گزارش و تحلیل

حمایت آمریکا از "نئونازی ها" و "نقض تعهدات"، جهان را به سمت نابودی می کشاند

جناب آقای ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در سخنرانی خود به مناسبت سال اول شروع عملیات ویژه روسیه در اوکراین نکته بسیار قابل تاملی درباره دلیل شروع عملیات ویژه روسیه در اوکراین را مطرح کرد.
Sputnik
مسکو، اسپوتنیک/ البته ایشان در سخنان خود به مساله دیگری که بحث اقتصادی است اشاره کردند که به نظر می آید آن هم نیاز به یک مقاله جداگانه دارد، چون بحث افزایش قدرت اقتصادی روسیه در شرایط جنگی می تواند یک الگوی بسیار خوب برای دیگر کشورها باشد.
به هر حال نکته ای که می خواستم در این مقاله به آن اشاره کنم دلیل مجبور شدن روسیه به شروع عملیات ویژه خود از زبان آقای پوتین است.
هیچ رهبری در جهان عموما تمایل ندارد که کشورش وارد جنگی شود، بلکه عموما رهبرها به دنبال آن هستند اما بعضی وقتی ها رهبرها مجبور هستند تصمیم های سخت برای بقای کشور خود بگیرند.
وقتی که موجودیت کشوری تهدید شود چه مستقیم چه غیر مستقیم رهبر آن کشور موظف است، بحث سلیقه ای واختیاری نیست، که هر آنچه در توان دارد را انجام دهد تا موجودیت کشور و منافع ملی کشور خود را حفظ کند.
در حالی که پس از جنگ جهانی دوم کشورهای جهان تلاش کردند معادلات بین المللی جدیدی را تدوین کنند تا از وقوع جنگ جهانی جدید پرهیز کنند و کاری کنند که همه برای صلح و امنیت جهان و اعتلای حقوق انسان ها تلاش کنند، بی اعتنایی ایالات متحده آمریکا به معاهدات بین المللی و خودداری از انجام تعهدات بین المللی وهمچنین خروج یک طرفه از معاهدات بین المللی از یک طرف و کنترل آمریکا و لابی های قدرت پشت پرده این کشور بر مجامع بین المللی دلیل اصلی رسیدن جهان به بن بست هایی ایجاد کرده که جهان را به سمت جنگ های مختلف می کشاند.
ایالات متحده، ادعای پوتین مبنی بر "تهدید روسیه توسط غرب" را رد کرد
به گفته آقای پوتین همین که آمریکایی ها طی یک سال اخیر برای جنگ در اوکراین حدود یکصد و پنجاه ملیارد دلار هزینه کرده اند در حالی که برای کمک به کشورهای کم برخوردار ومسایل بشر دوستانه و ... شصت ملیارد دلار در دیگر کشورهای جهان هزینه کرده اند به خودی خود نشان می دهد که آمریکایی ها چه قدر به دنبال جنگ افروزی هستند.
البته آقای ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا یکبار اظهار داشته بود که آمریکایی ها چیزی حدود 7.5 هزار دلار برای جنگ در خاورمیانه هزینه کرده اند و در نتیجه آنقدر نفرت برای خود خریده اند که رئیس جمهوری شان مجبور است برای سفر به عراق اشغال شده توسط این کشور چراغ خاموش به آنجا سفر کند.
مبلغی که اگر آمریکایی ها به عنوان کمک به مردم خاورمیانه از طریق مسایل بشر دوستانه کمک می کردند قطعا هم موجب علاقه شدید این مردم به آمریکا می شد و هم اینکه امروزه هیچ جنگی در این منطقه وجود نداشت.
به هر حال ماجرای خودداری آمریکا از انجام تعهدات خود در قبال جامعه جهانی و دیگر کشورها وهزینه کردن این کشور برای جنگ و خونریزی و نابودی محصور به خاورمیانه نمی باشد بلکه آمریکایی ها به گفته آقای جیمی کارتر رئیس جمهوری اسبق شان از زمان ایجاد آمریکا تا به امروزه فقط 12 روز بدون جنگ و خونریزی و کشتار داشته اند.
اگر آنزمان که نیکسون تصمیم گرفت از معاهده برتون وودز خارج شود و کشورهای منتفع از معاهده ای که آمریکا در آن تعهد کرده بود طلا را پشتوانه دلار قرار دهد را تهدید به حمله نظامی کرد، کشورهای جهان بر علیه این رفتار ایالات متحده متحد می شدند و آمریکا را وادار می کردند که به تعهدات خود عمل کند، امروزه شرایطی به وجود نمی آمد که آمریکا دلار را به سلاحی برنده بر علیه دیگر کشورها، حتی متحدان خود در ناتو مانند ترکیه، استفاده کند.
بعدها هم چندین مورد پیش آمد که آمریکا از معاهدات دیگری خارج شد و حتی قوانین داخلی خود را به جامعه بین الملل تحمیل کرد ولی باز هم جامعه جهانی سکوت کرد.
تظاهرات علیه "حمایت از نازی ها در اوکراین" در واشنگتن
همین سکوت جامعه جهانی بود که آمریکا را جری تر کرد تا از سلاح تروریسم اقتصادی بر دیگر کشورها استفاده کند.
خروج ایالات متحده از توافقات و معاهدات مختلف دیگر امروزه به نقل محافل بین المللی تبدیل شده و دیگر برای جهانیان عجیب نیست که بشنوند یک روزی آمریکا تصمیم گرفته وارد معاهده ای شود و روزی دیگر از آن خارج شود.
بحث برجام یک نمونه واضح برای ما ایرانی ها از این رفتار آمریکایی ها می باشد، از آن خارج شده اند و انواع و اقسام تحریم ها را بر علیه ملت ایران اعمال کرده اند و کلی به منافع ملی ملت ایران ضربه زده اند و حالا که دیده اند به آنچه می خواستند نرسیدند می خواهند دوباره به آن برگردند تا بلکه اهداف خود را اینبار به شکل دیگری اجرا کنند و حتی حاضر نیستند تعهد کنند که کار قبلی خود را تکرار نمی کنند.
بحث جبران ما فات جای خود.
گو اینکه امروزه جامعه جهانی دیگر پشیزی برای امضای رئیس جمهوری آمریکا قایل نیست چون می داند دو روز بعد ممکن است این امضا ارزش جوهر آن را نداشته باشد، اما مساله بسیار مهم این است که رفتار سیاستمداران آمریکایی که بر مبنای خواست لابی های قدرت پشت پرده است فقط به سود ویا ضرر آمریکا نیست بلکه در برخی شرایط نه فقط به دیگر کشورها ضرر می زند بلکه موجودیت آنها را نیز تهدید می کند.
ماجرای اوکراین را نباید در یک سال اخیر خلاصه کرد بلکه باید توجه داشت که روسیه بارها و بارها تلاش کرد تا اعتماد غرب را جلب کند و با آنها همکاری کند و چندین توافق و معاهده با آنها به امضا رساند و همه آنها را اجرا کرد ولی آمریکایی ها زیر همه معاهدات زدند.
دقیقا همان کاری که امروزه با ما ایرانی ها می کنند.
باز هم اگر ماجرا فقط به خودداری آمریکا از انجام تعهدات خود ختم می شد، شاید روس ها باز هم این رفتارها را نادیده می گرفتند، اما کار به جایی رسید که نه فقط منافع ملی روسیه را تهدید می کردند بلکه دیگر کار به تهدید موجودیت روسیه کشیده شد.
همه آنهایی که با شرایط روسیه و اوکراین آشنایی دارند به خوبی می دانند که اوکراینی ها و روسیها پیوندهای بسیار دیرینه با هم دارند و غربی ها زمانی که رئیس جمهوری مشروع منتخب اوکراین را در سال 2004 با آنچه از آن به نام انقلاب نارنجی نام برده می شود سرنگون کردند و یک رئیس جمهوری همسو با خود در آن کشور را تحمیل کردند، هم زیر توافقات خود با روسیه مبنی بر خودداری از گسترش ناتو به شرق زدند وهم اینکه شروع کردند موجودیت روسیه و روس تبارها در شرق اروپا را تهدید کردن.

عملا آمریکایی ها از همان زمان نشان دادند که هنوز به دنبال سیاست تجزیه روسیه ونابودی آن می باشند.

در سال 2014 سیاست خصمانه نئونازی ها بر علیه روس تبارها در اوکراین نشان داد که پروژه جدیدی مبنی بر نابودی قهریه موجودیت روس ها در شرق اروپا کلید خورده و این سیاست تا نابودی کل روسیه ادامه خواهد داشت.
این مساله با کشف آزمایشگاه های تولید تسلیحات بیولوژیک نشان داد که مساله فقط نابودی کشور نیست بلکه کشتن همه روس تبارها با استفاده از سلاح های بیولوژیک می باشد.
طبق سخنان جناب آقای پوتین طبق اطلاعاتی که روسیه به دست آورده بود آمریکایی ها وهیات حاکمه اوکراین در حال برنامه ریزی برای راه انداختن یک جنگ تمام عیار بر علیه شهروندان غیر نظامی روس تبار شرق اوکراین و کشتن همه آنها بودند.

آیا روسیه باید منتظر می ماند تا اینها قتل عام های خود را شروع می کردند و بعدا وارد عمل می شد؟

آیا باید اجازه می داد که ناتو در حیاط خلوت روسیه مستقر شود؟
بدیهی بود که چنین چیزی قابل قبول نبود و آقای پوتین مجبور بود که تصمیم سخت را بگیرد و عملیات ویژه در اوکراین را شروع کند تا به قول معروف بلا را از روسیه دفع کند.
البته آقای پوتین در سخنان خود به نکته بسیار مهمی اشاره کرد و آن این بود که هر چه قدر برد تسلیحات اوکراین بیشتر شود روسیه مجبور می باشد به همان نسبت دشمن را خاک خود دور کند.
یعنی هر چه قدر غربی ها تسلیحات با برد بیشتر به اوکراین بدهد روسیه مجبور است که اوکراینی ها را بیشتر از خاک خود دور کند، واین بدین معنا است که اصرار بر افزایش برد تسلیحات اوکراین یعنی اصرار بر شعله ورتر کردن جنگ است.
پوتین: روسیه مشارکت خود در پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک را تعلیق می کند
اگر این را بخواهیم به زبان ساده تر بگوییم یعنی درست است که عملیات ویژه روسیه برای آزاد سازی مناطق روس تبار اوکراین انجام شده وهدف نهایی مستقر شدن نیروهای روسیه در این مناطق است اما در صورتی که برد تسلیحات در اختیار اوکراین بیشتر شود روسیه مجبور خواهد بود مناطق بیشتری را بگیرد تا این تسلیحات به روسیه نرسد.
به هر حال آنچه مسلم است مسبب اصلی بحران در اوکراین ایالات متحده و سیاست های آن است وادامه این سیاست ها علاوه بر حمایت از نازی ها می تواند منجر شود جنگ در دیگر مناطق جهان هم راه بیافتد، امری که به معنای بهم زدن نظم جهانی که پس از جنگ جهانی بر آن توافق شده بود و شاید حتی راه انداختن یک جنگ جهانی جدید.
بحث و گفتگو