اسپوتنیک به نقل از روزنامه گلوبال تایمز چاپ چین در مورد چشم انداز انرژی اروپا می نویسد: با بدتر شدن بحران انرژی اروپا، قدرت های کلیدی اتحادیه اروپا تلاش های بیشتری را برای یافتن منابع جایگزین تامین انرژی انجام می دهند. ناامیدی اروپاییان با خبرهایی مبنی بر اینکه اولاف شولز صدراعظم آلمان در اوایل اکتبر به خاورمیانه سفر می کند، تایید می شود.
پس از بحران نفتی دهه 1970، مدت ها این باور وجود داشت که کشورهای خاورمیانه تمایل به استفاده از انرژی به عنوان ابزار سیاسی دارند. با توجه به بی ثباتی در منطقه، که تضمین عرضه پایدار را دشوار می کند، اتحادیه اروپا اقدامات خود را در جهت دیگری متمرکز کرده و پس از پایان جنگ سرد، به تعمیق همکاری های انرژی با روسیه ادامه داد. از نظر شاخص های تجاری و اقتصادی، مسکو به یکی از بزرگترین تامین کنندگان انرژی در منطقه تبدیل شده است. در سال 2021، اتحادیه اروپا 24.8 درصد نفت و 39.2 درصد گاز طبیعی را از روسیه وارد کرد. ولی، با آغاز درگیری در اوکراین، اروپا به روسیه به عنوان یک "تامین کننده غیرقابل اعتماد" و تجارت با آن به عنوان "تامین مالی دشمن" نگاه کرد. سران کشورهای اروپایی با چنگ زدن به این وسیله نجات" به خاورمیانه و آفریقا روی آوردند. افزایش سریع قیمت گاز طبیعی منجر به کمبود برق و افزایش سریع هزینه آن شد، اتحادیه اروپا دوباره به انرژی زغال سنگ که در شرف رها شدن بود، به عنوان یک راه حل اضطراری روی آورد. اتحادیه اروپا شروع به توجه بیشتر به صادرکنندگان سنتی مانند اندونزی، استرالیا و آفریقای جنوبی کرده است.
اکنون می توان نتیجه گرفت که حجم واردات نفت و گاز از روسیه به تدریج کاهش خواهد یافت. اما در عین حال مشکلاتی مانند "تضمین عرضه" و "تثبیت قیمت" حل نشده باقی مانده است. ظاهراً معلوم شد که "منابع موثق" که در اروپا روی آنها حساب می شد به اندازهای که اتحادیه اروپا تصور می کرد پایدار نبودند. دولت جو بایدن قبلا گفته بود که صادرات LNG را به منطقه یورو به میزان قابل توجهی گسترش خواهد داد، اما سپس اولویت ها را تغییر داد تا عرضه آمریکا را در خط مقدم قرار دهد. نخست وزیر نروژ امکان افزایش انتقال گاز به اروپا را به طور کامل رد کرد. و قطر اعلام کرد: "هیچ کشوری نمی تواند جایگزین گاز روسیه شود." وضعیت امنیتی و ناآرامیهای سیاسی در بخشهایی از خاورمیانه و آفریقا نیز باعث ایجاد ابهام در آینده تامین انرژی اتحادیه اروپا شده است.
آنچه به قیمت مربوط است، باید گفت که هیچ ارتباط قابل اعتمادی بین تنوع واردکننده و هزینه کمتر انرژی وجود ندارد. قیمت بالای منابع انرژی در جهان نتیجه اثر ترکیبی و تأثیر متقابل بحران ژئوپلیتیک و عدم تعادل عرضه و تقاضا است. تقاضای زیادی برای LNG در منطقه آسیا و اقیانوسیه وجود دارد، بنابراین کشورهای اتحادیه اروپا باید پول بسیار بیشتری را برای گاز LNG نسبت به گاز خط لوله روسیه بپردازند.
در عین حال، روسیه به دنبال ایجاد سازوکاری برای همکاری در زمینه صادرات گاز طبیعی با قطر و سایر کشورها است. در بازار نفت، کشورهای اوپک پلاس با یکدیگر همکاری می کنند تا از کاهش بیش از حد قیمت نفت جلوگیری نمایند. و اروپا که به شرکای انرژی نیاز دارد، مجبور است به شرایط بازار و نوسانات قیمت تن دهد.
در واقع، "فاصله گیری رادیکال از روسیه" اتحادیه اروپا را وادار می کند به خاطر یک حلوای نیسه ، از سرکه نقد خودداری کند. و اگر در بلندمدت اتحادیه اروپا ممکن است بتواند همکاری قابل اعتمادی را در زمینه انرژی با دیگر کشورها برقرار کند، در کوتاه مدت دسترسی به نفت و گاز برایشان دشوار است.
نویسنده: دونگ ییفان یک پژوهشگر در موسسه اروپایی آکادمی روابط بینالملل معاصر چین است.