اسپوتنیک - آمریکایی ها تلاش دارند با تعابیر و تفسیر های متناقض عبارت ها عملکرد خود در خروج از برجام را به نوعی مشابه تعدیل تعهدات ایران در اجرای برجام نشان دهند و با عبارت "مذاکرات بازگشت متقابل به برجام" گناه خود را بشورند، این در حالی است که ایرانی ها هنوز در برجام هستند و این آمریکایی ها هستند که می خواهند پس از خروج و سنگ اندازی در برجام به آن برگردند.
خروج آمریکا از برجام دست خودش بود اما بازگشت آن به برجام دیگر دست خودش نیست و در این توافق هیچ بندی مبنی بر بازگشت عضوی که خارج شده وجود ندارد.
واقعیت امر این است که از همان ابتدا، یعنی زمان اوباما، هم آمریکایی ها هیچ برنامه ای برای اجرای برجام و انجام تعهدات خود نداشتند و از همان ابتدا هم تعهدات خود را کج دار و مریز انجام می دادند تا مطمئن شوند ایران تعهدات اش را انجام می دهد و بعد همه چیز را به هم بزنند، آمریکایی ها پس از اینکه مطمئن شدند که ایران همه تعهدات خود را انجام داده از برجام خارج شدند تصور کردند می توانند بقیه کشورهای جهان را برای اعمال تحریم ها بر علیه ایران همراه کنند و بعد به سمت بند ماشه در برجام برای وادار کردن کشورهای جهان به تمکین به تحریم های آنها رفتند و وقتی که در این زمینه ناکام ماندند حالا دوباره می خواهند به برجام برگردند و ایران را وادار کنند همه امتیاز هایی را که طی این مدت کسب کرده از دست دهد و قطعا دوباره می خواهند از برجام خارج شوند و زیر توافق بزنند.
یعنی عملا آمریکایی ها می خواهند اسماً به برجام برگردند و از امتیاز های آن بهره ببرند اما عملا نه تعهدی را انجام دهند و نه تعهدی را بپذیرند و نه امتیازی بدهند.
دلیل اینکه می گوییم که آنها از همین ابتدا تصمیم دارند که در آینده پس از اینکه ایران تعهدات خود را انجام داد دوباره از برجام خارج شود این است که طی این ۱۶ ماه گفتگو آنها هر جا که بنا بود که تضمین هایی را ارائه دهند، حتی تضمین هایی که دولت فعلی آمریکا به آن پایبند باشد، از قبول آن سر باز زدند و گاهی بهانه آوردند که دولت فعلی آمریکا نمی تواند برای دولت بعدی تعیین تکلیف کند و گاهی دیگر بهانه آوردند که به دلیل مشکلات سیاسی داخلی نمی توانند این تعهدات را بپذیرند.
حال جالبتر اینکه متحدین اروپایی آنها هم حق به جانب می آیند و مدعی می باشند که ایرانی ها باید شرایط دمکراسی آمریکایی را درک کنند. بله ما درک می کنیم، اما آنها هم باید شرایط ایرانی ها را نیز درک کنند.
شرایط ما ایرانی ها هم مبنی بر این است که وارد توافق و یا تفاهمی نشوند که طرف مقابل از همین ابتدا مشخص است بنا ندارد آن را اجرا کند.
امروز ایران است که باید بپذیرد آیا آمریکا می تواند به برجام برگردد یا نه و با توجه به شرایط بین المللی امروزه برگه های ایران هست که در گفتگو ها اعتبار بالاتری دارد، هم آمریکایی ها و هم اروپایی ها هم به خوبی این را می دانند.
اینکه اروپایی ها می آیند و اظهار می دارند طرح نهایی ارائه داده اند، در واقع باید توجه داشته باشند که این طرح برای خودشان است، ایران خواسته هایی دارد که اگر محقق نشود هیچ معنی ندارد بازگشت آمریکا به برجام را بپذیرد.
آنچه بنا است ایران تقدیم کند ملموس و عملی است و بازگشت از آن وقت گیر و هزینه بر است اما آنچه آمریکا می خواهد تقدیم کند غیر ملموس و غیر عملی است و بازگشت از آن با یک امضا امکان پذیر می باشد، لذا این شرایط باید تغییر کند.
یعنی باید شرایطی ایجاد شود که همانگونه که بازگشتن از تعهدات برای ایران هزینه بر است برای آمریکا هم هزینه بر باشد و بگونه ای باشد که هر حزب سیاسی که در آمریکا حاکم باشد سبک و سنگین کند که آیا می تواند هزینه های خروج از برجام را تقبل کند یا نه.
اگر بنا باشد خروج مجدد آمریکا از برجام بدون هزینه باشد بدیهی است که بلا فاصله پس از اینکه ایران همه تعهدات خود را انجام داد آمریکا از برجام خارج خواهد شد.
وقتی هم در باره هزینه صحبت می کنیم به معنای این نیست که مثلا آمریکا باید تعهد کند در صورت خروج از برجام مبلغی را پرداخت کند، چرا که چنین چیزی ساده لوحانه ترین بحثی می باشد که امکان مطرح شدن آن است، اگر ایران توانسته پولهایی که مال خودش است را از آمریکا بستاند می تواند جریمه خروج از برجام را از آمریکا بستاند.
بحث هزینه در این است که مثلا کل اورانیوم غنی سازی شده و سانتریفیوژ ها در ایران تحت نظارت سازمان بین المللی انرژی هسته ای باقی بماند و همه اعضای برجام امضا کنند در صورتی که آمریکا و یا هر عضو دیگری دوباره از برجام خارج شد و یا به تعهدات خود عمل نکرد ایران حق دارد پلمپ آژانس را بشکند و برنامه هسته ای خود را از نقطه ای که متوقف کرده ادامه دارد و هیچ کس حق اعتراض ندارد.
همچنین باید بند هزینه ای دیگری را نیز افزود مبنی بر اینکه بازگشت آمریکا به برجام بدون حق استفاده از بند ماشه در برجام می باشد و استفاده دیگر اعضا از بند ماشه هم منوط به شرایط ویژه ای از جمله گزارش آژانس مبنی بر اینکه ایران قبل از خودداری دیگر اعضا از انجام تعهدات خود به تعهدات خود عمل نکرده باشد، البته منظور آژانس غیر سیاسی و نه آژانس گروسی.
به نظر می رسد درباره آژانس گروسی هم باید تصمیماتی گرفته شود مبنی بر اینکه این آژانس بین المللی انرژی هسته ای محدود به عملکرد تخصصی خود باشد و مدیر کل آژانس حق ورود به مسایل سیاسی را نداشته باشد وگرنه ادامه روند همکاری ایران و دیگر کشورها با آژانس گروسی امروزه خودش یک مساله است.
همچنین می توان بندی را اضافه کرد مبنی بر اینکه وزارت خزانه داری آمریکا برای همه شرکت هایی که با ایران قرارداد می بندند مجوز فعالیت و همکاری طولانی مدت با تضمین عدم شمول هرگونه تحریم آتی آمریکا بر علیه ایران صادر کند.
ایده آال ترین هم این است که هر توافقی که انجام می شود قبل از شروع اجرا و قبل از بازگشت آمریکا به برجام مورد تایید کنگره این کشور به عنوان یک معاهده قرار گیرد.
دولت فعلی آمریکا به خوبی می داند که اگر بخواهد می تواند همه این کارها را انجام دهد و یک توافق و یا معاهده پایدار که امنیت و صلح منطقه و جهان را تضمین می کند برقرار کند اما آنچه معلوم است این می باشد که چنین تصمیمی را فعلا ندارد.