بسیار حائز اهمیت باشد .
البته روسیه در نمایشگاه آرمیا 2022 طرح زیردریایی Arktur را معرفی کرد که بسیار چشمگیر بود، به ویژه بخش زیردریایی های بدون سرنشین که در درون Arktur حمل می شد، از آنجائیکه ایران نیز به بحث زیردریایی بدون سرنشین با هوش مصنوعی ورود کرده است، تعامل دو کشور می تواند جذاب باشد و ایران به عنوان شریک و سرمایه گذار در طرح Arktur که به عنوان یک SSBN یا شاید SSGN مطرح است و طرح بدون سرنشین Surrogat-V حضور داشته باشد تا به فناوری های آینده دسترسی پیدا کرده و از هزینه های ساخت، تحقیق و پژوهش دو کشور کاسته شود.
به نظر شما حضور ناوگان دریایی ایران در سیاست و امنیت جهانی چقدر تاثیرگذار است؟
اساسا دریانوردی و تعاملات دریایی موجب تقویت همکاری بین کشورها می شود، در بُعد داخلی ایران اگر به دریانوردی توجه بیشتری بشود، می تواند موجبات فقرزدایی از استان های دارای سواحل باشد، به ویژه نیروی دریایی ایران که برنامه "مردم یاری" داشته و در استان های سیستان و بلوچستان فعالیت های مهمی دارد، همچنین در مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر و.. یا در مبارزه با دزدان دریایی حضور ایران بسیار مهم بوده و هست، در طول دریانوردی های گذشته نیز، ایران با کشورهایی نظیر هند، چین، افریقای جنوبی و برزیل تعاملات خوبی داشته است که این کشورها در کنار روسیه عضو پیمان بریکس می باشند و در صورتیکه ایران نیز به این پیمان ملحق شود و عضوی از جامعه بزرگ بریکس باشد می تواند بازیگر بسیار مهمی تلقی شود و این مهم بخشی از تاثیر میدان نظامی بر دیپلماسی است.