اما با توجه به حمایت قاطع روسیه و کنار آن چین از موضع ایران و تهدید هر دو کشور به استفاده از حق وتو و پایان دادن قطعی به این جریان، آمریکایی ها و سه کشور انگلیس و فرانسه و آلمان که پشت این ماجرا بودند ترجیح دادند ماجرا را با یک بیانیه غیر الزام آور برای ایران پایان دهند.
آنها به خوبی می دانند که ماجراجویی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی هسته ای به دلیل سرسپردگی وی به اسرائیل است و این رفتار آژانس بیش از اینکه یک رفتار فنی تخصصی باشد یک رفتار سیاسی می باشد.
چه اهمیتی دارد که بیست سال پیش ایران جایی کاری انجام می داده، مهم این است که الان ایران در حال انجام چه کاری است.
حتی اگر بیست سال پیش شواهدی مبنی بر اینکه ایران برنامه تولید تسلیحات هسته ای داشته و یا اینکه جایی اورانیوم خام پنهان کرده بوده و کاری انجام می داده، وجود داشته باشد، پس از امضای توافق هسته ای موسوم به برجام سازمان بین المللی انرژی هسته ای شدید ترین بازرسی های تاریخ این سازمان را در ایران انجام داده و طی 14 گزارش تایید کرده ایران به برجام پایبند بوده، یعنی اینکه برنامه هسته ای ایران صرفا یک برنامه صلح آمیز است.
طبق برجام ایران در قبال تعهداتی که طرفهای مقابل تقدیم کرده بودند پذیرفته برای مدتی برنامه هسته ای خود را محدود سازد و برخی بازرسی های آژانس را بپذیرد.
طی همین چند سال اخیر هم عملکرد آژانس بین المللی هسته ای بسیار مشکوک بوده چون همین که دست بازرسان آژانس برای بازرسی و کسب اطلاعات از برنامه هسته ای ایران باز شد به یکباره دست اسرائیل هم برای انجام اعمال تروریستی بر علیه تاسیسات هسته ای و دانشمندان ایران باز شد و این دو موضوع نمی تواند با هم غیر مرتبط باشد.
مضاف بر همه اینها ایران به شرطی محدودیت ها را پذیرفته که طرف مقابل هم به تعهدات خود عمل کند، وقتی که طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکرده نباید توقع داشت که ایران هم حاضر باشد محدودیت ها را بپذیرد و به آژانس اجازه بازرسی های فراپادمانی بدهد.
پذیرفتن اینکه مدیرکل آژانس بین المللی انرژی هسته ای در یک بدعت بخواهد برای باج گیری از یک کشور عضو، عملکرد فنی آژانس را به یک عملکرد سیاسی تبدیل کند، وبا عبارت های دو پهلو کشوری که عضو معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای است را محدود کند و در مقابل لام تا کام درباره طرفی که عضو معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای نیست و مشکوک به تولید تسلیحات هسته ای است حرفی نزند و حتی پا فراتر بگذارد و با کشوری که پادمان آژانس را قبول ندارد همکاری کند، می تواند در آینده تهدیدی برای بقیه کشورهای عضو معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای باشد چون این مدیر کل و یا مدیرکل های بعدی ممکن است تحت تاثیر دشمنان اینها قرار بگیرند و چنین کاری را با اینها بکنند.
همچنین باید اینجا توجه داشت که منافع کشورهای غربی مخصوصا اروپایی اقتضا می کند تا هر چه سریعتر پرونده ایران در آژانس بسته شود و توافق وین به امضا برسد نه اینکه این پرونده بخواهد کش پیدا کند.
گو اینکه کمپانی های نفتی و کارخانه های اسلحه سازی آمریکا به هیچ وجه تمایل ندارند که اروپاییها آرامش داشته باشند و تمایل دارند تا آخرین سکه سیاهی که در جیب اروپایی ها هست را از جیبشان بدزدند اما به هر حال حتی خود آمریکا هم در حال حاضر در شرایطی قرار دارد که باید تصمیم بگیرد که آیا می خواهد این جریان را کش دهد و زمینه پیشرفت ایران در برنامه هسته ای را فراهم کند یا اینکه به برجام برگردد و زمینه محدود سازی برنامه هسته ای ایران را پیش بگیرد.
با توجه به شرایط فعلی موجود می توان گفت تصور اینکه کشورهایی مانند و یا روسیه دیگر مخالف رسیدن ایران به تسلیحات هسته ای هستند هم تصور قدیمی ای به حساب می آید و باید گفت احتمالا دیگر به دلیل شرایط بین المللی موجود و سیاست های آمریکا بر علیه روسیه و چین خیلی برای روسیه و چین اهمیت ندارد که ایران هسته ای شود و یا نه و چه بسا حتی یک متحد دارای توانمندی هسته ای در کنار آنها بسیار بهتر از آن باشد که یک متحدی کنارشان باشد که ممکن است هر لحظه توسط آمریکا و متحدین اش مورد تهدید قرار گیرد.
البته طبق همه اطلاعات در ایران هم رهبری در مقابل افرادی که موافق هسته ای شدن ایران هستند مقاومت می کند و همین که ایران توانمندی لازم را داشته باشد کافی می داند.
چرا که فرقی ندارد که ایران بمب هسته ای تولید کند یا اینکه توانمندی تولید آن در کوتاه مدت را داشته باشد، در هر دو مورد شرایط حمله به کشوری که توانمندی هسته ای در اختیار دارد بسیار با حمله به کشوری که توانمندی هسته ای ندارد متفاوت است و خود غربی ها هم بهتر این را می دانند.
اگر امروزه آژانس بین المللی انرژی هسته ای فاصله اطلاعاتی زیادی با اطلاعات برنامه هسته ای ایران دارد باید توجه داشت که دلیل اش سیاست های غرب است و ایران عمدا خواسته که این فاصله اطلاعاتی موجود باشد و هر وقت کشورهای غربی تصمیم خود را گرفتند تا تعهدات خود در قبال ایران را انجام دهند آنوقت می توان تصور کرد که این فاصله اطلاعاتی دیگر وجود نخواهد داشت.