پس از حدود سه ماه از اعتراضاتی که در پی فوت خانم مهسا امینی در ایران راه افتاد و پس از اینکه اوضاع داخل ایران به سمت آرامش رفته است اروپایی ها بحث راه اندازی تحریم هایی کذایی بر علیه برخی شخصیت های ایرانی و کلا مردم ایران را مطرح می کنند.
اگر به محتوای این تحریم ها نگاهی گذرا بیاندازیم می بینیم که این تحریم ها بیش از اینکه تحریم های عملی باشد تحریم هایی صوری است.
بیش از چهل سال است که ایران تحت انواع تحریم های بین المللی قرار دارد و تا به حال کمر خم نکرده است و همه کارشناسانی که در مورد ایران فعالیت می کنند به خوبی می دانند که تحریم های جدید هم تاثیری روی ایران نخواهد گذاشت.
اروپایی ها افرادی را تحریم کرده اند که کلا نه در اروپا حساب بانکی دارند و نه به اروپا تردد می کنند.
از سوی دیگر همه می دانند به دلیل همراهی اروپا با آمریکا در اعمال تحریم های غیر قانونی بر علیه ایران عملا حتی اگر اروپایی ها تحریم های اقتصادی بر علیه ایران هم وضع کنند این تحریمها بی اثر خواهد بود.
اینجا است که این سوال مطرح می شود پس هدف اروپایی ها از اعمال این تحریم های صوری چیست؟
همانگونه که پیشتر نیز مطرح کردم بحث اعتراض ها بابت فوت خانم امینی دیگر بسیار کمرنگ شده، این اگر نخواهیم بگویم کاملا تمام شده، اما مسایلی است که از قبل نیز وجود داشته و لابلای اعتراضها به فوت خانم امینی به یکباره بروز کرده و آن اعتراضات مردم به مسایل اقتصادی و معیشتی است.
امروزه بر کسی پوشیده نیست که اروپایی ها به شدت نیازمند بازگشت رسمی ایران به بازارهای انرژی جهان هستند ولی متاسفانه آمریکایی ها و اروپایی ها به دنبال آن هستند که از ایران امتیاز بگیرند یعنی کاری کنند که نفت و گاز ایران وارد بازارهای جهانی شود و قیمت نفت کاهش پیدا کند و ایران تعهدات خود در برجام را انجام دهد و در مواردی که در بحث هسته ای پیشرفت کرده عقب نشینی کند ولی آنها هیچ چیز در مقابل به ایران ندهند، یعنی نه تحریم ها را بردارند و نه اینکه تضمین دهند پولهای ایران به این کشور بر می گردد.
مضاف بر اینها آمریکایی ها و اروپایی ها می خواهند ایران را وادار کنند در مقابل نفت و گازی که می خواهد به اروپا صادر کند کالا از اروپا دریافت کند و نه پول، آن هم نه هر کالایی که خود ایران می خواهد و یا نیاز دارد، بلکه کالایی که خودشان می خواهند به ایران بفروشند، یا شاید بهتر باشد بگوییم کالای بنجلی که روی دستشان باد کرده و می خواهند به ایرانی ها قالب کنند.
به همین دلیل، آنها به دنبال آن می باشند که بحث فروش نفت و گاز ایران و بازگشت پول آن به ایران را منوط به موافقت های ویژه از وزارت خزانه داری آمریکا یا همان Treasury department کنند. همچنین آنها می خواهند پرونده ایران در آژانس بین المللی انرژی هسته ای بسته نشود بلکه تعلیق گردد تا هر وقت دلشان خواست دوباره این پرونده را باز کنند. طبیعی است که ایران با هیچ یک از این موارد موافقت نخواهد کرد.
حال برخی ممکن است سوال کنند که اعتراض های داخلی چه ربطی به این ماجرا دارد؟
سالها است که آمریکایی ها و اروپایی ها امیدوار هستند تحریم ها بتواند نتیجه بدهد و فضای داخلی ایران به دلیل فشارهای اقتصادی ملتهب گردد و مردم را به خیابان بکشند. اینها سرمایه گذاری های بسیار سنگینی روی جنگ روانی و جنگ رسانه ای هم انجام دادند و می توان گفت ماجرای ناراحتی مردم ایران از فوت خانم امینی فرصتی بود که اینها به دنبالش بودند.خوب امروزه وقتی که می بینند که اوضاع در حال آرام شدن هست اینها به دنبال آن می باشند تا اوضاع را تحریک کنند و به قول معروف بتوانند از آب گل آلود ماهی بگیرند.
علیرغم تلاشهای مذبوحانه رسانه های غربی، آنها موفق نشدند فضای داخلی ایران را ملتهب نگه دارند و به همین دلیل آنها از این طریق وارد شده اند تا همراه با این رسانه ها بر علیه ایران فضا سازی کنند تا بلکه اوضاع داخلی ایران را آشفته کنند و بتوانند به مقاصد خود برسند.
البته باید توجه داشت که برخی مسائل هم به آنها در این راستا کمک کرده مثل ماجرای افزایش قیمت ارز و طلا در بازارها و بالطبع بالا رفتن قیمت ها، قیمت هایی که بیش از اینکه به دلیل اتفاقات اقتصادی بالا رفته باشد بیشتر به دلیل فضا سازی های روانی بالا رفته است.
بدیهی است اگر اوضاع آرام گردد احتمال اینکه قیمت ارز و طلا پایین بیاید و دوباره همه چیز به حالت معمول برگردد وجود دارد، به همین دلیل آنها نیاز دارند که تا زمانی که ایران حاضر نشده است به خواسته های آنها تن دهد فشارهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و رسانه ای را درحد اعلا نگه دارند.