اسپوتنیک به نقل از وال استریت ژورنال ایالات متحده می نویسد: بر اساس گزارش رسانه ها، خود سعودی ها اطلاعاتی را درباره "حمله قریب الوقوع" تهران به خاک شان با ایالات متحده در میان گذاشته اند. با این حال، ریاض هیچ بیانیه رسمی در این مورد نداده است. تهران گزارش WSJ را به طور کامل تکذیب کرد. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، این گزارش را به تلاش برای مداخله در مناسبات تهران با کشورهای منطقه مرتبط دانست. وی خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران به سیاست حسن همجواری مبتنی بر احترام متقابل در چارچوب اصول و قواعد بینالمللی پایبند است.
البته ممکن است فکر کنند: هر دیپلمات چه چیز دیگری باید بگوید. اما منطق و عقل سلیم سیاسی پشت سخنان کنعانی نهفته است.چنین درگیری نه برای ایران و نه برای عربستان سعودی سودی ندارد. تهران در شرایط درگیری در اوکراین روابط خود در منطقه و فراتر از آن را به طور قابل توجهی تقویت کرده است. تحریم هایی که روسیه با آن مواجه شده است به عامل مهمی در روابط دو کشور تبدیل شده و به توسعه همکاری های تجاری کمک کرده است. علاوه بر این، اگر مسایل داخلی کشور را به یاد بیاوریم، بدیهی است که اکنون مقامات ایران درد سر دیگری دارند نه مساله شیعه و سنی.
برای عربستان سعودی نیز، درگیری سودمند نیست. جنگ با حوثی ها نشان داد که ارتش این کشور برای عملیات نظامی گسترده آماده نیست. علاوه بر این، اکنون وضعیت یمن نسبتاً آرام است. نه تنها جنبه های نظامی احتمال کم درگیری با ایران را می دهد. محمد بن سلمان در حال انجام یک بازسازی گسترده و بلندمدت در اقتصاد عربستان است و جنگ هزینه هنگفتی خواهد داشت و به کاهش وابستگی به نفت پایان می دهد.
و به طور کلی، در سال های اخیر، هر دو کشور بیشتر به دنبال فرصتی برای راه حل دیپلماتیک برای مسائل بحث برانگیز هستند. تهران و ریاض هر دو برنامه خود را برای پیوستن به بریکس اعلام کرده اند که به تدریج به پلتفرمی جالب تر از G7 تبدیل می شود.
تنها یک کشور وجود دارد که از چنین درگیری سود می برد - ایالات متحده آمریکا. در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که درگیری با رهبر اوپک منجر به فاجعه ای در بازار نفت خواهد شد. اما واشنگتن آن را متفاوت می بیند. در صورت آغاز عملیات نظامی، عربستان سعودی باید برای کمک به آمریکا مراجعه کند و به تعداد اقمار بازگردد. با چنین تحولی، ریاض دقیقاً به اندازه نیاز به واشنگتن نفت خواهد داد.
علاوه بر این، در میان کشورهای عربی همسایه ایران، ارتش عربستان قوی ترین است. اگر واشنگتن از آن برای اهداف خود استفاده کند و جنگ موفقیت آمیز باشد، مشکل برنامه هسته ای ایران نیز حل خواهد شد. و وای، چه تصادفی: یکی از پرسروصداترین اخبار روزهای اخیر، اظهارات رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران درباره شکست واقعی مذاکرات بر سر توافق هسته ای ایران بود. مالی در بخشی از سخنان خود گفت: "رئیس جمهور جو بایدن اعلام کرد که در صورت شکست همه ابزارهای دیگر، او به وضوح گزینه نظامی را به عنوان آخرین راه حل در نظر خواهد گرفت. اگر برای جلوگیری از ظهور کلاهک هسته ای در ایران لازم باشد."
وضعیت سیاسی داخلی و خارجی دولت فعلی ایالات متحده به طور فزاینده ای دشوار می شود. در میان مسایل دیگر، فرار خاورمیانه از کنترل واشنگتن یکی از دردناک ترین مشکلات است. ایران نزدیک به نیم قرن است که تحت تحریم به سر می برد، البته تهران نیازی به محدودیت های جدید ندارد و از نظر اثر آنها مانند گلوله ای به فیل است. در ایالات متحده این موضوع را به خوبی درک می کنند و ظاهراً شروع به تهیه رادیکال ترین سناریو کرده اند. علاوه بر این، کشاندن ایران به یک درگیری نظامی تمام عیار به واشنگتن نیز کمک می کند تا به اهداف خود در جهت گیری اروپایی و (ضد) روسیه سیاست خود دست یابد.
زمینههای جنگ در خاورمیانه را همیشه می توان یافت، و رشته ناکامیهای دولت بایدن در منطقه، سناریوی "پیروزی جنگ کوچک" را برای ایالات متحده بسیار وسوسهانگیز می کند. اما هیچ یک از عملیات نظامی آمریکا کوچک یا پیروز مندانه نبود. و تهران و ریاض مشتاق نیستند شاه بلوط هژمون ضعیف شده را با دستان خود از آتش بیرون بکشند.