اسپوتنیک، ولادیمیر ساژین خاورشناس مطرح روس به این سوال پاسخ می دهد: در رسانه های جمهوری آذربایجان و همچنین تعدادی از کشورهای دیگر، مطالبی درباره قانونی بودن پیوستن آذربایجان ایران (یا آذربایجان جنوبی) به جمهوری آذربایجان منتشر شده است. شاید این واکنش به اظهارات برخی سیاستمداران ایرانی باشد. بنابراین سایت آذربایجانی وستی Vesti به سخنان ابوالفضل ظهره وند، دیپلمات ایرانی استناد می کند که گفته بود ایران هرگز متحد ترکیه نخواهد بود و جمهوری آذربایجان تهدیدی برای ایران است و گویا نخجوان و کل آذربایجان متعلق به ایران است. او ارمنی ها را متحدان طبیعی ایران می داند و جمهوری آذربایجان را غده سرطانی می نامد.
قابیل حسینلی، کارشناس علوم سیاسی آذربایجان، در توضیح این اظهارات می گوید که این گفته ها منعکس کننده اصولی است که زیربنای سیاست ایران در قبال آذربایجان است. آقای حسینلی توصیفات نامطلوبی از این موضع اضافه کرد و با استناد به نشریه ترکیه ای "ینی شفق" که ادعاهای ظهره وند را مورد انتقاد شدید قرار داد، سخنان خود را تأیید نمود.
وی همچنین خواستار بذل توجه به سرنوشت تلخ 40 میلیون نفر از خانواده 50 میلیونی آذربایجانی مقیم ایران شد.
اظهارات جدی از هر دو طرف.
باید این قضیه را روشن کنیم.
پس از پیروزی روسیه در جنگ روسیه و ایران 1804-1813 پیمان صلح گلستان امضا شد. بر اساس این پیمان، ایران انتقال داغستان، بیشتر گرجستان امروزی، ارمنستان شرقی و خانات آذربایجان به امپراتوری روسیه را به رسمیت شناخت. آذربایجانی ها در دو طرف مرز قرار گرفتند.
این وضعیت مورد پسند ایرانیان نبود و در سال 1826 جنگ جدیدی را علیه روسیه آغاز کردند و شکست خوردند. معاهده صلح ترکمانچای سال 1828 به گسترش طولانی مدت ایران در قفقاز جنوبی پایان داد. ایران تمامی مفاد عهدنامه گلستان را تایید کرد و انتقال بخشی از سواحل دریای خزر و همچنین خانات اریوان و نخجوان به روسیه را به رسمیت شناخت.
اکنون اکثریت مردم آذری در ایران زندگی می کنند، به گفته کارشناسان، 17 تا 18 میلیون نفر، 20 تا 25 درصد جمعیت، طبق تعدادی از منابع دیگر - از 16 تا 35 میلیون نفر و در خود جمهوری آذربایجان - کمی بیش از 10 میلیون نفر زندگی می کنند.
در ایران 31 استان وجود دارد که در اکثر آنها مردم آذری هستند. 4.1 میلیون آذری در استان تهران و بیش از 1 میلیون آذری در هر 6 استان شمالی زندگی می کنند که در کل در شمال ایران حدود 15 میلیون نفر هستند. علاوه بر این، از 5 هزار تا 700 هزار آذربایجانی در هر 19 استان ایران زندگی می کنند.
گفتنی است که در حال حاضر علاوه بر جمهوری آذربایجان و ایران، مردم آذری که تعداد کل آنها در جهان به 50 میلیون نفر می رسد در 70 کشور جهان زندگی می کنند. بزرگترین جوامع آذری در ترکیه (3 میلیون)، روسیه (2 میلیون)، کشورهای عربی (1 میلیون)، گرجستان (500 هزار)، ایالات متحده آمریکا (450 هزار)، اوکراین (250 هزار)، آلمان (250 هزار)، کانادا (170 هزار) به سر می برند.
آذربایجانی ها و پارسی ها نه تنها به دلیل ریشه های تاریخی و نزدیکی سرزمینی، بلکه به دلیل مذهب نیز با هم متحد شده اند: هر دو اهل تشیع هستند. اما در بین مردم آذری، ذهنیت شیعی بر مبنای ملی ترکی قرار دارد.
علاوه بر این، در طول بیش از دو قرن، برخی از آذری ها تابع امپراتوری ایران و برخی دیگر تابع امپراتوری روسیه بودند. آگاهی ملی بخشهای "جنوبی" و "شمالی" گروه قومی در شرایط مختلف توسعه یافت. در ایران - همسان سازی تدریجی و گاه خشونت آمیز با ملت عنوان دار (بعد از انقلاب اسلامی 1357 - بر اساس نئوشییسم، یعنی خمینییسم که وحدت در اسلام را سرلوحه خود قرار می دهد). در امپراتوری روسیه - با حفظ خودمختاری ملی – سکولارسازی و اروپایی سازی. این روند به ویژه در اتحاد شوروی در دوره تسلط ایدئولوژی کمونیستی فعال بود. بنابراین، در آغاز دهه 1990، تفاوت در آگاهی ملی آذری های "شمالی" و "جنوبی" چشمگیر بود.
رهبری جمهوری اسلامی با پیشبینی رشد جداییطلبی در ایران چندملیتی تحت تأثیر فرآیندهای سیاسی-اجتماعی در مسکو، فروپاشی شوروی را بدون خوشحالی پذیرفت.
شاید به همین دلیل بود که وقتی در 27 مهر 1370 (18 اکتبر سال 1991 میلادی) استقلال جمهوری آذربایجان اعلام شد، علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: ما قصد نداریم استقلال آذربایجان را به رسمیت بشناسیم. روابط با این جمهوری در چارچوب اتحاد جماهیر شوروی توسعه خواهد یافت." و تنها در 25 دسامبر 1991، در روز فروپاشی رسمی اتحاد شوروی، تهران مجبور به انجام این کار شد.
اولین سال پس از فروپاشی اتحاد شوروی، مرز ایران و آذربایجان باز بود و صدها خانواده از هر دو طرف به طور فعال شروع به دیدار با یکدیگر کردند. پیشرفت های قابل توجهی در ارتباطات و حمل و نقل بین جمهوری آذربایجان و استان های آذربایجان ایران حاصل شده بود.
رهبری شیعه جمهوری اسلامی ایران جمعیت آذربایجان را پایگاهی برای تلقین ایدئولوژیک با روح تعالیم خمینی می دانستند و به اسلامی سازی آذربایجانی های شمالی پرداختند. با این حال، به زودی مشخص شد که نفوذ نسبتاً در جهت مخالف است. در اواخر سال 1992، تهران شروع به ایجاد موانع در راه تماس ها کرد. همچنین دولت ایران در مناقشه قره باغ موضع خود را به نفع ارمنستان تغییر داد، زیرا معتقد بود پیروزی آذربایجان باعث الهام گرفتن آذری های ایرانی می شود. ناسیونالیسم آذربایجانی نیز خود را نشان داد که تهران شروع به بذل توجه ویژه به آن کرد. بر اساس گزارش سازمان ملل، بیش از دوازده گروه مختلف آذربایجانی ها در ایران فعالیت می کنند. برخی هدف خود را استقلال ملی و فرهنگی در داخل ایران قرار دادند. اما اکثریت یا اتحاد با آذربایجان شمالی و یا ایجاد یک کشور مستقل در آذربایجان جنوبی را ضروری می دانند.
اپوزیسیون آذربایجانی در ایران، داشتن روزنامه ها و نشریات ارمنی، مدارس آموزش زبان، سهمیهای برای مکانهای دولتی، مزایای تجاری را غیرمنصفانه میدانند، در حالی که جامعه قدرتمند آذربایجانی از همه اینها محروم است.
آنها اغلب سخنان آخرین شاه ایران، محمدرضا پهلوی را به یاد می آورند که آذربایجان جنوبی را سر شیر ایران می خواند و می گفت: ایران بدون آذربایجان جنوبی کشوری بی سر است.
در عین حال، ایده الحاق آذربایجان شمالی، یعنی جمهوری آذربایجان به ایران، به صورت دوره ای در نخبگان تهران ظاهر می شود. گاه بگاه بحث هایی در مورد لغو معاهده گلستان و ترکمانچای در رسانه ها مطرح می شد. و در سال 1392 گروهی از نمایندگان مجلس ایران لایحه مربوطه را در توجیه حق ایران برای الحاق جمهوری آذربایجان تهیه کردند. و اگرچه سیاستمداران جدی به خوبی میدانند که این یک مدینه فاضله است، اما در زمان تشدید وخامت روابط تهران و باکو، این ایدهها رایج میشوند. دلایل متعددی برای محتاطانه بودن روابط تهران و باکو وجود دارد، اما اصلی ترین دلیل، سیاست فعال آنکارا در منطقه است که موضوع نارضایتی جدی تهران می باشد. در ژوئن 2021، ترکیه و آذربایجان توافقنامه اتحادی را امضا کردند که توسعه روابط را بر اساس ایده "یک ملت - دو دولت" تعریف می کند. اما ایران همچنین به دنبال تقویت موقعیت خود در قفقاز جنوبی است که قرن ها تحت کنترل آن بود.
یک نکته مهم دیگر: باکو روابط خوبی با اسرائیل دارد. البته کشورهایی هستند که با اسرائیل روابط دیپلماتیک ندارند. اما شاید فقط جمهوری اسلامی ایران امکان وجود یک کشور یهودی را به رسمیت نمی شناسد. روابط تجاری و همکاری های نظامی- فنی جمهوری آذربایجان و اسرائیل باعث نارضایتی جدی تهران می شود.
بر اساس گزارش موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم، جمهوری آذربایجان در سال های 2011 تا 2020، 27 درصد تسلیحات را از اسرائیل وارد کرده است.
و از سال 2016 تا 2020 - 69 درصد، که 17 درصد از کل صادرات تسلیحات اسرائیل در مدت مشابه است.
روابط خوب باکو و واشنگتن نیز در چارچوب عقیدتی دکترین سیاست خارجی تهران نمی گنجد.
جنگ سال 2020 ارمنستان و آذربایجان در قره باغ به وخامت روابط تهران و باکو کمک کرد. ایران با انتخاب سختی بین آذربایجان و ارمنستان روبرو بود. ایروان سال ها از کریدور ایران برای حفظ روابط اقتصادی خود با جهان استفاده می کرد، در حالی که ایران از مسیر ارمنستان به اروپا استفاده می کرد. اگرچه ایران بارها حمایت خود را از بازگرداندن مناطق از دست رفته پس از جنگ 1992-1994 قره باغ به آذربایجان اعلام کرده است، باکو معتقد است که تهران در بسیاری از مسائل به ایروان کمک کرده است.
زمانی که موضوع آتش بس بین آذربایجان و ارمنستان در حال تصمیم گیری بود، روسیه و ترکیه نقش مهمی داشتند. ایران از این روند کنار گذاشته شد که بدون شک به لحاظ اخلاقی و سیاسی به تهران لطمه زد. این امر نیز به بهبود روابط ایران و آذربایجان کمکی نکرد.
با همه اینها نباید نتیجه بدبینانه گرفت. در باکو و تهران واقعگرایان کاملاً آزموده حکومت می کنند که میدانند نباید کاری کرد تا از همسایگی دست برداشه شود. و زندگی آرام با همسایگان با بهترین سنت های شرقی مطابقت دارد.
ابراهیم رئیسی که در سال 2021 به ریاست جمهوری رسید، تقویت روابط با همسایگان در منطقه را اعلام کرد. روابط میان باکو و تهران به تدریج با تلاش هر دو طرف بهبود می شود. در نوامبر 2021، الهام علی اف و ابراهیم رئیسی روسای جمهور جمهوری آذربایجان و ایران در عشق آباد دیدار و دوستی دو ملت برادر را اعلام کردند. تهران و باکو در بسیاری از زمینه ها در سطوح وزیران از همدیگردیدار کردند. پروژه های مشترک در حال اجراست: احداث نیروگاه، پل بر روی رودخانه مرزی آستارا.
طرفین متعهد شدند که در زمینه ترانزیت گاز ترکمنستان، یک قرارداد سه جانبه مبادله گاز به حجم تا 2 میلیارد متر مکعب در سال، همکاری کنند.
در ژوئیه سال جاری حجم مبادلات تجاری دوجانبه ایران و آذربایجان نسبت به مدت مشابه سال گذشته 100 درصد افزایش یافت.
در 9 سپتامبر، روسیه، جمهوری آذربایجان و ایران بیانیه باکو در مورد توسعه کریدور حمل و نقل شمال-جنوب (ITC) را امضا کردند. این امر قطعاً انگیزه ای برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی بین سه کشور خواهد داشت.
بنابراین، مناسبات کنونی ایران و جمهوری آذربایجان، کلافی سر در گم از روابط تاریخی، قومی، مذهبی است که دو ملت، دو کشور را به هم متصل می کند. و امروز نکته اصلی این است که گرایش های ناسیونالیستی در جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان منجر به عواقب غیر قابل پیش بینی نشود.