بله، دقیقا همینطور است، اگر مقداری با مسایل سیاسی و تحلیل آنها آشنایی داشته باشید می توانید به خوبی تشخیص دهید که غربی ها تلاش دارند فقط از آب گل آلود درون ایران ماهی بگیرند و کارت برای میز مذاکره جمع کنند و بس.
همه سخنرانی های کذایی و تحریم های کذایی که اینها مطرح می کنند نیز در همین راستا می باشد.
اینها عواملی در مشت خود دارند که سالها است روی آنها خرج می کنند و امروزه تلاش دارند از این عوامل بهره ببرند.
شو من هایی که امروزه در رسانه های خارجی ظاهر می شوند و یا می برند در مجلس اتحادیه اروپا به نمایش می گذارند و یا مثلا رئیس جمهوری فرانسه آنها را به حضور می پذیرد و یا ... همه عواملی هستند که غربی ها سالها روی آنها سرمایه گذاری کرده اند تا زمان مناسب از آنها بهره کشی کنند.
همه افرادی که پیگیر مذاکرات وین بودند به خوبی می دانند مشکل اصلی غربی ها در رسیدن به توافق از همان یک سال و اندی وقتی که مذاکرات شروع شد تا به حال این بوده که ایران همیشه برگه های قویتری در مذاکرات داشته و آنها برگه های ضعیف تر را داشتند.
اینکه آمریکا از برجام خارج شده ولی اروپایی ها به آن پایبند ماندند و تلاش داشتند آن را احیا کنند ولی موفق نشدند، همه اش حرف توخالی بیش نیست.
اگر اروپایی ها اراده کافی را داشتند قطعا توان همکاری با ایران در زمینه اجرای برجام را داشتند و دارند.
واقعیت امر این است که اینها آمدند و پس از اینکه کلی فشار بر علیه ایران وارد کردند دیدند ایران به یکباره در زمینه هسته ای بیش از پیش جلو رفت وبحث مذاکرات و توافق برجام را پیش کشیدند تا ایران را به عقب برگردانند و می بینیم همین که اینها مطمئن شدند ایران برنامه هسته ای خود را به عقب برگردانده آنها زیر توافق زدند.
آمریکا رسما از آن خارج شد اما اروپایی ها به ظاهر در آن ماندند ولی عملا آن را اجرا نکردند.
چه فرقی دارد که شما در یک توافق باشید وآن را اجرا نکنید ویا در آن نباشید.
خوب نقشه آمریکایی ها واروپایی ها هم این بود که آمریکا نقش پلیس بد را بازی کند و اروپا نقش پلیس خوب و عملا کاری کنند که ایران هیچ منفعتی از برجام نبرد و همزمان برجام را نیز اجرا کند و در برنامه هسته ای خود پیشرفت نداشته باشد.
پس از اینکه مجلس شورای اسلامی قانون کاهش تعهدات متقابل ایران در برجام را تصویب کرد اینها باور نداشتند که ایران بیاید و اجرای تعهدات خود را کاهش دهد اما همین شد.
به یاد دارم در یکی از مراسم با تعدادی از سفرای اروپایی همصحبت شدیم و در آن زمان بحث اینکه ایران غنی سازی 60% را انجام دهد مطرح بود، ایران به آژانس بین المللی انرژی هسته ای اعلام کرده بود که تصمیم دارد غنی سازی در سطح 60% را انجام دهد، همه شان متفق القول اظهار می داشتند که ایران بلوف می زند واصلا از نظر فنی توان انجام چنین کاری را ندارد.
حدود دو هفته بعد به یکباره آژانس بین المللی انرژی هسته ای اعلام کرد ایران غنی سازی 60% را انجام داده و سانترفیوژ های پیشرفته ایرانی به خوبی عمل کرده اند.
اتفاقا همه این سفرا را در مراسم دیگری ملاقات کردم و همه شان در حالتی از بهت وحیرت بودند که چطور ایران این کار را انجام داده و اظهار می داشتند اگر اینگونه است احتمالا ایران اگر بخواهد غنی سازی 90% انجام دهد هم توانایی آن راخواهد داشت و این امر بسیار خطرناک است و هرچه سریعتر باید همه به توافق هسته ای برگردند.
در واقع به همین دلیل هم آنها حاضر شدند در مذاکرات در مقابل ایران کوتاه بیایند و امتیازات زیادی را به ایران بدهند.
اینها توقع داشتند که در مذاکرات وین امتیازاتی را از ایران بگیرند.
اما ایران اصرار داشت که اجرای کل برجام باید متقابل باشد، یعنی اگر ایران به تعهدات خود قرار است عمل کند طرف های مقابل هم باید به تعهدات خود عمل کنند، امری که طرف های مقابل خواهان آن نبودند.
از سویی دیگر امروزه شرایط بین المللی به گونه ای نیست که آمریکا بتواند یک جنگ در منطقه خاورمیانه را مدیریت کند.
آنها به خوبی می دانند همه همپیمانانشان اگر با هم جمع شوند حریف ایران نمی شوند و آمریکا مجبور است وارد میدان شود و ورود آمریکا به میدان همان و درگیر شدن طولانی مدت اش همان.
هدف اصلی آمریکا امروزه چین و روسیه هستند و اگر آمریکا مشغول جنگ با ایران شود هدف اصلی خود را از دست می دهد و ایران می تواند تا سال 2030 که زمان تغییر ابرقدرتی اقتصادی در جهان به حساب می آید آمریکا را درگیر کند.
مخصوصا که اگر آمریکا بخواهد با ایران درگیر شود قطعا روسیه و چین هر چه در توان دارند در اختیار ایران قرار می دهند تا کمر آمریکا را بشکنند، و آمریکایی ها به خوبی به این مساله واقف هستند.
در این شرایط تنها راهی که می ماند این است که آمریکا بتواند از طریق مذاکرات کاری کند ایران را از میدان خارج کند و با اعطای وعده وعید به ایران این کشور را مجاب کند که به برجام برگردد و مقداری ایران را از روسیه و چین دور کند تا فعلا با روسیه و چین تصفیه حساب کند و وقتی که کارش با روسیه و چین تمام شد به حساب ایران برسد.
به این دلیل می توان گفت همه فشارهای سیاسی که امروزه آمریکا و اروپا وارد می کنند برای آن است که ایران را پای میز مذاکره برگردانند و از ایران امتیاز بگیرند و ستون پنجمی هایی که خودشان را پای آمریکا و انگلیس و ... فدا می کنند هم در این جریان خواهند سوخت.
بد نیست ستون پنجمی ها نگاهی گذرا به تاریخ بیاندازند تا متوجه شوند چگونه آمریکایی ها و انگلیسی ها به صورت تاریخی همیشه مهره های خود را فدای منافع سیاسی کرده اند.