اسپوتنیک - تلاش کشورهای غربی برای تحریم نفت روسیه از طریق اعمال سقف قیمت با پرسش های اساسی مواجه است. پرسش هایی نظر اینکه کدام طرف از چنین طرحی آسیب بیشتری خواهند دید؟ آیا این طرح موجب کاهش فروش نفت روسیه خواهد شد؟ آیا کشورهای غربی با اعمال این نوع از تحریم ها وارد فرایندی شده اند که خود بیشترین آسیب را خواهند دید؟ اعمال سقف قیمت برای نفت روسیه موجب افزایش یا کاهش قیمت نفت خواهد شد؟
از زمان آغازعملیات ویژه در اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، یکی از مهمترین موضوعات و مولفه هایی که همواره در بررسی ابعاد این درگیری مطرح بود، مسئله انرژی و تبعات احتمالی قطع عرضه نفت و گاز از سوی روسیه یا تحریم خرید آن توسط کشورهای غربی بود. اگر چه احتمال تحریم کامل خرید نفت و گاز روسیه از سوی کشورهای اروپایی اندک بود، اما گذر زمان نشان داد که اروپایی ها به مسکو به چشم یک تهدید امنیتی می نگرند که ممکن است در آینده موجودیت و بقای خود آنها را نیز به چالش بکشد. از این رو تلاش کردند با اقدامات مختلف از جمله تعیین سقف قیمت برای خرید نفت روسیه، به این کشور نشان دهند که حتی به رغم وجود دشواری های متعدد در زمینه تامین انرژی، اما دست کم در این حوزه تسلیم مسکو نخواهند شد.
بر این اساس کشورهای گروه هفت با همراهی استرالیا توافق کردند نفتی را که از روسیه خریداری و از طریق دریا حمل میشود، نهایتا با قیمت ۶۰ دلار در هر بشکه قیمتگذاری کنند. بر اساس این توافق، تنها در شرایطی که نفت روسیه با سقف ۶۰ دلار در هر بشکه یا کمتر از آن خریداری شده باشد، می تواند از تانکرهای کشورهای عضو جی-۷ و اتحادیه اروپا به کشورهای ثالث حمل شود و یا از شرکتهای بیمه و مؤسسات اعتباری این کشورها بهرهمند گردد. در واقع اگر کشوری بیش از 60 دلار در هر بشکه از روسیه نفت خریده باشد، آنگاه از امکانات حمل و نقل و همچنین پوشش های بیمه و موسسات اعتباری کشورهای عضو گروه 7 بهره مند نخواهد شد.
این اقدام کشورهای غربی در حالی صورت گرفته که در تعیین قیمت نفت خام همواره یک قاعده کلی وجود داشته و بر مبنای آن، هر یک از طرفین سعی در تغییر قیمت به نفع خود دارند. به نحوی که خریداران تلاش در کاهش قیمت ها و فروشندگان سعی در افزایش قیمت ها دارند. اگر چه در گذشته، بخش مهمی از این معامله از فرایند چانه زنی و مذاکره می گذشت، اما اینک جهان با جنگ اوکراین وارد دوران و فرایند نوینی شده که خریداران قصد دارند شرایط خود را بر یکی از مهمترین فروشندگان نفت جهان تحمیل کنند. با این حال بررسی ابعاد مختلف موضوع بیانگر چند نکته مهم است:
1. تعیین سقف قیمت علیه نفت روسیه باعث کاهش صادرات نفت این کشور نخواهد شد. زیرا روسیه به اندازه کافی به تانکرهای حمل نفت دسترسی دارد و میتواند بیشتر صادرات خود را فارغ از محدوده قیمتی تعیین شده به هر نقطه ای در جهان ارسال کند.
2. در شرایطی که کشورهای غربی، خود را از نفت روسیه محروم کرده اند و کشورهای عربی خلیج فارس نیز تمایلی به کمک به کشورهای غربی در این شرایط ندارند، عملا این روند می تواند در میان مدت بر بازارها تاثیر بگذارد. به عبارت دیگر کشورهای غربی ناگزیر خواهند شد انرژی مصرفی خود را با بهای بیشتری تامین کنند.
3. بر خلاف تصور کشورهای غربی مبنی بر اینکه اعمال تحریم یا تعیین سقف قیمت برای خرید نفت روسیه می تواند بر سیاست های کلان این کشور تاثیر جدی بگذارد، واقعیت آن است که سقف ۶۰ دلاری نه تنها نمی تواند موقعیت روسیه را در بازارهای جهانی انرژی متزلزل کند، بلکه عملا تغییری نیز در سیاست های مسکو در قبال جنگ اوکراین به وجود نخواهد آورد. چنانکه تحریم های پیشین غرب نتوانست موجب دگرگونی در سیاست های کلان روسیه شود.
4. در حال حاضر قیمت هر بشکه نفت روسیه حدود ۶۵ دلار در نوسان است که تنها اندکی بالاتر از سقف تعیین شده از سوی اروپا است. این موضوع نشان می دهد که سازوکار کشورهای غربی در تعیین سقف قیمت برای نفت روسیه اساسا اقدامی تبلیغاتی بوده است. زیرا اگر این کشورها قصد داشتند فشار جدی تری وارد کنند، باید سقف قیمت خرید نفت از روسیه را به 30 تا 40 دلار کاهش می دادند.
در مجموع موارد فوق نشان می دهند که تصمیم گروه 7 برای محدود کردن منابع روسیه تا حد زیادی بلندپروازانه و غیر عملی است. البته در این بین همچنان یک مسئله جدی وجود دارد که می تواند در آینده بر معادلات بازار انرژی تاثیر بگذارد و آن، موضوع تامین نفت کشورهای غربی است. در واقع کشورهای غربی با تعیین سقف قیمت برای نفت روسیه، عملا خود را با چالشی مواجه کرده اند که ممکن است برای آنها هیچ دستاورد مشخصی نداشته باشد.
در عین حال باید به این نکته توجه داشت که تصمیم غرب در تعیین سقف قیمت برای خرید نفت روسیه، یک مداخله فاحش در بازار انرژی محسوب می شود که با قوانین تجارت آزاد در تضاد است. در حالی که غربی ها همواره خود را حامی تجارت آزاد معرفی می کردند، اینک رفتار آنها نشان می دهد که در بزنگاه های تاریخی حتی به دیدگاه های لیبرالی خود نیز پایبند نیستند.
نظر نویسنده مقاله می تواند با نظر خبرگزاری اسپوتنیک مطابقت نداشته باشد.